«یازده جریحه روح» و تاملی در فیگور مرگ

به گزارش سردبیر پرس، این روزها نمایش اقتباسی «یازده جریحه روح» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی این روزها در تالار مستقل تهران روی صحنه رفته است. کارگردان همه یازده داستان مجموعه «سه قطره خون» صادق هدایت را در فرمت تئاتر برای مخاطب روایت می‌کند. اینکه در اجرایی همه داستان‌های یک مجموعه اقتباس شده و […]

به گزارش سردبیر پرس، این روزها نمایش اقتباسی «یازده جریحه روح» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی این روزها در تالار مستقل تهران روی صحنه رفته است. کارگردان همه یازده داستان مجموعه «سه قطره خون» صادق هدایت را در فرمت تئاتر برای مخاطب روایت می‌کند. اینکه در اجرایی همه داستان‌های یک مجموعه اقتباس شده و در نمایشی سه ساعته روی صحنه بروند، اتفاق نادر و درخور توجهی است. امینی، دانش‌آموخته فلسفه در آلمان و ایران است. حیطه فعالیت او هم‌اکنون حوزه تئاتر است و نمایش‌های مهمی چون «عشق سال‌های وبا»، «هیپولیت» و «ترس و لرز» از کی یر کگارد را به صحنه برده. یادداشت او را که به مناسبت اجرای جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹ نوشته شده در ادامه خواهید خواند:
«اجرای امشب، به یاد عباس کیارستمی، هنرمندی یکه و یگانه در هنر مدرن جهان، از هنر ایرانِ مدرن.
یازده جریحه روح را امشب، ١٣ تیر ١٣٩٩، به هنرمندی بزرگ از «ایرانِ آوانگارد» و مدرن، تقدیم می‌کنم. به «عباس کیارستمی» که ١۴ تیر سالروز درگذشتش است.
او در تنهاترین روزهایم، فانوس دریایی‌ام بود. در سخت‌ترین لحظاتم، نوری که او در طریق تنهایش می‌تاباند، نشان راه بود و در تلاطم امواج هولناک حس مطرود بودن همان فانوس دریایی بود تا پارو زنم و قایقم را از شب تاریک و بیم موج به در برم. در نوجوانیها قهرمانم بود: هرگز خودم را مبهوت و حیران در صندلیِ سینما عصر جدید، در نظاره آن لانگ شات پایانی «زیر درختان زیتون» از فراز تپه، فراموش نمی‌کنم، که قلب پر هیجان هفده سالگیم از سینه بیرون زده بود.
در اندیشه و اثر کیارستمی، غور و تفکر در مسئله «مرگ» اصل موضوعه‌ای بود که برآمده از حکمت قلبی‌اش بود. در همه شأنی از هستی، از آغاز و به انجامش، مرگ را می‌دید. اگر فرض کنیم که جهان یک فیلم عکاسی است، در نظر کیارستمی داروی ظهور این فیلمِ عکاسی، «مرگ» است. فیلم‌های کیارستمی چاپِ نگاتیو مرگ بود و حالا «یازده جریحه روح» تأملی است در «مرگ». غور و تفکری است در فیگور مرگ. «یازده جریحه روح» چاپ نگاتیو مرگ است. در سالروز وفاتش به یاد او به صحنه می‌رویم. به یاد عباس کیارستمی آن هنرمندی که مرز زیبایی شناسی در سینما را جابجا کرد.»