تولد نخستین مهر روی شناسنامه رای اولی‌ها

یک سوال دیگر توی ذهنش می‌آید و بعد به بچه ها می گوید: «فارسی از راست به چپه یعنی مهرها را از سمت راست می زنند؟ یا شاید هم برعکس از سمت چپ مهر می زنند». بعد، هر سه تا دوست به این چپ وراست شدن مهرها بلند بلند می خندند. زهرا یکی از همین دوستان […]

یک سوال دیگر توی ذهنش می‌آید و بعد به بچه ها می گوید: «فارسی از راست به چپه یعنی مهرها را از سمت راست می زنند؟ یا شاید هم برعکس از سمت چپ مهر می زنند».
بعد، هر سه تا دوست به این چپ وراست شدن مهرها بلند بلند می خندند. زهرا یکی از همین دوستان جواب می دهد:‌ «آخه این سواله که می پرسی؟! حالا چه فرقی می کنه»!
امروز دوم اسفند است. شناسنامه های بدون مهر برای نوجوانان دیارمان معنای دیگری دارد. آنان برای اولین بار می روند تا شناسنامه خود را مهر دار کنند؛ تا افتخار کنند که برای سرنوشت کشورشان سهیم هستند؛ تا بگویند بزرگ شده اند و سری توی سرها دارند باز می‌کنند. این بچه ها، فکر نو دارند و می خواهند انتخابی جدید داشته باشند.
امروز نوجوان های ما برای اولین بار شناسنامه های بی مهر خود را با خوشحالی در جیب ها و کیف هایشان جای داده اند و روانه محل صندوق های رای می روند.
این بچه ها خیلی وقت است که از پدران و مادرهای آزاده شان آموخته اند همصدایی را و لبیک گفتن به رهبرشان را  و حالا دارند با اولین رای خود، دموکراسی را تمرین می کنند و شاید نگاهی تیزبینانه تر به عملکرد نمایندگان آینده مجلس.
این بچه ها امروز با حضور پای صندوق های رای درس تصمیم گیری و تصمیم سازی را تمرین می کنند تا در آینده ای درخشان امور کشور را به دست گیرند هر دست بیگانه ای را از این مملکت کوتاه کنند.
رای‌اولی‌ها که همانند شوق روز نخست رفتن به مدرسه، پای صندوق‌های رای حاضر شده اند، بیش از دیگر مشارکت‌کنندگان در رای‌گیری انتخابات دوم اسفند به چشم می‌خورند. آن‌ها با دوستان یا آشنایانشان در پای صندوق‌ها حاضر شده‌اند و همچنان در صفوف رای‌گیری و در انتظار برای رسیدن به صندوق رای در حال گفت‌وگو با شور و حرارت سخن‌گفتن هستند. می خواهند بگویند که سرنوشت در دستان خود ماست.
جایی مثل گیلان سبز، امروز سبزینگی جدیدی را به خود می بیند و آن رای اولی های سبزی است که در صف صندوق ها ایستاده اند. خدا می داند که شب گذشته چگونه خوابیده اند لابد خواب رای و صندوق را دیده اند. تا همین اواخر با پدر یا مادرشان راهی صندوق ها می شدند . گاهی هم به پیرمرد یا پیرزنی کمک می کردند تا رایشان را بنویسند و بیاندازند به صندوق.
 اما الان نه تنها کمک می کنند که خودشان هم شده اند رای دهنده. سینا، نوجوان اهل رشت یکی از همان دانش آموزانی است که  با شوقی در چشمان دریایی اش  می گوید: امسال هجده ساله شده ام و می توانم خودم فردی را که برای راهیابی به خانه ملت اصلح می دانم برگزینم.
وی از انتخاب کاندیدایی جوان و به زعم خود توانمند برای حضور در مجلس قانونگزاری می گوید.

کیمیا ثباتی دیگر دانش آموز اهل رشت است او با دوستانش توی صف ایستاده است تا نوبتشان فرا رسد. برای او نماینده ای برتری دارد که هم به داد شهرش برسد و هم به داد کشورش.
او یاد گرفته است که یک نماینده ، فقط نماینده شهرش نیست بلکه باید آنقدر قدرت تصمیم گیری داشته باشد که بتواند تصمیم های بزرگ و  ملی بگیرد.
در یک جایی دیگر مثل لرستان هم حضور و نشاط دانش آموزان رای اولی در صف انتخابات شور و طراوات انتخابات را دوچندان کرده است و شکوفه های رای اولی در صندوق های رای عطر استقلال وآزادی ملت ایران را به خارج از مرزهای ایران اسلامی متصاعد کرده اند.
مریم عابدینی دانش آموز رای اولی لرستانی در گفت و گو با سردبیر با حضور در صف طولانی انتخابات می گوید: ما فرزندان ایران و میراث دار انقلاب امام راحل و شهدای دفاع مقدس هستیم و امروز باید به ندای امام راحل و رهبری لبیک بگوییم و تکلیف خود در این عرصه سیاسی ادا کنیم.
این دانش آموز لرستانی  می گوید: ما رای اولی‌ها قبل از حضور در پای صندوق‌های رای انتخابات مجلس شورای اسلامی، با شرکت در شوراهای دانش‌آموزی یک مرحله از دموکراسی و حضور در انتخابات را تمرین کردیم و انتخابات مجلس یازدهم، در واقع تمرین بزرگ دموکراسی برای ما رای اولی‌ها در ایران اسلامی است.
علیرضا طاهری دیگر دانش آموز رای اول در گفت و گو با سردبیر  اظهار می دارد: ما حق داریم از آینده خودمان و کشورمان مطلع باشیم و بدانیم چگونه برای آینده برنامه‌ریزی کنیم وانتظار رای اولی‌ها از نماینده منتخب، عمل به وعده‌هایی است که این روزها بیان می‌کند.
امروز هر جای ایرانمان که برویم رای اولی ها را می بینیم. مثل جایی همچون شیراز که معصومه رضایی یکی از آنان است. او در گفت‌وگو با سردبیر با اشاره به اینکه سرنوشت کشور بیش از هرکس در دستان جوانان است، می گوید: جوانان به‌سختی ناامید می‌شوند و می‌دانند که اگر قرار است سرنوشت کشور را کسی مشخص کند، آن‌ها هستند که باید در سال‌های آینده در بین نامزدهای انتخابات دیده شوند.او ادامه می دهد در انتخابات مجلس یازدهم شرکت کرده‌ام چون می‌خواهم از امکانی که در قانون برایم فراهم شده است استفاده کنم، مهم نیست که پیروز نهایی انتخابات چه کسی باشد بلکه اعلام موجودیت و نشان‌دادن اهمیتی که به سرنوشت کشور می‌دهیم خود، مهمترین پیام و دلیل برای شرکت در انتخابات است.میلاد تهرانی که نخستین رای خود را در دوم اسفندماه ۹۸ به صندوق می‌اندازد، به سردبیر می گوید که از آغاز این انتخابات از فعالان ستاد انتخاباتی یکی از نامزدها بوده و تلاش کرده است تا با شناخت توقعات خود و توانمندی‌های نامزدها جزوی از جمعیت فعال سیاسی باشد.

او می افزاید: زندگی ما با سیاست آمیخته شده است و انفعال به‌معنای عدم مشارکت در تمامی شوون زندگی است؛ از همین رو مشارکت سیاسی بیش از هر چیز باعث رشد فردی و اجتماعی می‌شود و به همین دلیل نباید از کنار آن ساده گذشت.این نوجوان رای‌اولی ادامه می دهد: برخی می‌گویند که نباید رای داد؛ چراکه شرایط دشوار است، اما رای دادن درست در دوران سختی و مشکلات است که معنا پیدا می‌کند و می‌تواند در تغییر شرایط تاثیرگذار باشد.
در دیار آذربایجان هم اگر برویم باز هم صد در صد رای اولی می بینم. یکی مثل زهرا صغیری که ۱۸ ساله ایست و شرکت در انتخابات یک وظیفه ملی، شرعی و مدنی می داند.
او ذوق وشوق آن را دارد که برای اولین بار می تواند در تعیین سرنوشت خود و کشورش دخیل باشد و تاکید می کند:  به نماینده ای رای می‌دهم که از جوانان حمایت کند و دارای تخصص و تعهد همزمان باشد.
در جایی دیگر مثل بروجرد هم  رای اولی‌های این شهر  انگشت اشاره خود را به سمت توسعه، آبادانی و پیشرفت همه جانبه شهرستان بروجرد نشانه گرفنه‎اند. مثل مریم زارعلی، رأی اولی بروجردی که مطمئن است او هم مثل سایر هموطنان نقش مهمی را در سرنوشت کشورش دارد.
مریم تاکید می کند: با انتخاب فرد صالح می توانیم گره بسیاری از مشکلات و معضلات مردم این شهرستان را گشود. بنابراین با عزمی راسخ در انتخابات پیش رو حضور می‌یابیم و با حضور خود مشتی دیگر بر دهان یاوه گویان خواهیم زد.