ترجمه «نظریه روانکاوانه فیلم و قاعده بازی» منتشر شد

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، کتاب «نظریه روانکاوانه فیم و قاعده بازی» نوشته تاد مک گوان به‌تازگی با ترجمه علی قاسمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه روانشناسی» است که این‌ناشر منتشر می‌کند و نسخه اصلی‌اش سال ۲۰۱۵ توسط انتشارات بلومزبری در نیویورک منتشر شده […]

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، کتاب «نظریه روانکاوانه فیم و قاعده بازی» نوشته تاد مک گوان به‌تازگی با ترجمه علی قاسمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه روانشناسی» است که این‌ناشر منتشر می‌کند و نسخه اصلی‌اش سال ۲۰۱۵ توسط انتشارات بلومزبری در نیویورک منتشر شده است.
نویسنده این‌کتاب در پی نشان‌دادن این‌ است که چگونه می‌توان نظریه روانکاوی را در تفسیر فیلم کلاسیک ژان رنوار مورد استفاده قرار داد. از تاد مک گوان تا به‌حال کتاب‌های «سینمای دیوید لینچ» و «نگاه واقعی؛ نظریه فیلم پس از لاکان» به فارسی ترجمه شده‌اند. او استاد دانشگاه ورمونت است و سال ۱۹۶۷ متولد شده است.
مک‌گوان در کتاب پیش‌رو، پیدایش نظریه روانکاوانه فیلم را از ریشه‌هایش در اندیشه فروید و لکان جستجو کرده و سپس آن را از خلال نمودهای معاصرش در آثار نظریه‌پردازانی چون ژیژک و کاپجک پیگیری می‌کند. از نظر او، پیوند میان اندیشه روانکاوانه و سینما به‌وضوح عیان است؛ این‌که هر دوی آنها در یک سال آغاز شدند تصادفی نیست. فروید و یوزف برویر سال ۱۸۹۵، نتایج  «مطالعاتی در باب هیستری» را منتشر کردند، و لویی و آگوست لومییر نخستین فیلم‌هایشان را در گراندکافه در پاریس نمایش دادند. نظریه‌پردازان فیلم اغلب به این‌تقارن تاریخی توجه کرده‌اند اما مورد اشتراک روانکاوی و سینما تنها سال سرآغازشان نیست. مک‌گوان می‌گوید از خلال تحلیل رؤیاها است که روانکاوی به مهم‌ترین کشفیات خود نایل می‌شود و، تا امروز، سینما همچنان یک کارخانه رؤیا، صورتی از رؤیاپردازی جمعی، باقی مانده است.
ادامه حرف مولف کتاب «نظریه روانکاوانه فیم و قاعده بازی» این است که بین رؤیا و فیلم تفاوتی اساسی وجود دارد. رؤیا را یک سوژه منفرد تولید می‌کند، و فیلم را یک کارگردان با همراهی صدها نفر دیگر. حتی اگر فیلم بینشی عمیق درباره روان کارگردان به دست دهد، این امر برای هیچ‌کس دیگری واجد جذابیت ذاتی نیست. جای شکرش باقی است که به احتمال زیاد به خاطر ماهیت جمعی تولید فیلم، نظریه روانکاوانۀ فیلم، به وضعیت نقد ادبی در میانۀ قرن بیستم دچار نشد و هرگز در کوره‌راه استفاده از متن به منزلۀ پنجره‌ای به درون روان خالق آن پرسه نزد.
«نظریه روانکاوانه فیم و قاعده بازی» برای دانشجویان و پژوهشگران علاقه‌مند نوشته شده و کاربرد عمومی ندارد. به این‌ترتیب در یک‌کلام خلاصه، این‌کتاب مفاهیم نظریه روانکاوانه فیلم را از خلال تفسیر موشکافانه فیلم به ساحت کاربرد عملی وارد می‌کند. از این‌کتاب ترجمه دیگری به‌قلم مجتبی دلیر توسط انتشارات ارجمند عرضه شده است.
کتاب پیش‌رو ۲ فصل اصلی دارد که به این‌ترتیب‌اند: «نظریه روانکاوانه فیلم» و «روانکاوی و قاعده بازی». پس از این دوفصل هم، یک فصل با عنوان «خاتمه: نظریه روانکاوانه فیلم، امروز» آمده است.
در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:
زمانی که نظریه فیلم روانکاوانه نخستین‌بار به طور جدی ظهور نمود، کیف هیچ نقشی در آن ایفا نمی‌کرد، و این امر باید به منزله سرنخی باشد در این خصوص که این نظریه اولیه تا چه حد دچار سوءتفاهم بوده است. برای نظریه فیلم روانکاوانه دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، امر خیالی به منزله مقوله مرجح برای تحلیل سینما بود. از یک لحاظ، این امر تا آنجا که سینما خود متکی بر یک رشته تصاویر است معقول می‌نماید. اما امر خیالی همچنین در میان سه ساحت لکانی کم‌اهمیت‌ترین است، ساحتی که او کمترین زمان را برای صحبت‌کردن درباره‌اش اختصاص داده بود. نظریه فیلم روانکاوانه تا آنجا که به قیمت کنار گذاشتن امر واقعی تروماتیک و کیف بر امر خیالی تکیه می‌کرد، بر مبنایی نادرست آغاز شد.
نخستین کوشش مهم از حیث تاریخی برای ساختن و پرداختن یک نظریه فیلم روانکاوانه در فرانسه صورت گرفت. متفکرانی همچون ژان لوئی بودری، ژان پی‌یر اودار و کریستین متز تحت تاثیر اندیشه فروید و لکان، شیوه‌ای برای اندیشیدن درباره سینما ارائه کردند که بر آثار خاص موقعیت تماشاگر در سینما متمرکز بود. آنها آثار سینما بر تماشاگر را به برخی مفاهیم خاص روانکاوی پیوند دادند.
در مورد هر یک، مفهوم روانکاوانه مرکزی متفاوت است، و این یعنی هر نظریه‌پرداز نوع خاصی از نظریه فیلم را ابداع نموده است؛ با این حال نحوه پذیرش این نظریات چنان بود که گرایش به آمیختن آنها با یکدیگر داشت. بودری سازوبرگ سینما را این‌گونه می‌فهمد که تماشاگر را در موقعیتی همچون موقعیت نوزاد در مرحله آینه‌ای لکان قرار می‌دهد. اودار مفهوم دوخت [یا بخیه] – پیوند یافتن سوژه با نظام دال‌ها – را در برخی موارد استعمال تکنیک نمای کوتاه/معکوس در سینما در کار می‌دید. و متز، با به‌کارگیری دو اصطلاح از چارچوب مفهومی لکان، چنین نظریه‌پردازی نمود که شکل بنیادین سینما ساختار نمادین مبنایی آن را مخفی می‌سازد. این دو ایده – کارکرد پرده سینما به مثابه آیینه‌ای در برابر سوژه و اینکه فیلم سوژه را به نظم دلالتگر خود می‌دوزد – عمده ماحصلی بودند که از این گشایش ناگهانی و اولیه نظریه‌پردازی پدیده آمد، و این ملغمه خود را چشمگیرتر از هر جایی نه در فرانسه بلکه در بریتانیای کبیر آشکار ساخت.
این‌کتاب با ۲۳۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹۶ هزار تومان منتشر شده است.