علل و زمینه‌های پیروزی انقلاب اسلامی ایران

انقلاب ، حرکتی مردمی، در جهت تغییر سریع و بنیانی ارزش‌ها و باورهای مسلط، نهادهای سیاسی، ساختارهای اجتماعی، رهبری، روش‌ها و فعالیت‌های حکومتی یک جامعه است که توأم با خشونت باشد.

انقلاب اسلامی یکی از تحولات شگرف و عظیم قرن بیستم به شمار می رود که با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خویش، نه‌تنها بسیاری از تئوری پردازان پدیده انقلاب را شگفت زده کرد، بلکه در شالوده کاخ رفیع دانش اجتماعی و نظریات رایج پیرامون تبیین انقلاب‌ها نیز لرزه افکنده، آن‌ها را در تبیین علل پیدایش و وقوع پیروزی انقلاب اسلامی، با چالش جدی مواجه ساخت؛ تا آن‌جا که برخی در جهت حل این معما، دست به ارائه تحلیل‌ها و نظریات کاملاً غیرعلمی و خیال‌پردازانه زده، عجز و ناتوانی خویش را بیش‌ازپیش آشکار ساختند.

در اصطلاحات سیاسی و اجتماعی، انقلاب (Revolution)، دارای تعریف های متعدد و مختلفی است. از دیدگاه تدا اسکاچپل، «انقلاب سیاسی، با تغییر حکومت، بدون تغییر در ساختار اجتماعی همراه است؛ اما انقلاب اجتماعی، عبارت است از انتقال و دگرگونی سریع و اساسی حکومت و ساختارهای اجتماعی و تحول در ایدئولوژی غالب کشور» در یک جمع‌بندی، انقلاب، حرکتی مردمی، در جهت تغییر سریع و بنیانی ارزش‌ها و باورهای مسلط، نهادهای سیاسی، ساختارهای اجتماعی، رهبری، روش‌ها و فعالیت‌های حکومتی یک جامعه است که توأم با خشونت باشد. به طور کلی، چهار عامل عمده، برای وقوع انقلاب در یک جامعه لازم است.

این عوامل که معمولاً در هر انقلابی دیده می شوند عبارتند از:
۱. نارضایتی عمیق از شرایط موجود.
۲. گسترش و پذیرش اندیشه یا اندیشه های جدید جایگزین (ایدئولوژی انقلابی).
۳. گسترش روحیه انقلابی در افراد جامعه.
۴. وجود رهبری و نقش آفرینی ساختارهای سیاسی- اجتماعی بسیج گر.
انقلاب اسلامی ایران، چهار عامل فوق را در مرحله وقوع، دارا بود؛

اول این‌که نارضایتی از وضع موجود در انقلاب اسلامی، با شاخص هایی مانند اعتصاب ها، تظاهرات، درگیری‌ها و تنفر همگان از رژیم شاهنشاهی، گستردگی زیادی داشت.

دوم این‌که آموزه‌های اسلامی به عنوان ایدئولوژی و اندیشه سیاسی جایگزین، در انقلاب اسلامی مطرح بود و در شعارها، تظاهرات، بیانیه‌ها، سخنرانی ها و اعلامیه‌های مردم و رهبران انقلابی، نقش اصلی و تعیین‌کننده داشت.

سوم این‌که در انقلاب اسلامی، رهبری بی‌نظیر و هوشمندانه امام خمینی و پیوند ویژه دینی و تاریخی روحانیت با مردم، به بهترین وضع ممکن، نقش بیداری انقلابی و گسترش آرمان انقلاب اسلامی را ایفا کرد و سرانجام این که روحیه انقلابی در انقلاب اسلامی، با شاخص هایی چون عدم تسلیم انقلابیون در برابر اقدامات ظاهری رژیم و بی‌توجهی به اقدامات سرکوب گرانه آن، به خوبی قابل مشاهده بود.

با توجه به چنین عواملی است که انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلاب‌های کبیر اجتماعی جای دارد و با توجه به ویژگی های ممتاز خویش، با هیچ کدام از انقلاب های تاریخی معاصر، قابل مقایسه نمی باشد.

این انقلاب را می‌توان این گونه تعریف کرد: انقلاب اسلامی، یک دگرگونی بنیادی در ساختار کلی جامعه و نظام سیاسی آن است که بر اساس «جهان‌بینی، موازین و ارزش‌های اسلامی»، «نظام امامت»، «آگاهی و ایمان مردم»، «حرکت و پیش گامی متقین» و «قیام قهرآمیز توده های مردم»، شکل گرفته است.

نظریه پردازی پیرامون انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی، پدیده ای بود که به دلیل پیچیدگی ها و خصوصیات ویژه اش، نظریات مختلفی پیرامون آن ارائه شد.

درباره علل اصلی پیروزی انقلاب، بین اندیشمندان این رشته و نیروهای درگیر در انقلاب، اتفاق نظر وجود ندارد و با تکیه بر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، روان شناختی و سیاسی، نظریات متفاوتی مطرح شده است.