داستان پولدار شدن بابک زنجانی از زبان خودش/ او چرا در زمان ورود به ایران دستگیر و راهی زندان ارومیه شد؟
به گزارش سردبیر پرس، در روایت بابک زنجانی از خود تصویری دیده می شود که شکست را تجربه کرده اما راه دوباره شروع کردن و از ضدقهرمان به قهرمان قصه ها تبدیل شدن را خوب می داند. سردبیر پرس در بخشی از گزارش «بابک زنجانیِ امروز و «ب. ز» سابق؛ مفسد اقتصادی یا منجی اقتصادی؟» […]
به گزارش سردبیر پرس، در روایت بابک زنجانی از خود تصویری دیده می شود که شکست را تجربه کرده اما راه دوباره شروع کردن و از ضدقهرمان به قهرمان قصه ها تبدیل شدن را خوب می داند.
سردبیر پرس در بخشی از گزارش «بابک زنجانیِ امروز و «ب. ز» سابق؛ مفسد اقتصادی یا منجی اقتصادی؟» به روایتی که این زندانی مالی پیش از دستگیری از زندگی خود ارائه کرده بود پرداخته است.
بابک زنجانی در گفتگویی در شهریور سال ۹۲ با هفته نامه آسمان از خود تصویری نشان داده که از کودکی اهل کار و فعالیت بوده است. زمانی که در هنرستان در رشته برق درس می خواند، عصرهایش را در بازار به کار می گذراند و دنبال کارهایی بوده که بازدهی مناسبی داشته باشد. برای همین به سمت بازار طلا و سکه کشیده شد. زنجانی در این روایت تا جایی رشد کرده که مغازه ای ۱۳-۱۴ میلیون تومانی در اواخر دهه ۶۰ از شهرداری خریداری کرده و کارگاه و کارگر و کارمند داشته است. به سربازی رفته و در آنجا با بازدید هاشمی رفسنجانی رو به رو می شود که می خواهند تعدادی سرباز برای ریاست جمهوری انتخاب کنند. او در بین این سربازها قرار می گیرد اما سرباز بانک مرکزی و از قضا راننده محسن نوربخش رئیس وقت بانک مرکزی می شود. وقتی سربازی اش تمام می شود محسن نوربخش به او می گوید می توانی اینجا بمانی. در روایت مورد ادعای زنجانی، او از طرف محسن نوربخش یکی از افراد مامور به توزیع دلار در بازار می شود تا از این طریق بازار تحت کنترل بانک مرکزی قرار داشته باشد. او تا ۲۰ میلیون دلار در اختیارش قرار می گیرد و از این طریق کارمزد هم دریافت می کرد. در شش هفت ماهی که او این کار را انجام می داده با شرکت های مختلفی مرتبط با ارز آشنا می شود و وارد مقوله تجارت سالامبور (پوست گوسفند) می شود. سال ۷۶ – ۷۷ به دلیل ۳۱۲ میلیون تومان چک برگشتی به دو سال حبس در زندان قصر محکوم می شود.
او در این روایت یک بار از عرش به فرش رسیده. وقتی از زندان آزاد شده می خواهد دنبال سفته هایش را بگیرد اما متوجه ممنوع الخروجی خود می شود و به صورت غیرقانونی از کشور خارج می شود. پول جور می کند تا چک هایش در ایران را پاس کند و هنگامی که به صورت غیرقانونی دوباره وارد کشور می شود دستگیر و راهی زندان ارومیه می شود. پس از آزادی، دوباره از فرش به عرش میرسد.
مشروح کامل این روایت را اینجا بخوانید.
۲۷۲۱۱
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰