نگاهی اجمالی به پیشینۀ تاریخی خلیج فارس
سردبیر پرس/ایلام خلیج فارس به لحاظ وسعت سومین خلیج بزرگ جهان است. از این رو، بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ، همواره نامش بر سر زبانها بوده و آن را با نام خلیج فارس (دریای پارس) میشناسند. دکتر حبیبالله محمودیان باستانشناس، طی یاداشتی یافتههای حاصل از مطالعات انجام شده در رابطه با پیشینه تاریخی […]
سردبیر پرس/ایلام خلیج فارس به لحاظ وسعت سومین خلیج بزرگ جهان است. از این رو، بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ، همواره نامش بر سر زبانها بوده و آن را با نام خلیج فارس (دریای پارس) میشناسند.
دکتر حبیبالله محمودیان باستانشناس، طی یاداشتی یافتههای حاصل از مطالعات انجام شده در رابطه با پیشینه تاریخی خلیج فارس را چنین عنوان کرده است.
خلیج فارس در بخش جنوبی فلات ایران و در موقعیت جنوب غربی قاره آسیا واقع شده که از پیشروی آب دریای عمان واقیانوس هند در خشکی های این منطقه شکل گرفته است. اسناد تاریخی نشان میدهدکه از دوران باستان تاکنون، دریای پارس وجود داشته و از قدیمیترین دریاهایی است که مورد استفاده قرار گرفته. بسیاری از تمدنهای بزرگ چون تمدن ایلام باستان و تمدنهای بین النهرین در کنار این دریا شکل گرفتهاند. تمدن ایلام نماد ۵۰ قرن مدنیت ایران زمین و بزرگترین تمدن جنوب غرب آسیا در عهد باستان به شمار می رود. خلیج فارس به عنوان یکی از مناطق بسیار مهم خاور نزدیک از جهات مختلف دارای اهمیت است. داشتن منابع و ذخایر انرژی (نفت وگاز) اهمیت خلیج فارس را از منظر اقتصادی دوچندان کرده است.
موقعیت
خلیج فارس آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۳ هزار کیلومتر مربع است، از شرق (تنگۀ هرمز و دریای عمان) به اقیانوس هند و از غرب به رودخانه اروندرود (ازبههم پیوستن رودخانههای دجله و فرات و رود کارون) محدود میشود. خلیج فارس به لحاظ وسعت سومین خلیج بزرگ جهان است. از این رو، بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ، همواره نامش بر سر زبانها بوده و آن را با نام خلیج فارس (دریای پارس) میشناسند.
اوضاع زمینشناختی
خلیج فارس ابتدا وسیع بوده، به طوری که سرزمین خوزستان ونواحی حاشیۀ شمالی دریا، جزئی از خلیج فارس به حساب میآمده که تا اواخر دوران سوم در زیر آب بودهاند.
خلیج فارس در اثر تحولات زمین شناسی در دهها میلیون سال تغییرات گسترده در سطح زمین ایجاد شده که در آن دوران دریای تتیس منطقۀ وسیعی از جنوب آسیا چون جزایر مالزی، هندوستان، پاکستان، ایران ، ترکیه و سرزمین قفقاز را شامل میشده است . در مراحل بعدی زمین شناسی( دورۀ سوم) چین خوردگیهای عظیمی در زمین به وجود آمده که بر اثر آن کوههای آلپ، البرز و هیمالایا پدید آمدهاند. حوادث زمین شناسی و تحولات آن موجب شده دریای عظیم قطعه قطعه شود که دریای سیاه، دریای خزر، دریاچه اورال و غیره از بقایای آن هستند و در حدود ۳۵ میلیون سال قبل از این تحولات به علت بالا آمدن شبه جزیره هندوستان خلیج فارس پدیدارشده است. از دیدگاه زمینشناسی، خلیج فارس فرونشست زمین ساختی کم عمقی است که در دورۀ ترشیاری درحاشیۀ جنوبی رشته کوه زاگرس تشکیل شدهاست. در واقع، این دریا بازمانده گودال بزرگیست که از دوران گذشتۀ زمین شناختی تحت تأثیر فشار ناشی از آتشفشانهای فلات ایران بوده و پایداری فلات عربستان در مقابل این واکنشهای تکتونیکی سبب ایجاد و توسعه پهنا و ژرفای آن شده است. شدیدترین چین خوردگیهای دوران پلیوپلیستوسن، کرانههای شمالی خلیج فارس (زاگرس) را چین داده و محور اصلی خلیج فارس نیز، یکی از پیامدهای زمینساختی پدیده چینخوردگی زاگرس است که در دوران پلیوپلیستوسن شکل گرفتهاست. در پایان دورۀ پلیوسن، سطح دریا احتمالاً ۱۵۰ متر بالاتر از سطح کنونی بوده و این سطح در حدود ۱۰۰ هزار سال پیشاز میلاد مسیح و به تدریج به سطح کنونی رسیدهاست(محمد عجم،۱۳۸۸). بنابراین، میتوان گفت: شکل اولیۀ خلیج فارس در کنار دشتهای جنوبی ایران تشکیل شده و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل کنونی خود را یافته است، از جهتی این تغییرات همچنان استمرار داشته و روز به روز از وسعت این دریا کاسته شده و بر وسعت خشکیها افزوده می شود.
نقشهای که توسط اصطخری جغرافیدان ایرانی در قرن ۹ میلادی در کتاب الاقالیم ،
نام «دریای فارس» (بحر فارس) برای خلیج فارس به کار رفته است.
تحولات تاریخی خلیج فارس
اسناد تاریخی نشان میدهد که از ادوار باستان تاکنون، این دریای بزرگ به نام خلیج فارس معروف بوده است. خلیجفارس به عنوان بزرگترین و مهمترین مرکز ارتباطی بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی و بخشی از یک سیستم ارتباطی شامل اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند است. خلیج فارس از طریق تنگه هرمز به دریای عمان و اقیانوس هند مرتبط است. خلیج فارس نامی است به جای مانده از ادوار کهن، در منابع و اسناد تاریخی به آن اشاره شده است. نام فارس و پارس از سدههای پیش از میلاد سر بر آورده و با نام سرزمین ملت ایران گره خورده است (محمودیان،۱۳۹۰ :۳۱۱). دهم اردیبهشت، در تاریخ ایران یادآور ایثار و ازخودگذشتگی های ملت سرافراز ایران در برابر استعمارگران بوده است. در چنین ایامی، اشغالگران متجاوز پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه بر سواحل جنوبی کشورایران (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) در پی رشادتهای سپاه ایران به رهبری امیرالامرای فارس(امام قلیخان) منطقه را تخلیه نموده و از این سرزمین رانده شدهاند. شاه عباس صفوی، سال ۱۶۲۱ میلادی توانست هرمز را از چنگ پرتغالیها درآورد، این روز(دهم اردیبهشت) درتاریخ ایران تا همیشه ماندگار خواهد ماند. به لحاظ اهمیت خلیج فارس تلاش شده تا بخشی از اسناد تاریخی مرتبط با دریای گرم و نیلگون خلیج فارس ارائه شود.
خلیج فارس/دریای پارس
قدیمیترین اسناد موجود درباره خلیج فارس به کتابهای باقیمانده از یونان باستان بر میگردد. یونانیان خلیج را به ایران نسبت میدادند؛ زیرا ایرانیان نزد آنها شناخته شده تر ازعربها بودند و ارتباط بیشتری با آنها داشتند، علاوه بر آن، دارای حکومت واحد و قوی همراه تجهیزات دریایی بودند. یونانیها از این دریا با نام «پرسیکوس سینوس» ( به معنای «خلیج فارس») یاد میکنند و تکرار همین نام باعث میشود که بسیاری از نقشههای باقیمانده از اروپاییان قرنها بعد با همین نام از خلیج فارس یاد کنند. بر اساس نوشتههای مورخان یونانی مانند هرودت (۴۸۴ – ۴۲۵ ق. م) کتزیاس (۴۴۵ – ۳۸۰ ق. م)، گزنفون (۴۳۰ – ۳۵۲ ق. م) استرابن (۶۳ ق. م – ۲۴ م) که پیش از میلاد مسیح میزیستهاند؛ به این دریا نام «پرس» و به سرزمین ایران «پارسه»، «پرسای»، «پرسپولیس»( شهر یا مملکت پارسیان) دادهاند. آنها دریاهای جهان را به چهار دسته تقسیم کردند که در آن خلیج فارس بعد از خلیج روم، دریای خزر و خلیج عربی قرار داشت.
جغرافیدانان یونانی
جغرافی دانان مشهور یونانی همانند طالس ملیتوس، آناکسی مندر ، هکاتوس، به ویژه، استرابو ــ که مقارن با میلاد مسیح می زیست و به «پدر جغرافی » معروف است ــ بر این تقسیم بندی پای بند ماندند. در آثار جغرافیدانان و تاریخ نویسان بعدی یونانی و رومی کاربرد واژه خلیج فارس به چشم میخورد؛ مثلا روفوس مورخ رومی قرن اول میلادی در کتاب تاریخ تحقیقات جامع اسکندر، خلیج مزبور را به نام آکواروم پرسیکو به معنای آبگیر پارس به کار برده است. آریانوس مورخ یونانی قرن دوم میلادی، در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر، از واژه «پرسیکون کای تاس » به معنای خلیج فارس استفاده کرده در کتاب جغرافیای خود از «پرسیکوس سینوس » به معنای خلیج فارس سخن گفته است.
نقشهای که توسط اصطخری جغرافیدان ایرانی در قرن ۹ میلادی در کتاب الاقالیم ، نام «دریای فارس» (بحر فارس) برای خلیج فارس به کار رفته است.
واژههای لاتین خلیج فارس
اصطلاح پرسیکوس سینوس یا سینوس پرسیکوس که بطلمیوس به عنوان معادل لاتینی خلیج فارس به کار برده، بعدها به زبان های زنده جهان، چون: فرانسوی (Persique Golfe)، انگلیسی (Persian Gulf)، آلمانی (Golf Persischer)، ایتالیایی (Persico Golfe)، روسی (ZalivPersidski) و ژاپنی (Perusha Wan) ترجمه شده و در همه آنها، از این دریا به عنوان خلیج فارس نام برده شده است. کم کم این تسمیه از یونان و روم فراتر رفته و میان سایر ملت ها هم منتشر گشت، تا جایی که عرب ها آن را دریای فارس، خلیج فارس، خلیج عجم ودریای عجم نامیدهاند (اصطخری،الاقالیم:۴۵۹ ). ترجمه تسمیه یونان و لاتین برگرفته ازکتابهای جغرافیایی استکه آنها را از زبان یونانی به عربی ترجمهکردهاند. لفظ جغرافیا، خود لفظی است برگرفته از یونانی به عربی و کاربرد آن تا دوران کنونی، نشانهای از وجود این اثر در عربی است( اسحاقی،۱۳۹۱ :۱۸۲-۲۰۳).
خلیج فارس در دوران باستان
دریای پارس، دریای عمان و خلیج فارس از کهنترین دریاهایی است که انسان شناخته است. از هنگامی که بشر تاریخنویسی را آغاز کرد، دریای جدا کننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان، «دریای فارس» یا «خلیج فارس» بوده و در هیچ یک از این ادوار تاریخی نام دیگری به آن نهاده نشده است. در کتیبهها و نوشتههای اقوام باستانی چون ایلامیها، آشوریها و بابلیها از خلیج فارس بارها یاد شده است. آثار تاریخی شهر «ریشهر» در نزدیکی بوشهر و بناهای سنگی جزیرۀ هنگام، بیانگر تمدن دیرینۀ ایرانیها در خلیج فارس بوده . نام فارس و پارس از سدههای پیش از میلاد در اسناد ، مدارک و منابع تاریخی وجود دارد و با نام سرزمین مردم ایران گره خورده است. ایلامیان از هزاره سوم پیش از میلاد در جنوب و جنوب غرب ایران بزرگترین تمدن دنیای باستان را ایجاد نمودهاند و بر خلیج فارس و جزایرآن به ویژه جزایر قشم، کیش، لارک، لنگه و جاسک حکمرانی داشته و از آنها به عنوان راه ارتباطی برای بازرگانی با هند غربی و درّه نیل استفاده میکرده اند. زهرا اسحاقی درمقاله خود نوشته است: آشوریان، خلیج فارس را با نام “Nar marratu یا دریای تلخ ( بحر مالح) می شناختند. همچنین، خلیج فارس نزد آنها و آکادییان به دریای جنوبی و دریای تحتانی یا دریای اسفل معروف بوده است . معنای لفظ Naru به زبان بابلی « رود» و کانال آبی یا کانال است ولفظ marratu به معنای مرداب وباتلاق است (اسحاقی،۱۳۹۱ :۱۸۳ ).
نقشهای اروپایی از سال ۱۷۱۹ میلادی که نام «خلیج فارس» را نشان می دهد
دوران ماد
مادهای آریایی نژاد، در روزگار پادشاهی هووخشتره با استقراردر غرب ایران حکومت ماد را به وجود آوردند و مرز جنوبی آن را کرانههای جنوبی دریای پارس تشکیل میداد .
دوران هخامنشیان
تاریخ به کارگیری دو واژه خلیج پارس و خلیج فارس به زمان هخامنشیان که از سال ۵۵۰ تا سال ۳۲۰ قبل از میلاد میزیستهاند میرسد . کشف کتیبههایی از داریوش اول، پادشاه مقتدر هخامنشی به هنگام حفر کانال سوئز که عبارت «دریایی که از پارس سر می گیرد» بر آن نوشته شده، مؤید قدمت استعمال دیرینه دو واژه مذکور است . واژه دریای پارس در دوره ۴۲۶ ساله و بعد از آنان نیز، به ثبت رسیده است. در روزگار هخامنشی به ویژه داریوش بزرگ، دریاسالار یونانی خود، اسکیلاس را مأمور بررسی کنارههای دریای پارس کرد. اسکولاخ و همراهانش تمامی جزیرهها و کرانههای دریای مکران، خلیج فارس، دریای سرخ و دریای باختر را در نوردیده و آگاهیهای ارزندهای به دست آوردهاند. این سفر دریایی از نظر بازرگانی و نظامی برای ایران سودمند بود و باعث برقراری ارتباط بازرگانی میان هندوستان و دریای باختر شد. بیات به نقل از حمزۀ اصفهانی نوشته است: بحرفارس از متفرعات اقیانوس هند است و ایرانیها آن را کام سیر نامند. یونانیها در دوران اسکندر، خلیج فارس را (پرسرکانی تاس) به معنای خلیج فارس ذکر کردهاند (بیات،۱۳۶۷ :۲۸). استرابون در آثار خود در همه جا این خلیج را خلیج فارس نام نهاده است. حمداللهمستوفی خلیج فارس را بحرفارس ذکر نموده است. بطلمیوس جغرافیدان یونانی در کتاب مجسطی از خلیج فارس به نام «پرسیکوس سینوس» یاد کرده است (بیات،۱۳۶۷ :۲۸). نخستین بار ایرانیان در روزگار هخامنشیان، این دریا را «پارسا درایا » (دریای پارس) خواندهاند. طبق کتیبهای که از داریوش پادشاه هخامنشی در تنگۀ سوئز به دست آمده، از آن بهعنوان «درایا هچا پارسا آیتی» ( دریایی که از پارس میآید) یاد شده است. خلیج فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم پیش از میلاد مورد استفاده تجاری و نظامی ملل دنیای قدیم قرار گرفته است. در سنگ نبشته داریوش هخامنشی در مصر متعلق به سال ۵۱۸ تا ۵۰۵ پیش از میلاد ــ که هنگام حفر کانال سوئز به دست آمده است ــ در عبارت «درایه تپه هچا پارسا آیی تی هنی» به معنای دریایی که از پارس میرود یا سر میگیرد، نام دریای پارس آمده است. ایرانیان در روزگار هخامنشی این دریا را «پارسا درایا» یا دریای پارس میخواندند. در کتیبههایی که از داریوش در تنگه هرمز نیز یافت شده، عبارتی پیرامون دریایی که از «پارسرود» سرچشمه میگرفته است به چشم میخورد.
دوران پارتها
اشکانیان پس از پیروزی بر جانشینان اسکندر ،کرانههای خلیج فارس را بر قلمرو خود افزودند و در برابر رومیان، از دریای پارس و بین النهرین پاسداری کردند
دوران ساسانیان
در زمان ساسانیان، شهرها ، بنادر وجزایر خلیج فارس از مراکز مهم داد و ستد و پیوند بازرگانی به شمار میرفته است.
نقشهای اروپایی از سال ۱۷۱۹ میلادی که نام «خلیج فارس» را نشان می دهد.
قرون اولیه اسلامی
در نخستین سالهای حکومت اسلامی، کرانههای هر دو سوی دریای پارس به دست مسلمانان افتاد. ابوهوریره، در روزگار عمر ــ خلیفه دوم ــ بر بحرین و کرانههای باختری خلیج فارس دست یافت و از آنجا به کرانههای خاوری آن یورش برد و تمامی دریای پارس و بندرها و جزیرههای آن را بر قلمرو مسلمانان افزود.
قرون میانی اسلامی
پس از چیرهگی عربها، دیلمیان نخستین دودمان ایرانی بودند که بار دیگر بر سراسر جزیرهها، بندرها و آبهای خلیج فارس چیره شدند. عمان و بندرها و جزیرههای آن توسط علی عمادالدوله و احمد معزالدوله به قلمرو آل بویه ملحق شدند. حکومت آل بویه در زمان عضدالدوله گسترش یافت و در تمام مدت حکومتشان، فارس و هرمزگان در قلمرو فرمانروایی آنها بود. پس از دیلمیان، سلجوقیان بر منطقه خلیج فارس و دریای عمان تسلط یافتند. اتابکان فارس برعمان، بحرین و کرانهها و جزیرههای خلیج فارس و دریای عمان دست یافتند. دراین سال سلجوق شاه سلغری بر هلاکوخان مغول شورید؛ اما شکست خورد و حکومت تمامی منطقۀ خلیج فارس به دست مغولان افتاد. در دورۀ تیموریان مناطق حوزه خلیج فارس ، بنادر و جزایرآن تحت تسلط خود در آوردند. پرتغالیها در قرن دهم بر جزایر خلیج فارس مسلط شدند و در این جزایر استحکامات نظامی ایجاد نمودند.
نقشهای که توسط اصطخری جغرافیدان ایرانی در قرن ۹ میلادی در کتاب الاقالیم ،
نام «دریای فارس» (بحر فارس) برای خلیج فارس به کار رفته است.
دوران صفویه
شاه عباس اوّل صفوی پس از جنگ با عثمانیها نه تنها بحرین را آزاد کرد، بلکه جزیرههای هرمز، کیش، قشم و بندرهای جاسک، چابهار، لنگه و… را از پرتغالیان پس گرفت. نادرشاه افشار در سال ۱۱۴۹ ه . ق با بیرون راندن افغانها از ایران بر تمامی کرانهها و جزیرههای شمالی و جنوبی خلیج فارس چیره شد. کریم خان زند نیز، پس از شکست دادن رقیبان خود بر سراسر جزایر و بنادر خلیج فارس دست یافت.
خلیج فارس در آثار جغرافیا نویسان اسلامی
محمد الفارسی الاصطخری معروف به الکرخی در کتاب مسالک الممالک، دریای پارس را بزرگترین و از نظر پهنا، عظیمترین دریا دانسته، و سپس به شرح دریای پارس و تعیین حدود آن پرداخته و آن را تنها معدن مروارید جهان معرفی می نماید .
مؤلف کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب، به عنوان قدیمیترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی که حدود هزار سال قبل تألیف شده آمده است: خلیج فارس را دریایی که حدود آن از سرزمین پارس آغاز، و با پهنای اندک به حدود رود سند می رسد، تبیین کرده است(فصلنامه سیاست خارجی، ۱۳۶۸: ۹۰).
ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ قرن پنجم هجری، در کتاب القانون المسعودی، و همچنین، در کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم و در نقشه دنیا که از وی بر جای مانده، نام دریای پارس، خلیج فارس و بحر فارس را آورده است.
ابن بلخی در کتاب فارس نامه، از دریای جنوب ایران به نام بحر فارس و دریای فارس نام برده است( همان: ۹۱-۹۳).
واژه خلیج فارس در متن قراردادهای بین المللی
در متن قراردادهای منعقده بین ایران، شیوخ عرب و کشورهای خارجی، نام خلیج فارس به کار رفته است. اولین موافقت نامه چند جانبه و مهم بین یازده نفر از شیوخ و رؤسای قبایل عرب سواحل جنوبی خلیج فارس با ژنرال کایر انگلیسی به امضا رسیده است. در متن این قرارداد که با عنوان «قرارداد کلی با قبایل عرب در خلیج فارس » آغاز شده، بارها نام خلیج فارس تکرار شده است. بعد از این قرارداد، در متن کلیه موافقت نامههای میان اعراب وانگلستان، واژه «الخلیج الفارسی » و واژه لاتین« Persian Gulf » دیده میشود. نامه امیر کویت به نماینده دولت انگلیس در سال ۱۳۴۰/۱۹۶۱ م . نمونه دیگری از کاربرد واژه خلیج فارس در اسناد رسمی و حقوقی است. «عبدالله السالم الصباح » امیر وقت کویت، این نامه را با جمله «جناب نماینده سیاسی ملکه انگلستان مقیم در خلیج فارس» آغاز میکند.
دبیرخانه سازمان ملل متحد در پاسخ به یادداشت چهارم اسفند ۱۳۵۴/۲۳ فوریه ۱۹۷۱م . ایران نوشت: «… عرف جاری در دبیرخانه سازمان ملل متحد بر این است که در اسناد و نقشه های جغرافیایی، منطقه آبی ایران از سمت شمال و مشرق و تعدادی از کشورهای عربی از سمت جنوب و غرب، به نام خلیج فارس نامیده شود … و این عمل دبیرخانه سازمان ملل متحد موافق و مطابق با یک عرف قدیمی انتشار اطلس ها و فرهنگ های جغرافیایی می باشد …» (فصلنامه سیاست خارجی، ۱۳۶۸ :۱۰۱).
سازمان ملل متحد نیز تاکنون نام رسمی و تغییر ناپذیر آبراه جنوبی ایران را «خلیج فارس» اعلام کرده است. روز دهم اردیبهشت ۱۰۳۱ ه.ق که سال روز اخراج پرتغالیها از تنگۀ هرمز است، به نام «روز ملی خلیج فارس» نامگذاری شده و در تقویم خورشیدی ایران به ثبت رسیده است.
انتهای پیام
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰