ماجرای شهادت محیا دانش آموز کلاس دومی/ روایتی از جنایت رژیم کودک‌کش اسرائیل در آستانه اشرفیه

به گزارش سردبیر پرس، خانه‌ای در آستانه اشرفیه به خاک و خون کشیده شد. خانه‌ای که خانواده‌ای در آن ساکن بودند اما رژیم کودک‌کش اسرائیل، نه به خانه و نه به کودک در خواب رحم کرد و این‌گونه بود که سیده محیا صدیقی صابر، دانش‌آموز کلاس دوم دبستان عصمت به همراه پدر، مادر و خواهر […]

به گزارش سردبیر پرس، خانه‌ای در آستانه اشرفیه به خاک و خون کشیده شد. خانه‌ای که خانواده‌ای در آن ساکن بودند اما رژیم کودک‌کش اسرائیل، نه به خانه و نه به کودک در خواب رحم کرد و این‌گونه بود که سیده محیا صدیقی صابر، دانش‌آموز کلاس دوم دبستان عصمت به همراه پدر، مادر و خواهر بزرگش، در جنایت رژیم کودک‌کش به شهادت رسید.
تسنیم در خبری نوشت:صبح سه‌شنبه سوم تیرماه، در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به شهر آستانه‌اشرفیه، چهار واحد مسکونی به طور کامل تخریب و بیش از ۱۰ منزل دیگر آسیب دید. در این حمله، ۱۵ تن از غیرنظامیان شهید و شماری زخمی شدند و محیا و خانواده‌اش هم جزو شهدا بودند.
محیا، دختر کوچک و باهوش و مهربان مدرسه عصمت، حالا دیگر در جمع هم‌کلاسی‌هایش نیست. او که همیشه با لبخند در مدرسه حضور پیدا می‌کرد حالا تنها تصویری است قاب‌شده در دفتر مدرسه.
خانم  دباغی مدیر مدرسه عصمت “دبستانی که محیا صدیقی صابر” در آنجا تحصیل می‌کرد، به خبرنگار تسنیم می‌گوید: محیا آن‌قدر بامزه بود که همیشه در آغوشش می‌گرفتم و می‌گفتم “موش کوچولو چطوری؟” دختری بسیار بااخلاق، مودب و دوست‌داشتنی بود که در دل همه جای داشت. هنوز هم باورمان نمی‌شود که او دیگر نیست.
پس از آنکه برادر محیا در خانه‌شان در تهران توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، خانواده او به آستانه اشرفیه رفتند اما اسرائیل حتی آنجا هم دست از جنایت برنداشت و در حمله موشکی محیا را به همراه ۱۱ نفر از اعضای دیگر خانواده‌اش به شهادت رساند.
مدیر دبستان عصمت روایت می‌کند: پس از شهادت برادر محیا، با مادر خانواده تماس گرفتم. صدای آرام و پرصبرش هنوز در گوشم هست. می‌گفت، “ما خوبیم، خدا را شکر اما پسرم را شهید کردند.” این میزان از تسلیم و صبر در برابر چنین فاجعه‌ای، واقعاً درس‌آموز بود اما حالا همان مادر هم در کنار فرزندش آرمیده است.
بغضی که در مدرسه ترکید
در هفته نخست پس از حمله، مراسم یادبود محیا در مدرسه عصمت برگزار شد. همکلاسی‌ها، خانواده‌ها و معلمان با بغض‌شکسته حضور داشتند.
دبستان عصمت حالا یک صندلی خالی در کلاس سوم دارد. النا، همکلاسی صمیمی محیا، اشک‌ریزان می‌گوید: دلم برایش تنگ شده، می‌خواستم بهش بگم هیچ‌وقت شهید نشو و کنار ما بمان. دوست دارم کنار عکسش بنویسم “مرگ بر اسرائیل”.

مدیر مدرسه می‌گوید: تمام تلاش‌مان را خواهیم کرد تا از مهر، واقعیت‌های تلخ و چهره واقعی رژیم صهیونیستی را برای دانش‌آموزان تبیین کنیم. باید بدانند کسانی که شعار حقوق بشر سر می‌دهند به راحتی کودکان بی‌گناه را در خواب به شهادت می‌رسانند، می‌خواهیم نام مدرسه را هم به نام شهید دانش‌آموز “محیا صدیقی صابر” تغییر دهیم.
دباغی ادامه می‌دهد: پدر محیا استاد دانشگاه بود، خانواده‌ای اهل دانش با کمترین ادعا و ساده‌زیست. حالا نام محیا در کلاس سوم خالی مانده است همان‌جایی که قرار بود با النا همکلاسی شود.
محیا و ۳۴ دانش‌آموز دیگر این سرزمین شهیدند شدند با چشمانی که هنوز رؤیای رفتن به کلاس بالاتر را داشت، آنها نه تفنگی در دست داشتند و نه حتی ترسی در دل.
امروز نام محیا صدیقی تنها نام یک کودک شهید نیست بلکه سندی است بر چهره واقعی رژیمی که کودک را در خواب می‌کشد و دم از حقوق بشر می‌زند و همکلاسی‌های او مانده‌اند  با یک صندلی خالی، یک دفتر ناتمام و هزار بغض فروخورده که فریاد می‌زند.
“مرگ بر اسرائیل.”

۲۲۳۲۱۷