اخراج کودک ایرانی بهجای افغانستانی؛ «پدر را اخراج کردند فرزندش ایران ماند»/ به اتباع حق مالکیت خصوص ندادیم، چهطور باید به ایران علاقهمند میشدند؟
مظاهر گودرزی: انگار آوارگی سرنوشت محتوم آنها شده است، گاهی از کشور خودشان و گاهی از کشور همسایه، حالا مهاجران افغانستانی باید مسیر آمده را برگردند، بعد از مدتها کشمکش با یک اخراج دسته جمعی از ایران مواجه شدهاند، از ابتدای سال چیزی نزدیک به یک میلیون نفر از این مهاجران به افغانستان برگشتهاند، روندی […]
مظاهر گودرزی: انگار آوارگی سرنوشت محتوم آنها شده است، گاهی از کشور خودشان و گاهی از کشور همسایه، حالا مهاجران افغانستانی باید مسیر آمده را برگردند، بعد از مدتها کشمکش با یک اخراج دسته جمعی از ایران مواجه شدهاند، از ابتدای سال چیزی نزدیک به یک میلیون نفر از این مهاجران به افغانستان برگشتهاند، روندی که بهنظر میرسد ادامه داشته باشد.
آمار مهاجران افغانستانی در ایران/ اخراج کودک ایرانی بهجای افغانستانی
آمار دقیقی از حضور اتباع در ایران وجود ندارد، شاید نبود این آمار چندان هم دور از انتظار نباشد، برخیشان برای فرار از جنگ داخلی بدون شناسایی و انجام کاغذبازیهای مرسوم مسافر ایران شدند و حالا چند سالی هست در ایران هستند، از ۸ میلیون تا ۱۲ میلیون نفر عدد و رقمی هست که برای آمار این گروه مهاجر گفته و شنیده میشود، اما شاید آخرین آمار رسمی را رییس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور بیان کرد؛ نادر یاراحمدی، اوایل امسال گفت: «بیش از شش میلیون و ۱۰۰ هزار تبعه خارجی در ایران حضور دارند. از این تعداد، حدود چهار میلیون نفر دارای سوابق ثبتشده هستند که نزدیک به دو میلیون و ۳۰ هزار نفر از آنها در فرآیند سرشماریهای گذشته شناسایی شدهاند؛ در کنار آن حدود دو تا دو و نیم میلیون نفر نیز بهصورت غیرمجاز در کشور حضور دارند.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: ترکیب جمعیتی میان مهاجران افغانستانی و ایرانیها درحال تغییر بود، در یکی از شهرها بالای ۶۰ درصد موالید از اتباع بودند.
پرونده اخراج اتباع افغانستانی در دور جدید به نظر میرسد مهاجر مجاز و غیر و مجاز نمیشناسد، گاهی اخراج عضو یک خانوده که مهاجر غیرمجاز است سبب میشود بقیه اعضای خانواده هم به خاطر او به افغانستان برگردند، البته گاهی وضعیت بدتر از این است، سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به سردبیر پرس میگوید: «برای اخراج مهاجران افغانستانی غیرمجاز باید برخی ملاحظهها صورت میگرفت، درهمین دور اخیر اخراج مهاجران موردی داشتیم که پدر را فرستادند افغانستان اما فرزندش در ایران ماند. بنابراین اخراج مهاجران غیرمجاز باید انسانیتر و اجتماعیتر باشد، البته بعد از انتقادها به روش اخراج اتباع روشها تغییر کرد و ما دیگر شاهد چنین برخوردهایی نیستیم.»
موسوی همچنین با تاکید بر دقت اخراج افراد یادآور میشود: «سابقه بازگشت اتباع غیرمجاز نشان میدهد باید دقت بیشتری داشته باشیم، مدتی قبل این تجربه را داشتهایم که کودک ایرانی بهجای کودک افغانستانی از کشور اخراج شد، یک کودک ایرانی را به افغانستان فرستاده بودند، خانوادهاش گمان میکردند این کودک فوت کرده است، در افغانستان این کودک اصرار میکند ایرانی است، در کنسولگری از او اثر انگشت میگیرند و متوجه میشوند ایرانی است، ما به کمک انجمن مددکاری توانستیم این کودک را به ایران برگردانیم و به خانوادهاش تحویل دهیم.»
در یک شهر ۶۰ درصد موالید افغانستانی بودند
چه شد که حضور مهاجران افغانستانی در ایران تبدیل به چالش شد؟ این سوال میتواند جوابهای زیادی داشته باشد، آنطورکه بهنظر میرسد در این میان هم مهاجران و هم جمعیت ایرانی میزبان متوجه آسیبهایی شده بودند، مثلاً در مواردی در برخی شهرها جمعیت مهاجران از جمعیت میزبان فزونی گرفت، به گفته موسوی چلک: «در برخی مناطق ایران ترکیب جمعیتی میان مهاجران افغانستانی و ایرانیها درحال تغییر بود، در یکی از شهرهای اطراف استان تهران و همچنین در یکی از شهرهای استان فارس گزارشیهایی آمد که بالای ۶۰ درصد موالید از اتباع بودند بنابراین نگرانی از این جهت هم وجود داشت. همچنین زیرساختهای کشور هم باید در نظر گرفت مثلاً وزیر کشور گفت که ما دیگر توان تامین امکانات لازم برای میزبانی این تعداد از افغانستانیهای مهاجر را نداریم.»
اما یکی از مواردی که سبب شد چالش حضور افغانستانیها در ایران زیاد شود،عدم وجود سیاستهای مهاجرتی توسط ایران بود، بهگفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: «ما در کشورمان سیاست مهاجرتی نداریم، خیلی از کشورها براساس نیازی که دارند مهاجر میپذیرند درحالی که ما درها را باز گذاشتیم و اجازه ورود به کشور را به اتباع دادیم، این درحالیست که حقوق آنها را مشخص نکردیم، اینکه مهاجر بداند چه حقوقی دارد و چهطور میتواند این حقوق را مطالبه کند و همچنین کشور میزبان از اول بداند در چه شرایط میتواند مهاجر را اخراج کند اهمیت زیادی دارد، اینها باید شفاف میشدند، این درحالی هست که این موارد در ایران شفاف نیست و در این میان ناهماهنگی زیادی وجود دارد، طوریکه بهنظر میرسد در سیاستهای پذیرش مهاجر سلیقههای فردی بر مصلحت کشور غالب بود.»
به افغانستانیها حق مالکیت خصوصی ندادیم/ شروع چالش ایرانیها با افغانستانیها از محیط کسب و کار
یکی از حقوق مهاجران که در تمام سالهای گذشته در ایران نادیده گرفته شد، حق مالکیت خصوصی آنها بود، اگر کشوری از ابتدا شرایط پذیرش مهاجر را مناسب انتخاب کند میتواند به آنها اجازه دهد مالک یک خانه یا خودروی سواری و خط تلفن همراه شوند، اینها حداقلهایی بودند که مهاجران افغانستانی حاضر در ایران از آنها برخوردار نبودند. علی حیدری، مشاور عالی رئیس سازمان تامین اجتماعی در اینباره به سردبیر پرس میگوید: «اگر مهاجران افغانستانی شاغل در ایران بیمه میشدند بخشی از درآمد آنها در ایران میماند و ضمن این که یک علقه و علاقه به ایران پیدا میکردند، درحالی که ما یکسری افراد را آوردیم در ایران کار کنند اما آنها امکان مالکیت نداشتند یا با واسطه این کار را انجام میدادند و بیمه نمیشدند»
او ادامه میدهد: «آن گروه از افغانستانیهای پولدار در ایران، پولهای خودشان را به کشورهای اروپایی میفرستادند، آنها هم که پولدار نبودند پول خودشان را به افغانستان میفرستادند، چنین افرادی چه طور میتوانستند علقه و علاقهای به ایران پیدا کنند؟ بنابراین اتباع شاغل در ایران باید بیمه میشدند، چون این کار را انجام ندادیم تبدیل به چالش در محیط کسب و کار شد، خیلی از بنگاهها از اتباع افغانستانی استفاده کردند چراکه آنها را بیمه نمیکردند و نیروی کار ارزان بهشمار میآمدند، برای همین اتباع فرصتهای شغلی جوانان ایرانی را گرفتند.»
حیدری یادآوری میکند: «در وضعیتی هستیم که نظام رفاهی و نظام بیمهای ما باید پذیرای افراد غیرایرانی باشد و ما باید برای یک نظام تامین اجتماعی چند ملیتی آماده باشیم. متاسفانه ما در کشور برعکس این عمل کردیم.»
بنابراین وقتی نیروی کار افغانستانی در ایران بیمه نمیشود تبدیل به یک نیروی کار ارزان خواهد شد، نیروی کاری که خیلی از کارفرماها برای کاهش هزینه تمایل دارند آنها را به خدمت بگیرند، همین مسئله سبب شد در برخی مشاغل دست نیروی کار ایرانی از کار دور بماند و زمینهساز ایجاد مشکل میان اتباع مهاجر و جمعیت میزبان شود.
مهاجرانی که شناسایی نشدند
علاوه بر برخی مشکلات فرهنگی یا حقوق مربوط به مشاغل، یک مورد دیگر هم به چالش برانگیز شدن حضور اتباع افغانستانی در ایران دامن زد، اینکه هیچگونه اطلاعات شناسایی از برخی مهاجران در دسترس نیست. حیدری در اینباره به سردبیر پرس میگوید: «یکی از مشکلات ما درخصوص افغانستانیهای مهاجر در ایران نبود یک پایگاه اطلاعاتی درباره آنها است، در دنیا برای افراد سه اطلاعات ثبتی نیاز است، کد ملی، کد پستی و کد فعالیتی که مشخص شود منبع درآمد افراد در یک جامعه چیست، این اطلاعات پایه باید برای همه افراد وجود داشته باشد، اما متاسفانه این اطلاعات که درباره برخی از ایرانیها وجود ندارد درباره مهاجران افغانستانی اصلاً وجود نداشت. در هیچ جای دنیا مهاجران و پناهندگان را بدون اینکه بدانند این افراد کجا هستند و کجا کار میکنند در کشور رها نمیکنند.»
او ادامه میدهد: «اگر از ابتدا سازمان ملی مهاجرت وجود داشت این اتفاق نمیافتاد، امروز امور مربوط به اتباع در وزارتخانههای مختلف پراکنده است، درحالیکه امور مربوط به مهاجران باید در یک نهاد واحد بررسی شود.»
۲۳۳۲۳۳
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰