علم الهدی: جنگ ۱۲ روزه جنگ آمریکا بود نه اسرائیل/ مذاکره و لبخند زدن یعنی میدان را برای دشمنیِ دشمن باز کردن/ خبرنگاران انقلاب دشمن را شکست دهند

به گزارش سردبیر پرس، سیداحمد علم الهدی، امام جمعه مشهد در خطبه‌های نماز جمعه این شهر گفت: در جریان جنگ ۱۲ روزه دیدیدم که این جنگ آمریکا بود نه جنگ اسرائیل؛ امروز که گزارش‌های جنگ منتشر شده، مشخص شده برخی بمب‌باران‌ها به وسیله خلبانان آمریکایی و هواپیماهای آمریکایی صورت گرفته است. اهم اظهارات خطیب جمعه مشهد […]

به گزارش سردبیر پرس، سیداحمد علم الهدی، امام جمعه مشهد در خطبه‌های نماز جمعه این شهر گفت: در جریان جنگ ۱۲ روزه دیدیدم که این جنگ آمریکا بود نه جنگ اسرائیل؛ امروز که گزارش‌های جنگ منتشر شده، مشخص شده برخی بمب‌باران‌ها به وسیله خلبانان آمریکایی و هواپیماهای آمریکایی صورت گرفته است.
اهم اظهارات خطیب جمعه مشهد را در ادامه به نقل از مهر بخوانید؛
* یک جبهه جنگ ما جبهه رسانه است و دشمن در این جبهه بسیار فعال است.
* دشمن در این جبهه با کمال بی رحمی و شقاوت از هیچ جنایتی روی گردان نیست، از دروغ گفتن، تهمت زدن و وارونه جلوه دادن واقعیات و اخبار تا هرگونه عمل و جنایت امروز دشمن علیه نظام و انقلاب ما انجام می‌دهد اما در جبهه مقابل، صف مقدم انقلاب، صف خبرنگاران است.
* عزیزان خبرنگار انقلابی و مسئول ما به‌عنوان خاکریز اولی که باید دشمن را شکست دهند و به عقب برانند، مشغول فداکاری هستند و این ایثارگری در خط انقلاب را در به‌شکل کاملی انجام می‌دهند.
* دشمن بعد از دفاع مقدس ۱۲ روزه که دشمن شکست خورد و به اهدافش نرسید، جبهه رسانه‌ای شدیدتر و سخت‌تر از روز اول باز کرد تا همه وقایع جنگی که بر ما تحمیل شد را وارونه جلوه دهد.
*  تلاش می‌کنند بلایی که خودشان از اختلاف، پراکندگی و فرار دچارش شدند را به ما نسبت دهند و عظمت و استقامتی که مردم ما در مقابل تجاوز دشمن از خود نشان دادند را به خودشان نسبت دهند.
* در این جنگ تحمیلی، جامعه به پنج شناخت رسید.
* شناخت اول، شناخت نسبت به رهبر انقلاب است زیرا پیش‌تر هم مردم به مقام معظم رهبری علاقه داشتند و یک عاطفه خاصی که محصول رابطه خاص مردم با اهل بیت است، با ایشان شکل گرفته بود.
* شناخت دوم حاصل شده از دفاع مقدس ۱۲ روزه را ایمان به نعمت امنیت دانست. معمولا مردم از کمبودها و کاستی‌هایی در زندگی خود رنج می‌برند، اما این جنگ به همه ثابت کرد در مقابل همه کاستی‌ها هیچ بلایی بدتر از ناامنی نیست و در مقابل همه داشتن‌ها، هیچ داشته‌ای بالاتر از امنیت نیست.
* سومین شناختی که پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور برای ما حاصل شد، شناخت عظمت مردم بود؛ مردم ما بسیار قوی و بزرگ بودند اما قدرت و شجاعت این مردم در یک عرصه میدانی بروز نکرده بود.
* چهارمین شناخت، شناخت میزان دشمنی آمریکا با ایران است. آمریکا تنها با نظام ما و جریان دینِ ما دشمن نیست، آمریکا با «ایران» دشمن است زیرا ایران یک کشور بزرگ با ریشه‌ای تاریخی و این قدرت ملی است پس نباید در کنار اسرائیل وجود داشته باشد که قدرت اسرائیل را محدود کند.
* آمریکا دنبال تجزیه ایران است، اگر آمریکا روزی موفق شود نظام ایران براندازی کند، به تجزیه کشور دست می‌زند. همانطور که در جریان جنگ ۱۲ روزه دیدیدم که این جنگ آمریکا بود نه جنگ اسرائیل؛ امروز که گزارش‌های جنگ منتشر شده، مشخص شده برخی بمب‌باران‌ها به وسیله خلبانان آمریکایی و هواپیماهای آمریکایی صورت گرفته است.
* شناخت پنجم این بود که مشخص شد گرایش به غرب و مذاکره، مشکل ما را با دشمنانمان حل نمی‌کند؛ یک عده غرب‌گرا می‌گفتند بیایید با آمریکا بسازید، چرا با آمریکا در افتادید؟ امروز باید گفت مگر ما مذاکره نمی‌کردیم؟ این‌ها زمانی که ما پای میز مذاکره بودیم به ما حمله کردند.
* ما ۲۵ سال در دوره پهلوی این مملکت با آمریکا زندگی کردیم، همه چیز این مملکت آمریکایی بود، ۴۰ هزار مستشار آمریکایی بر این مملکت مسلط بودند و همه امکانات در خدمت آنان بود، این تجربه کافی نیست؟ دیدید با ما چه کردند، پس دست دادن و لبخند زدن به آمریکا نتیجه ندارد.
* این‌هایی که فکر می‌کنند با مذاکره و لبخند زدن مشکلات حل می‌شود، باید بدانند حل شدن مشکل ما با آمریکا این است که دروازه کشور را برایشان باز کنیم که بیایند هرچه می‌خواهند ببرند و بزنند و تجزیه کنند، این زمان است که مشکلشان با ما حل می‌شود!
* تا هر جا پیش رفتیم و دشمن را عقب راندیم، پیروز شدیم اما هرچه عقب برویم، دشمن برای براندازی ما جلو می‌آید؛ مسئله مذاکره و لبخند زدن به غرب یعنی میدان دادن به غرب و میدان را برای دشمنیِ دشمن باز کردن.

۳۱۲۱۱