یزدانیان: ما کشور صاحب فناوری فضایی هستیم / به همان دلیلی که ایلان ماسک تحریم نیست، ما هم نباید تحریم باشیم
ذوالفقار دانشی: صنعت فضایی ایران با وجود تحریمهای گسترده، مسیری پرفرازونشیب را طی کرده و به یکی از هشت قدرت برتر جهان در این حوزه تبدیل شده است؛ اما این جایگاه فنی، چه سهمی در اقتصاد کشور و زندگی روزمره مردم دارد؟ درحالیکه رقبای منطقهای با سرمایهگذاریهای کلان در حال پیشروی هستند، چالشهای اصلی ایران چیست؟ […]
ذوالفقار دانشی: صنعت فضایی ایران با وجود تحریمهای گسترده، مسیری پرفرازونشیب را طی کرده و به یکی از هشت قدرت برتر جهان در این حوزه تبدیل شده است؛ اما این جایگاه فنی، چه سهمی در اقتصاد کشور و زندگی روزمره مردم دارد؟ درحالیکه رقبای منطقهای با سرمایهگذاریهای کلان در حال پیشروی هستند، چالشهای اصلی ایران چیست؟ آیا مشکل بودجه است یا فرهنگ؟
سردبیر پرس در گفتوگویی صریح با وحید یزدانیان، رئیس پژوهشگاه فضایی، از او پاسخ این پرسشها را جویا شد و از نقشه راه ایران برای رسیدن به مدار ژئو، چالش نگهداشت نخبگان و لزوم تغییر نگاه در داخل پرسید.
ما یک سازمان فضایی، یک پژوهشگاه فضایی و چند موسسه دیگر فعال در صنعت فضایی داریم. این مؤسسات چه نسبت و تفاوتی باهم دارند؟ آیا نمیتوانستند باهم تجمیع شوند؟
نسبت خانوادگی دارند! این را مزاح عرض کردم. ولی مهمترین حلقه اتصالشان آن است که همه جزء خانواده فضایی کشورند و هرکدام وظیفهای بر عهده دارند. در حوزه فضایی کشور، تنوع ساختاری میان نهادها وجود دارد و هرکدام رسالت مشخصی دارند.
سازمان فضایی، نقش و جایگاهی پدرانه دارد؛ تنظیمگر مقررات بخش و رگولاتور است؛ هدایت برنامههای کلان بخش را بر عهده دارد و میگوید که در یک سال، سه سال یا ۱۰ سال (عدد ۱۰ را مخصوصاً به کار میبرم زیرا برنامه فضایی در کشور ما دهساله تعریف شده است) چه فعالیتهایی باید در کشور انجام شود. این سازمان، بدنه خیلی بزرگ و مهم در صنعت فضایی کشور است.
بدنه دیگر، پژوهشگاه فضایی است که نامش پژوهشگاه است، ولی عملاً فعالیتش از پژوهش فراتر میرود. موضوع تحقیق و پژوهش و طراحی که در ذات کار پژوهشگاه است، در این پژوهشگاه رخ میدهد. علاوه بر آن در پژوهشگاه فضایی، ساخت ماهواره را پیگیری میکنیم و به سرانجام میرسانیم. قراردادهای مربوط به ساخت در جایی که نیازمند به برونسپاری است، به ما ارجاع میشود و ما این برونسپاری را در پژوهشگاه فضایی انجام میدهیم. در تأمین ماهوارهها نیز مشارکت داریم؛ بخشی از آن در داخل کشور انجام میشود و بخشی دیگر از خارج تأمین میشود. هر ماهواره از تعداد قابلتوجهی زیرسیستم تشکیل شده است که یا خودمان آنها را میسازیم یا از زنجیره تأمینکنندههای داخلی و خارجی بهره میگیریم. در کشور ما شرکتهای دانشبنیان زیادی هستند که این زیرسیستمها را تحقیق و تأمین میکنند و توسعه میدهند. این زیرسیستمها را از آنها میخریم و کار را به آنها ارجاع میدهیم.
بهرهبرداری از ماهواره را هم ما انجام میدهیم. وقتی ماهوارهای پرتاب شد، نیروهای فنی ما در ایستگاههای زمینی مستقر میشوند و این بهرهبرداری را انجام میدهند. فعالیتهای پژوهشگاه بسیار گسترده است و عملاً مقدار قابلتوجهی از فعالیتهای اجرایی را در حوزه ماهواره شامل میشود.
در زیستبوم فضایی کشور، شرکتهایی خصوصی شکل گرفتهاند که عمدتاً موضوع توسعه زیرسیستمها را به پیش میبرند؛ ولی تقریباً یکی دو سال است که تجمیع ماهوارهها و ساخت تمام اجزای آن را نیز انجام میدهند. این شرکتها کنسرسیوم شدهاند و در کنار هم قرار گرفتهاند. ما بخش خصوصی هم داریم که ماهواره را بسازد. در بخشهای بعضاً دولتی هم بازیگران عرصه فضایی داریم که در حوزه ساخت، فعالیت میکنند و عمدهشان هم با ما طرف قرارداد هستند. تعدادی از ماهوارهها را ما میسازیم و تعدادی را برونسپاری میکنیم. تمام این توضیحاتی که دادم، در حوزه ماهواره و محموله است؛ حوزه تخصصی ما این حوزه است. در صنعت فضایی، یک بخش ماهواره و یک بخش ماهوارهبر داریم. ماهوارهبر در افکار عمومی، موشکهایی است که ماهوارهها را حمل میکند، حوزه تخصصی بخش نظامی است و در آن حوزه هم فعالیت خوبی انجام دادهاند و ما از پرتابگرها و ماهوارهبرهایشان برای پرتاب ماهوارههایمان استفاده میکنیم.
یزدانیان: «تحت تحریمهای ظالمانهای هستیم و بخشی را حداقل در حوزه پژوهشگاه عرض میکنم که واقعاً بیجهت تحریم هستیم. در حوزه تحقیقات کاملاً سیویل (غیرنظامی) به همان دلیلی که ایلان ماسک تحریم نیست، ما هم نباید تحریم باشیم»
در قریب به بیست سالی که از جان گرفتن و رونق گرفتن صنعت فضایی میگذرد، ما نسلهای مختلفی از ماهوارهها را داشتهایم؛ اما به نظر میرسد که ماهوارههایمان عمدتاً ماهوارههای بزرگ و سنگینی نیستند. تاسماهوارهها را اگر کنار بگذاریم، عموم ماهوارههایمان از جرم ۵۰ تا ۲۰۰ کیلوگرم هستند که در مدارهای پایین تزریق میشوند و کاربریهای خاص خود را دارند. نیازهای کشور هم با توجه به وضعیت جغرافیایی و گستردگی، به نظر میرسد با ماهوارههای کلانتر و مدارهای خورشیدثابت و قطبی که پایش و نظارت طولانیمدت را امکانپذیر میکند، تأمین شود. میدانم که پیشرفت، فرآیند طولانیمدتی است و حتما باید مسیرهای پایه را طی کرد، ولی مسیری که برای ساخت ماهوارهها ترسیم شده، به چه ترتیب است؟ آیا نمونههایی را که مثال زدم، زیر نظر داریم یا جهتگیری دیگری را در پیش گرفتهایم؟
بخشی از فرمایش شما را میتوان به این ترتیب توضیح داد که ما، ماهوارههای سبکتر را در مدارهای نزدیک به زمین مانند مدارهای لئو (مدارهای کمارتفاع) پرتاب میکنیم، زیرا بخش قابلتوجهی از نیازهای کشور با لئو برطرف میشود. ما سه کلاس اصلی ماهواره داریم: کلاس ماهوارههای سنجشی، ماهوارههای ارتباطی و ماهوارههای ناوبری. حدوداً ۸۰ درصد اقتصاد فضا در جهان به حوزه اقتصاد ارتباطات ماهوارهای تعلق دارد. این ماهوارههای ارتباطی اگر به صورت منظومه در مدار لئو تشکیل شوند، نیازهای ارتباطی ما را تا حدود زیادی برآورده میکنند. همین اسامی معروفی که میشنویم مانند اسپیسایکس و این مقولات، همگی منظومههایی هستند که در حوزه لئو فعالیت میکنند و نیازها را پاسخ میدهند. البته نوع دیگر ماهوارههای ارتباطی، ماهوارههای ژئو در مدار بالاتر ۳۶ هزار کیلومتری است که نیازهای ما را به موضوع برودکست (پخش تلویزیونی) برطرف میکنند. البته ارتباطات ماهوارهای را هم در آنجا پشتیبانی میکنند.
بااینحال، ثبات در لئو برای ما خیلی مهم است. ماهواره ناهید که اخیراً پرتاب شد و در ۵۰۰ کیلومتری و در نزدیک زمین قرار گرفته، از همین دسته ماهوارههای لئو است. اگر در لئو تعداد زیادی ماهواره و منظومه داشته باشیم، نیاز ارتباطی کشور تا حد زیادی برطرف خواهد شد. بخش دیگری از پاسخ به سؤال شما این است که ژئو را به جدیت دنبال میکنیم. ولی رسیدن به ژئو، یکضرب نیست. اول باید در لئو به ثبات برسیم و شروع به گرفتن کارکردها کنیم و تغییر ارتفاع را اندکاندک انجام دهیم.
درمورد ماهوارههای سنگینتر، موضوع فقط این نیست که توانایی ساخت ماهوارههای سنگینتر را داشته باشیم. باید زیرساخت آزمون و تجمیع ماهواره را هم داشته باشیم. این، سرفصلی مفصل در ساخت ماهواره است. ممکن است کشوری بتواند چندین زیرسیستم را بسازد؛ ولی اینکه این زیرسیستمها را باهم تجمیع کند و توانایی شبیهسازی فضا را داشته باشد، به قابلیت مهمی دست مییابد که اصطلاحاً به آن تجمیع و آزمون تجمیع میگویند. زیرساخت آزمایشگاهی ما در کشور تا نیم تن را جواب میدهد. همین الان میتوانیم ماهوارههایی تا وزن نیم تن (۵۰۰ کیلوگرم) را بسازیم و احتمالاً پرتاب کنیم. من از حوزه ماهوارهبر میگذرم. ماهواره ناهید ۱۲۰ کیلوگرم بود که به روش خاصی با جرم ۱۱۰ کیلوگرم پرتاب شد. در ماهوارههای با محدوده جرمی ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم هیچ مشکلی در کشور نداریم. الان زیرساخت آزمایشگاهی یک تن را در دست ساخت و توسعه داریم. آن زیرساخت آزمایشگاهی یک تن حدوداً تا ۲ الی دو سال و نیم آینده ایجاد خواهد شد و تضمین میکند که ما محمولههای تا جرم یک تن را تجمیع کنیم و بسازیم. در افق دهسالهای که از ۱۴۰۱ تا ۱۴۱۱ یا ۱۴۱۲ ترسیم شده است، باید آزمایشگاههای سه تن را داشته باشیم و توانایی ساخت و تجمیع و تست محمولههای سه تنی را به دست آورده باشیم. رسیدن به ژئو هم کار پیچیده و سختی نیست. به نظرم میرسد که در آتیه نزدیک و طی یک الی یک سال و نیم آینده به ژئو برسیم.
برای اینکه مخاطبان ما بهتر بدانند که این شرایط شبیهسازی برای ماهوارههای نیم تن و یک تن و سه تن چه ویژگیهایی باید داشته باشد، توضیح دهید که آیا واقعاً در آنجا شرایط خلأ و سرما را شبیهسازی میکنید یا چیزهایی فراتر؟
تمام این مؤلفههایی را که گفتید، از فشار و تابشهای الکترومغناطیسی، تمام شرایط، شبیهسازی میشود. وقتی محمولهای میخواهد پرتاب شود و به ارتفاع ۳۶ هزار کیلومتری برسد، در مدارهای ۱۹ و ۲۰ هزار کیلومتری شرایط متفاوت میشود. ماهواره بهشدت تحت تابشهای کیهانی و فشارهای خاصی قرار میگیرد. امواج الکترومغناطیسی روی اجزای مختلف ماهواره تأثیرگذارند. تمام این شبیهسازیها را برای ماهوارههایمان انجام میدهیم. همین الان آزمایشگاهی که برای ماهوارههای نیم تن داریم، تابش امواج الکترومغناطیس را تست میکند؛ آن تنش و فشاری که در زمانهای مختلف به محموله وارد میشود؛ همان تنش اولیهای که برای بلند شدن ماهوارهبر وارد میشود و بعدازآن رهایشی که رخ میدهد و همینطور در زمانهای مختلف، همهچیز شبیهسازی میشود. دما و اثراتی که تابش خورشید روی ماهواره و محموله بهجا میگذارد، تمام این موضوعها شبیهسازی و تست میشود. شاید ساخت یک ماهواره یک سال طول بکشد، اما تقریباً همین زمان هم آزمونهایش طول میکشد.
فرمودید که فعالیتهای پژوهشگاه هم بر ساخت ماهواره و هم بهرهبرداری از آن متمرکز است. ساخت ماهواره کار پیچیدهای است و ذهنهای خاص و نخبگان، بیشتر در آن حضور دارند و محدودیتهایی دارد. ولی اصل توسعه فناوری فضایی، در بهرهبرداری رخ میدهد؛ جایی که بتوانیم دادههای ماهوارهای را در اختیار عموم قرار دهیم تا هرکسی ازجمله مزرعهداری در استان کمبرخوردار با استفاده از آن داده، مزرعه بهتری کشت کند یا صنعتپیشهای در کسبوکار خود از آن استفاده کند. برای این قسمت چه برنامهای را در دست اجرا دارید و چشمانداز شما چیست؟
«کاربرد» بخشی است که خیلی روی آن کم کار شده است. اگر به دنبال این باشیم که صنعت فضایی ما صنعت پایداری باشد، حتماً باید به سمت مفهوم کاربرد برویم. ممکن است در شرایطی «پرتاب برای پرتاب» برایمان اهمیت داشته باشد. اگر میخواهید شور و شوق و انگیزه بین فعالان صنعت فضایی ایجاد کنید، باید سالی ۳-۴ پرتاب یا حتی ۱۰ پرتاب انجام دهید. این عدد شوقآفرین است، ولی از زمانی به بعد این سؤال مطرح میشود که چه اتفاقی میافتد؟ این تعداد پرتاب در زندگی مردم چه تأثیری میگذارد؟ باید این رویکرد را از «پرتاب برای پرتاب» به «پرتاب برای خدمت» تبدیل کنیم.
نخبهپروری تنها به حوزه ساخت محدود نیست، بلکه در بهرهبرداری و توسعه خدمات فضایی نیز ضروری است؛ این مثالها را مرتب گفتهام و لازم میدانم آن را تکرار کنم. سالهایی در کشور، بازدهی یک محصول کشاورزی آنقدر زیاد است که کشاورز متضرر میشود! سال دیگر، این محصول خیلی کم است و قیمتها بالا میرود و مجبور میشویم از خارج وارد کنیم. راهحل این موضوع، استفاده از تصاویر ماهوارهای است که میتواند به ما و سیاستگذار بگوید روند رشد این محصول کشاورزی به کجا میرود و چقدر گندم یا جو یا ذرت یا سیبزمینی میتوانیم داشته باشیم. این کاربرد مستقیماً با زندگی مردم سروکار دارد. همینطور منابع آب که الان موضوع حاد و مهمی است، اینکه بتوانیم منابع آب را مدیریت کنیم و ببینیم در جایی به سمت خشکسالی میرود و جای دیگر پرآبی برای ما پیش میآید؛ هدایت محصولات کشاورزی پر آب به منطق پر آب و برعکس آن، اینجا رخ میدهد. اگر منابع آبی خشک میشود، حتی برای مدیریتهای مسکونی و غیر کشاورزی هم استفاده میشود. از تصاویر ماهوارهای میتوانیم استفاده کنیم تا ببینیم چقدر منابع آب وارد کشور میشود. کم میشود یا زیاد است؟
ابرچالش دیگری که در کشور داریم، موضوع آلودگی و گردوغبار است که از چند وقت دیگر این بحث آلودگیها شروع میشود. شاید نتوانیم مقابله کنیم، ولی میتوانیم مدیریت کنیم. برای ما بارها پیش آمده است که شب خوابیدهایم و ۸ صبح فردا گفتهاند به دلیل گردوغبار، تعطیل است. تمام این تصاویر ماهوارهای میتواند به پیشبینیهای ما کمک کند؛ به عبارت دیگر، مجموعه دادههای فضایی، زمینه «حکمرانی خوب» را برای ما فراهم میکند. تمام این مواردی که عرض کردم که برای مقابله با ابرچالشها به ما کمک میکند، در حوزه ماهواره سنجشی بود.
ماهوارههای ارتباطی، کلاس دیگری است که ۸۰ درصد اقتصاد فضایی در آنجاست. در مناطقی از کشور، دسترسیهای ارتباطی کمی داریم. سیگنالرسانی زمینی به آنها امکانپذیر نیست؛ مثلا کوه یا منطقه صعبالعبوری است که نمیشود با فیبر، ارتباطات را برایشان فراهم کرد. این موضوع را بهراحتی میتوانیم از طریق ماهوارههای ارتباطی تأمین کنیم؛ بنابراین، تمام این موضوعات را که روی هم جمع کنیم، خودش را در قالب عددی نشان میدهد که آن عدد، سهم صنعت فضایی از تولید ناخالص ملی (GDP) است. الان روی این عدد حسی ندارم و اگر عددی هم باشد، اصلاً قابلتوجه نیست. ولی در بازه زمانی ۲ تا ۵ ساله باید به عدد قابلتوجهی برسیم و سهم معنیداری از اقتصاد ما و GDP باید مربوط به صنعت فضایی باشد.
بههرحال باید هزینه فایده کنیم که ازنظر اقتصادی بتوانیم بفهمیم که آیا برای ما آورده دارد و توجیهپذیر است یا نه. الان سالها است که دیگر کشورها حتی شرکتهای خصوصی آنها، ماهوارههایی در مدار مستقر کردهاند و سنجشهایی انجام میدهند؛ اطلاعاتی که میگویید، برای هواشناسی و منابع آب وجود دارد. یکی از این دادهها، تحلیل حرکت مداری ماهوارههایی بود که بر اساس آن میشد ذخایر آب زیرزمینی مناطق مختلف را بررسی کرد. در دهه هشتاد، برداشتهای خیلی وحشتناکی از منابع آب زیرزمینی داشتیم و اینها خودش را در دادهها نشان داد. این دادهها موجود است. حال دو سؤال مطرح میشود. اولاً آیا از این دادهها فعلاً در حکمرانی استفاده میشود؟ دوما وقتی این دادهها باشند، چه مزیت رقابتی داریم که برایمان صرف کند تا خودمان این کار را انجام دهیم، به جای اینکه آن را خریداری کنیم یا پیمان مشارکت داشته باشیم؟
اولاً بله، این دادهها وجود دارد ولی استفاده از آن اینطور نیست که به طور کامل انجام شود. این دادهها وجود دارند ولی گران است. این نیست که فکر کنید این دادهها وجود دارند و میتوان از آنها استفاده کرد. در حوزه تصاویر ماهوارهای، تصویر هست. اگر جستوجو کنید، تصاویر رایگانند ولی قدرت تفکیک ۱۵ تا ۲۰ متر دارند. تصویری که بتوانید از آن استفاده کنید، رایگان نیست. الان ماهواره خیام ما در کشور، قدرت تفکیک یک متر را دارد. می توانیم بگوییم قیمت تصاویر ماهواره خیام حدود ۱۲۴ هزار تومان به ازای هر کیلومتر مربع است که چنانچه تقاضایی وجود داشته باشد، در اختیارش قرار خواهیم داد. تصاویری با همین قدرت تفکیک ۱ متر باید داشته باشید که بتوانید در کشاورزی از آن استفاده کنید. اگر قدرت تفکیک یک متر را بخواهید با سوپررزولوشن تصاویر خارجی استفاده کنید، در هر کیلومتر مربع، ۱۰ دلار هزینه خواهد داشت؛ یعنی تقریباً از ابعاد یکششم یا یکهفتم به نفع ما است که از ماهواره خودمان استفاده کنیم. این مزیت قیمتی را به موضوعات تحریمی اضافه کنید که علیالقاعده در حوزههای ارتباطی بیشتر است. تحریم هم که اضافه شود، چارهای جز این نداریم که از ماهوارههای خود استفاده کنیم.
نکتهای در تحلیل هزینه فایده وجود دارد. ما باید متوجه این موضوع باشیم که حوزه فضایی، حوزه کشوری نیست؛ حوزهای حداقل منطقهای و بینالمللی است. موضوع ساخت و تأمین، حتماً باید به صورت منطقهای و با مشارکت چند کشور انجام شود. بازارش هم به همین ترتیب است. تصور کنید که ماهواره یا منظومه ماهوارهای داشته باشیم؛ معمولاً منظومهها هستند که کار را در میآورند. در همین ماهواره خیام، اگر بخواهیم تصویر قائم (دید عمودی) داشته باشیم که بیشترین قدرت تفکیک را داشته باشد، ۱۷ روز طول میکشد که تصویر قائم را از همان نقطه تکرار کنیم. این مدتزمان برای تصویر مایل البته ۴ روز طول میکشد. شاید این بازه چندروزه بتواند برای کارهای کشاورزی به ما کمک کند، ولی در موضوعی مانند مدیریت بحران قطعا نمیتواند به ما کمک کند. اگر زلزله یا سیل یا آتشسوزی شود، از این ماهواره نمیشود برای آن استفاده کرد.
به همین دلیل است که باید منظومه داشته باشیم؛ یعنی تعداد زیادی ماهواره، از ۵ تا ۲۰۰ ماهواره داشته باشیم. اینکه بگوییم یک منظومه ماهوارهای داشته باشیم که فقط برای کشور ما ارائه خدمات کند، بیزینسمدلش جور در نمیآید و جواب نمیدهد. حتماً باید ارائه خدماتش هم به صورت منطقهای باشد؛ یعنی باید چند تأمینکننده وجود داشته باشد و بخشی از هزینه را ما تقبل کنیم و بخشی دیگر را شرکای بینالمللی انجام دهند و بعد ارائه خدمات هم به صورت منطقهای باشد. چه در حوزه ارتباطی، چه در حوزه ناوبری و سنجشی. به این ترتیب است که تحلیل هزینه فایده درست در میآید.
در راستای این مشارکت منطقهای و چشمانداز بینالمللی، در حال حاضر برنامه چیست؟ درست است که یک سری مزایای رقابتی در زنجیره تأمین ماهوارهای داریم و احتمالاً در پرتاب هم مزیت مشابهی خواهیم داشت. کشور ما در کل زنجیره تأمین فضایی باید مزیتهای خاصی داشته باشد تا بتواند وارد این ماجرا شود. الان این مزیتها در مقیاس منطقهای چیست و پلن ما برای چشماندازهای کوتاهمدت و بلندمدت چیست که آن را توسعه دهیم؟
قبل از هر چیز، این را بگویم که تحریم کار را سخت کرده است. تحریم به لحاظ بینالمللی، کار را مشکل کرده است. هم به لحاظ مشارکتهای بینالمللی ما که بتوانیم با کشورهای دیگر مشارکت داشته باشیم؛ هم به لحاظ انتقال دانش از سمت خودمان به خارج و هم تأمین برخی از اجزای زیرسیستمها از خارج به داخل. البته کشورهایی به ما مراجعه کردهاند. حوزه فضایی بهاینترتیب است که کشورهای صاحب فناوری، علاقهمند به انتقال فناوری نیستند، آنها به شما ماهواره میفروشند. خیلی از کشورهایی که در دنیا میگویند فلان کشور ماهوارهاش پرتاب شد یا فلان کشور، فضانوردش رفت، به این معنا نیست که دانش ماهواره داشته باشد؛ پول داده و خریده است و ماهواره برای این کشور شده است. آن کشور صاحب فناوری هم برایش پرتاب کرده است؛ مانند این است که خودرویی را از خارج بخرید و در داخل کشور به نام خود کنید. این به معنی داشتن دانش آن خودرو نیست!
خوشبختانه دانش ساخت ماهواره را در کشور داریم. ماهوارههایی که میسازیم تقریباً تمام اجزایش را خودمان طراحی میکنیم و میسازیم. وقتی با کشورهای دیگر مذاکره میکنیم، یک سری کشورها هستند که خواستار انتقال فناوری هستند. اتفاقاً سیاست کلان ما در حوزه علم و فناوری و سیاست کشور ما، این است که به انتقال فناوری کمک کنیم. ما به بسط فناوری معتقدیم. اعتقاد داریم که باید فناوری را منتقل کنیم و کمکشان کنیم. وقتی وارد مذاکره میشویم و تا جایی جلو میرویم، میبینیم به خاطر موضوعات تحریمی، مذاکرات ناگهان قطع میشود و از طرف مقابل سیگنال مثبت برای صدور فناوری نمیآید. این مشکل است. علیرغم تمام این موضوعات، در حوزه تأمین، با تعدادی از کشورهای آسیایی وارد صحبت شدیم و با این کشورها که صاحب فناوری هستند صحبت میکنیم تا بتوانیم به صورت مشترک تأمین ماهواره داشته باشیم. منظومهای ممکن است ۵۰ ماهواره داشته باشد و تعدادی از آن را بتوانیم خودمان تولید کنیم. مجموعههای داخلی هم بهویژه بخش خصوصی، در مورد این موضوع خیلی تمایل دارند و میگویند حاضریم خودمان مشارکت کنیم. مشارکت در این حوزهها با روش مشارکت عمومی و خصوصی PPP هم امکانپذیر است؛ یعنی در تأمین ماهواره مشارکت کنند و وقتی این ماهواره خدمات میدهد، از محل درآمد خدماتش استفاده کند. بخشی از توان داخلی را استفاده کنیم و بخشی را مشارکت بینالمللی داشته باشیم. مشخصاً با چین و روسیه وارد مذاکره شدهایم که از مشارکت آنها استفاده کنیم. به همان نسبت، چون بینالمللی است، امکان ارائه خدمات به کشورهای منطقه وجود دارد. این موضوع را پیگیری میکنیم.
با توجه به اینکه خودتان هم فرمودید بخش کاربرد و بهرهبرداری اهمیت بالایی دارد، فرض کنید که الان چند جوان درسخوانده، مثلا یکی کامپیوتر و دیگری هوافضا خوانده است، میخواهند به خاطر علاقه خود وارد فعالیت فضایی شوند. پیشنهاد شما این است که روی کدام حوزه سرمایهگذاری کنند؟ برای کجا ایده دهند؟ برای ساخت یا برای بهرهبرداری؟
این سؤال فقط توصیهای اقتصادی نیست بلکه به علاقه و تخصص هم برمیگردد. ممکن است جمعی باشند که تحصیلات مکانیک یا هوافضا داشته باشند، برای این افراد توصیه میشود که در حوزه ساخت ماهواره وارد شوند. ولی با توجه به توسعه هوش مصنوعی در دنیا میتوانم به شما بگویم که حوزه کاربرد پردازش تصاویر، حوزه رو به رشدی است؛ یعنی تصاویر را دارید و از هوش مصنوعی استفاده میکنید، سوپر رزولوشن انجام میشود و قدرت تفکیک بیشتر میشود و برای ارائه خدمات (as a service) از آن استفاده میشود.
زمینه as a service و اینکه تصاویر را بگیرد و روی آن خدمات ارائه دهد، در حوزه فضایی خیلی بکر است. الان این کار دولتی انجام میشود که به نظرم این کار غلطی است. باید بهتدریج، تعداد ماهوارههای سنجشی ما بیشتر شود. کاری که بخش دولتی باید انجام دهد، آن است که دادههای خام را فراهم کند و در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و این بخش خصوصی، دادهها را بردارد و شروع به خدماتدهی کند؛ مثلا تعدادی از شرکتها از هوش مصنوعی استفاده کنند و در بخشهای کشاورزی و آب و بحران و بخشهای مختلف سرویس دهند.
در حوزه ارتباطی هم به نظر میرسد که اگر منظومههای ماهوارهای تشکیل شوند، جای کار زیادی دارد که اپراتورهایی تشکیل شوند. با توجه به زیستبوم ارتباطات، به نظرم شرکتهای خیلی نوپا بهراحتی نمیتوانند در اینجا وارد شوند ولی اپراتورهای بزرگ میتوانند در این حوزه وارد شوند و درآمدهای خوبی در این زمینه داشته باشند.
رییس پژوهشگاه فضایی: «ماهواره به ما نمیفروشند و اگر دانش ماهواره نداشتیم و میخواستیم ماهواره را بخریم، علیالقاعده باید به چند برابر این قیمت تمامشده ماهواره میخریدیم»
بین صحبتهایتان فرمودید که تحریم، کار را برای مشارکتهای بینالمللی سخت کرده است. بیش از یک دهه است که جنبوجوشی در کشورهای جنوب خلیجفارس به راه افتاده که سرمایهگذاریهای کلانی کردهاند، با دانشگاههای برتر جهان، قرارداد همکاری بستهاند و استادهای صاحبنامی را با هزینههای گزاف میآورند و پروژههای بینالمللی انجام میدهند. آن ابتدا میگفتیم که علم و تکنولوژی، بحث ریشهداری است و با پول نمیشود به آن رسید؛ بعداً دیدیم که امارات با مشارکت، یک ماهواره به مریخ فرستاد. به هر حال این سرمایهگذاری سنگین هم روزی جواب میدهد و امارات، ماهواره خودش را خواهد ساخت. مدل ما مدل تکیه بر دانش بومی است. ولی آیا موجب این نگرانی نیست که ممکن است عقب بیفتیم؟ برای اینکه عقب نیفتیم چه تدابیری اندیشیده شده است؟
حتماً جای نگرانی هست. هر جایی که فکر کنیم جلو هستیم و به جلو بودن غره شویم، خطر از همانجا شروع میشود. نباید دچار غرور شویم. حتماً باید تلاشمان را مضاعف کنیم. ولی باز هم آن نکتهای را که قبلاً عرض کردم، تأکید میکنم. ما باید سرمایهگذاریهای خود را افزایش دهیم و توجه و تمرکزمان را روی حوزه فضایی و کاربرد بیشتر کنیم. نگاهی که باید داشته باشیم، از آخر به اول است؛ اینکه سرمایهگذاری کنیم که ماهواره بسازیم و بعدان را پرتاب کنیم و بعد ببینیم چهکاری باید بکنیم، این روال درستی نیست. باید نیاز در بازار ایجاد شود و بازار به ارتباطات و سنجش، نیاز داشته باشد؛ فشار بیاورد و بگوید من چنین ابرچالشی در کشور دارم و راهحلش آن است که این ماهوارهها ساخته شود و پرتاب شود؛ بعد این ماهوارهها را بسازیم. کشش باید از متن جامعه هم ایجاد شود. رسانهها هم این وسط خیلی نقش مهمی دارند.
بنابراین نگاه ما باید این باشد که سرمایهگذاری بیشتر شود و کشش در بازار ایجاد کنیم. اینکه کشوری فقط سرمایهگذاری کند و پول وسط بیاورد، به معنای صاحب فناوری شدن نیست. من این را صاحب فناوری شدن نمیدانم. پول وسط میآید و کشوری پول خرج میکند و ماهوارهای را میخرد و بعد کشور دیگری برایش پرتاب میکند و برایش مرکز بهرهبرداری به راه میاندازد، نیروهایش را آموزش میدهد و به قول خودشان «train» میکند که نیروهای ترینشده بتوانند از این دادهها برای همان کاربرد استفاده کنند؛ ولی اینها به آن معنا نیست که کشوری میتواند خودش ماهواره را بسازد. نمیخواهم بگویم که ما خیلی کار خوبی کردهایم که همهچیز را خودمان ساختهایم. همهچیز را خودمان میسازیم، به این دلیل که چارهای نداشتهایم. از سر اجبار بوده است که مجبور شدیم خودمان بسازیم. این از سر اجبار بودن، خوشبختانه برای ما مزیت شده است. برخی از کشورهایی که اسم بردید و مردم هم میدانند، کشورهای صاحب فناوری فضایی نیستند. صاحب فناوری بودن، یعنی پلتفرم ماهواره خود را داشته باشید و خودتان بتوانید بسازید. اگر اینطور باشد، پس باید بگوییم برخی کشورهایی که در اطراف ما هستند، صاحب صنعت خودرو هم هستند، چون پر از خودروهای آخرینمدل هستند که در خیابانهایشان چرخ میخورد؛ اما آنها صاحب صنعت خودروسازی نیستند بلکه دارند از این خودروها استفاده میکنند. کار بدی هم نیست و باید استفاده شود. ولی اطلاق این نام را نمیتوان داشت. ولی ما در کشور خود، کشور صاحب فناوری فضایی هستیم. ما فناوری را میسازیم.
در حوزه دانشی، بعید میدانم که در کوتاهمدت بتوانند به ما برسند؛ چون حوزه دانشی ما از حوزه صنعتی شدن فضایی ما قدیمیتر است. اگر ۱۵ سال است که خیلی جدی در حوزه ساخت ماهواره کار انجام میدهیم، حدود ۳۰ سال است که در این حوزه نیروی انسانی تربیت میکنیم. دانشگاهها هم کارهای خوبی انجام میدهند و نیروی انسانی خوبی تربیت میکنیم. ولی این را بدانیم که شکافها و فاصلههای ما با همسایگان و دیگر کشورهای منطقه کمتر خواهد شد و اگر سرمایهگذاری خوب در این زمینه انجام ندهیم، حتماً به ما خواهند رسید.
در این چرخه بومی که در صنعت فضایی داریم، مزیت رقابتی ما نسبت به منطقه و دیگر بازیگران صنعت فضایی چیست؟ مثلاً اروپا سراغ پرتاب انسان نرفت و مزیت رقابتی خود را روی پرتابگر گذاشته است که از پرتاب ماهواره درآمد بیشتری داشته باشد؛ کشورهای دیگر هم به همین ترتیب، هر کدام قسمت خاصی را هدف گرفته است. ما با توجه به صنعت بومیشده خود، در کجا میتوانیم برنامهریزی کنیم که وقتی پیشنهاد میدهیم، بگوییم این بخش برای شما ارزانتر خواهد افتاد و به صرفهتان است که از این مزیت ما استفاده کنید؟
به نظرم این مزیت حتماً در حوزه کاربرد خواهد آمد. همان عددی که خدمت شما اشاره کردم، گفتم از مرتبه یکششم تا یکپنجم میتوانیم دادهها را تأمین کنیم. حوزه تأمین دادههای ماهوارهای، به نظرم حوزه ارزشمندی برای ما است و قدرت رقابت بالایی در این زمینه داریم. چنین چیزی وجود دارد و این ارزش را ایجاد میکند.
نکته دوم این است که مزیت رقابتی وقتی ایجاد میشود که بازار عادلانه باشد. با توجه به تحریمی که وجود دارد، اصلاً حوزه عادلانهای نیست که بخواهیم در مورد مزیت رقابتی خود صحبت کنیم؛ مانند همان داستانی است که فردی از آبشار پریده بود و قهرمان شده بود و میگفت شما بگویید چه کسی من را هل داد. ما در بازی عادلانهای بازی نمیکنیم. تحت تحریمهای ظالمانهای هستیم و بخشی را حداقل در حوزه پژوهشگاه عرض میکنیم که واقعاً بیجهت تحریم هستیم. در حوزه تحقیقات کاملاً سیویل (غیرنظامی) به همان دلیلی که ایلان ماسک تحریم نیست، ما هم نباید تحریم باشیم. بازار عادلانهای نیست. چارهای هم نداشتهایم. ما در کشور چهکار کنیم؟ آیا نیاز مردم را به حوزه ارتباطی رها کنیم؟ ماهواره به ما نمیفروشند و اگر دانش ماهواره نداشتیم و میخواستیم ماهواره را بخریم، علیالقاعده باید به چند برابر این قیمت تمامشده ماهواره میخریدیم. ولی حداقل پلتفرمی داریم و ماهواره ناهید، در حوزه ارتباطی، مقدماتی را برای ما فراهم کرده است.
نکته دیگری که از دانشگاهها و جاهای دیگر گفته میشود، سرمایه انسانی ارزشمندی است که در کشور وجود دارد و متأسفانه به صادرات ارزشمند کشور هم تبدیل شده است. احتمالاً در کنفرانسها و جاهای دیگر هم دیدهاید که کیفیت نیروی انسانی ما از نظر دانش و مهارت و بعدازآن تکنولوژی در مقایسه با استانداردهای جهانی و کشورهای پیشرو چطور است. چهکارهایی میتوان انجام داد تا این سرمایه ارزشمند را به مزیت رقابتی خود تبدیل و حفظ کنیم؟
ما در دو سر طیف قرار گرفتهایم. یکسر طیف این است که نیروی انسانی بسیار خوب و باسواد و مطلع و محقق و نوآور داریم. سر دیگر طیف، متاسفانه به همان اندازه که نیروی انسانی خوبی داریم، در نگهداشتشان بد هستیم. متاسفانه خروج نخبگان از بخش بسیار زیاد است. بخشی از آن به موضوعات مالی برمیگردد و برنامهای که در حد امکان در پژوهشگاههای فضایی جلو بردهایم، این است که هم توجه و تمرکز به موضوعات معیشتی متخصصین داشته باشیم و هم اینکه شنوای حرفهایشان باشیم. این هم بحث مهمی است. گاهی اوقات افراد نخبه زمانی میروند که حرفشان که شنیده نمیشود. خیلی برایشان مهم است که نظر کارشناسی آنها شنیده شود. این دو موضوع را حداقل در حوزه پژوهشگاه فضایی که مدیریت آن را به عهده دارم، پیش میبرم.
نیروی انسانی ما در مقایسه با کشورهای منطقه، بسیار سطح بالاتری دارد. مقالات متخصصین ما که در مراجع بینالمللی چاپ میشود، گویای این است که تحقیقات ما روی لبه تکنولوژی است. مثلاً در حوزه ماهنورد که فقط چند کشور در این زمینه فعالیت انجام دادهاند، محققین و متخصصین خوبی داریم که طراحی ماهنورد انجام میدهند. میخواهم بگویم نیروی انسانی خوبی داریم و یکی از اصلیترین مزایای رقابتی ما، نیروی انسانی است؛ ولی نگهداشت این نیروی انسانی خیلی مطلوب نیست. معترف به این موضوع هستم. یکی از موضوعاتی که به نگهداشت نیروی انسانی کمک میکند، تشکیل شدن زیستبوم اقتصادی فضا است. هرچقدر هم که تلاش کنیم تا نیروی انسانی را دولتی نگه داریم، باز هم موفق نخواهیم شد. حتماً باید تعداد زیادی شرکتهای دانشبنیان و شرکتهایی داشته باشیم که کار دانشی در حوزه فضایی انجام میدهند. این نخبگان باید در این قالبها سازماندهی شوند که بتوانند فعالیت انجام دهند. تعدادی هستند که از دانشگاهها منشعب شدهاند و این فعالیتها را ادامه میدهند.
شاید مثالی که میخواهم بزنم، دقیقا با صنعت فضایی تطابق نداشته باشد ولی نزدیک به آن است. در حوزه آیتی، بحث مهاجرت از فرد به کسبوکار رسیده است؛ یعنی زیستبومی که شکل گرفته بود، کل کسبوکار مهاجرت میکند. وقتی اینهمه فرد کارشناس و مسئول میدانند خطر چیست و احتمالاً به گوش مقامات تصمیم گیر و بالادستی هم میرسانند، پس کجای کار گیر دارد که این اتفاق نمیافتد؟ چرا مشکل را حل نمیکنند و جلوی خطر را نمیگیرند؟ نه اینکه قوانین سخت بگذارند، بلکه راهحل ریشهای و انگیزهبخش ارائه بدهند تا آنها اینجا بمانند.
دو تفاوت بین حوزه آیتی و فضایی وجود دارد. البته مجموعه پژوهشگاهی فضایی و سازمان فضایی هم ذیل وزارت ارتباطات است. برای همین موضوعی که شما به عنوان دغدغه مطرح کردید، ملموس است و از این موضوع مطلعم؛ اما یک تفاوت این است که حوزه آیتی یا ICT فرازونشیب حمایت شدن و نشدن زیادی دارد. ما بعضاً درمورد مفاهیم اولیه حوزه آیسیتی، اختلاف نظر زیادی در بین محققین و فعالان حوزه میبینیم. مثلاً یک نگاه دارید که همه پلتفرمها باید بدون قاعده باز شوند، افرادی هم که این حرف را میزنند، حرفشان مبنا دارد و اینطور نیست که افراد ولنگار و بیتوجهی باشند. یک سری مبانی دارد و مطالعات بینالمللی کردهاند و این حرف را میزنند. از این نگاه کاملا باز بگیرید تا کاملاً نگاه بستهای که میگوید همه چیز باید بسته و تحت کنترل دقیق باشد. آنها هم برای حرف خود مبانی دارند و نمونههایی را در دنیا مثال میزنند. با توجه به قدرت گرفتن این دیدگاهها، نوسانهای شدید سینوسی را در حوزه آیتی و ICT میبینید.
در حوزه فضایی، این نوسانها وجود ندارد. تقریباً یک نوع وفاق در مورد اهمیت حوزه صنعت فضایی در دولتهای مختلف و نگاههای مختلف وجود داشته است و کمابیش حمایتها انجام شده است. ممکن است کم بوده باشد، اما کم یا زیاد، حمایت شده؛ منفی یا مثبت نبوده است. این به ثبات کسبوکار کمک میکند.
نکته دیگر این است که معمولاً چسبندگی کسبوکارها با زیستبوم دولتی و فضایی، در مقایسه با حوزه کسبوکارهای ICT با بخش دولتی خیلی بیشتر است. یک کسبوکار حوزه ICT خیلی مستقلتر از کسبوکار حوزه فضایی میتواند فعالیت کند. چسبندگی حوزه فضایی به حوزه حاکمیتی زیاد است. البته بخش خصوصی هم در این حوزه وارد شده ولی همانطور که عرض کردم، در حوزه سنجشی، بالاخره کسی که توان پرتاب زیاد دارد، بخش دولتی است که میتواند چند ماهواره را در زمانهای نزدیک پرتاب کند. دادههای موردنیاز کسبوکار را حاکمیت تأمین میکند. پس این چفت و بست در بخش حاکمیت، در بخش فضایی بیشتر است.
مشکل دیگر این است که ما این تعدد و تکثر را نداریم. در حوزه ICT تکثر کسبوکار داریم و خوشبختانه کسبوکارهای زیادی شکل گرفته است. همین الان اگر بگویند اپراتورهای ارتباطی، بلافاصله چند مورد اسم میبرید. ولی اگر بگویند اپراتور سنجشی ماهوارهای یا اپراتور ارتباطی ماهوارهای، اسمی نمیتوانید بیاورید. باید روی تعداد کسبوکارها کار کنیم و این تعداد بیشتر شوند و گسترش پیدا کنند. البته باید محیط کسبوکار را هم برایشان راحتتر فراهم کنیم تا به چالش مهاجرت کسبوکار نرسیم.
مقداری نگاه را به آینده منعطف کنیم. ما مسیری را در طراحی ماهواره جلو میرویم و از طرفی در مرزهای دانش فضایی روی ارتباطات کوانتومی یا معدنکاوی فضایی برنامهریزی و کار میکنند. نگاه ما به این حوزهها چیست؟ آیا منتظریم که این مسیر به طور ارگانیک طی شود تا به آنجا برسیم؟ یا برنامههای دیگری در ذهن داریم؟
بخشی از این مطالعات و تحقیقات، باید در دانشگاهها و همین پژوهشگاه ما رخ دهد که دارد رخ میدهد. ما ارتباط داریم و مطالعه و تحقیق میکنیم و رصد فناوری را مستمراً انجام میدهیم. ولی توجه داشته باشید که اگر بخواهد عملیاتی شود و به حوزه اجرا در بیاید، مثلاً اگر تمرکزمان را روی ایجاد توسعه نظامهای ارتباطات کوانتومی بگذاریم، این سؤال مطرح میشود که چرا باید این کار را انجام دهیم؟ چه مزیتی دارد؟
باز هم به آن نکته بر میگردم که ما میخواهیم مفهوم پرتاب برای پرتاب را به پرتاب برای خدمات برسانیم. با همین سرویس موجودمان داریم چه کاری انجام میدهیم که سرویس جدیدی را راهاندازی کنیم؟ آیا ارتباطات عادی ما بر بستر ماهواره شکل گرفته است؟ آیا توانستهایم رله تلفنی خوب را با ماهواره داشته باشیم یا مناطق صعبالعبور را پوشش دهیم؟ وقتی به کوه میروید، یا جایی هست که میبینید اپراتور زمینی شما آنتندهی ندارد، آیا این انتخاب را فراهم کردهایم که شما روی اپراتور ماهوارهای سوییچ کنید؟ همین اتفاقی که در چین راحت پیش میرود و یک شهروند چینی راحت میتواند انتخاب کند که از ارتباطات شهری خود به ارتباطات ماهوارهای برود؛ هنوز این کار را انجام ندادهایم که بخواهیم به ارتباطات کوانتومی فکر کنیم. تحقیقاتش و مطالعاتش در قالب کارگاههای آموزشی و کنفرانسها انجام میشود. ولی این که بخواهیم عملیاتی کنیم، در کوتاهمدت قائل به آن نیستم و خوشبین هم نیستم که انجامش دهیم. به نظر میرسد که همه کار را بر عهده کشش و نیاز بازار بسپاریم.
یزدانیان: «اگر میخواهید شور و شوق و انگیزه بین فعالان صنعت فضایی ایجاد کنید، باید سالی ۳-۴ پرتاب یا حتی ۱۰ پرتاب انجام دهید. این عدد شوقآفرین است، ولی از زمانی به بعد این سؤال مطرح میشود که چه اتفاقی میافتد؟ این تعداد پرتاب در زندگی مردم چه تأثیری میگذارد؟»
یکی از موضوعات مغفول در حوزه توسعه علم و فناوری همین است که وقتی انتقاد میکنیم که متخصص برای کشورهای خارجی تربیت میکنیم و محققین ما روی لبه تکنولوژی، مقاله و کتاب مینویسند و آخر خارجیها استفاده میکنند، مشکل همین موضوع است. یک اروپایی یا آمریکایی یا ژاپنی یا غربی یا شرقی که میبینید خودش و دانشگاهش در زمینه فناوری کار میکند، به خاطر شیک بودن و نایس بودن این فناوری نیست که این کار را انجام میدهد؛ انجامش میدهد چون یک جای بازار به آن نیاز دارد و از او میخواهند. این کشش و جایگاه را هنوز در کشور نتوانستهایم ایجاد کنیم.
عدهای با اشاره به تجربیات تاریخی میگویند مسیر پیشرفت و خدمات و اتفاقهایی که در تکنولوژی جریانساز شده است، مسیر برنامهریزیشدهای نیست. تاریخ علم هم به نحوی این را نشان میدهد که خیلی از این دستاوردهای تأثیرگذار از دل تحقیقات بنیادین برای پاسخ دادن به کنجکاوی بشر به دست میآید. الان نمیتوان گفت که ارتباطات کوانتومی لزوماً این دستاورد را دارد، ولی میدانیم از کنار آن، چیزی به دست خواهد آمد که بالقوه متحول کننده خواهد بود. تاریخ نشان داده است که باید سهمی بین این دو وجود داشته باشد.
به هر حال باید جایگاه خود را در منظومه توسعه علم و فناوری پیدا کنیم. فرمایش شما را به این قالب تغییر میدهم که ما باید سرریزهای دانشی در حوزههای فضایی داشته باشیم. این حرف کاملاً درستی است. همین الان سرریزهای دانشی در حوزه فضایی داریم. مثلاً برای این که ماهوارههایمان کار کنند و عملکرد مناسبی داشته باشند، باید سیستمهای تأمین نیرو برایشان داشته باشیم. این سیستمها منجر به دانش طراحی پنل های خورشیدی در داخل کشور شده است. در داخل کشور، پنل های خورشیدی میسازیم. این پنل های خورشیدی، سرریز دانش فضایی ما است. یکی از پژوهشکدههای ما آن را میسازد. همینطور چون احتیاج به سیستمهای ذخیرهساز انرژی داریم که به لحاظ ابعادی کوچک باشند و بتوانند انرژی خوبی را در آن ذخیره کنیم، باتریهای لیتیوم یون در ابعاد خیلی کوچک میسازیم که در خودروهای برقی، کاربردهایش قابل استفاده است.
درمورد موضوع تجمیع و تستهای تجمیع که صحبت میکردم، راجع به تابشهای کیهانی صحبت کردم. ماهواره تحت تأثیر تابشهای کیهانی قرار دارد. نظامها و سیستمهای کنترل تابشهای الکترومغناطیسی، دانش بسیار گستردهای است که همکاران ما به آن دست پیدا کردهاند. این دانش منجر به ساخت تجهیزات شناسایی مواد ممنوعه و مخدر شده است. این دستگاههای پرتابلی که در مبادی ورودی کشور وجود دارد، یکی از اصلیترین تولیدکنندگانش ما هستیم که مواد ممنوعه و مخدر را با امواج الکترومغناطیسی شناسایی میکند.
پوششهای خاصی برای ماهوارهها موردنیاز است که این پوششها منجر به توسعه سرفصلی تحت عنوان غشاهای پلیمری شدهاند. پوششهای پلیمری در حوزههای مختلف صنعتی کاربرد دارند. همینطور موتورهای چرخشی ماهواره، کلاس خاصی از موتورها به نام براشلس (بدون جاروبک) است که این کلاس موتورها، همان موتورهایی است که در لوازم خانگی و مثلاً جاروبرقی مورد استفاده قرار میگیرند. روی اینها توجه و تمرکز داریم. در پژوهشگاه هم به عنوان سرریز به آن توجه میکنیم.
درمورد لبه تکنولوژی هم همینطور است و بی توجه نیستیم، به آن نگاه میکنیم. ولی این که وزن اصلی را به لبه تکنولوژی بدهیم، الان در آن جایگاه نیستیم. الان جایگاه ما هفتم یا هشتم دنیا است، ممکن است وارد کلوپ ۵ یا ۶ کشور هم شده باشیم؛ اما زمانی که به جایگاه سوم و چهارم دنیا برسیم و در آن کلوپ قرار بگیریم و ژئو را بتوانیم داشته باشیم و وارد آن حوزهها شویم، بعد میتوانیم ادعا کنیم که روی لبه تکنولوژی حرکت میکنیم. باید بدانیم کجای این عالم فضا ایستادهایم.
از نظر اقتصادی، الان کجا ایستادهایم؟ صنعت فضایی یک صنعت دهها میلیارد دلاری در مقیاس جهانی است. سهم ما چقدر است؟
از نظر اقتصاد فضایی که در عرصه جهانی درآمد کسب کنیم، فعلاً در کف و نزدیک به صفر هستیم؛ ولی به لحاظ صنعت فضایی، در رتبه هفتم یا هشتم دنیا هستیم. گروه اول، شامل چند کشور هستند که آنها را میشناسیم: آمریکا، روسیه، اروپا، چین و هند و کره جنوبیاند. میدانید که اروپاییها هم کنسرسیومی میآیند؛ یعنی چند کشور باهم جمع میشوند و به صورت مشارکتی این کار را انجام میدهند. ولی این چند کشور را که کنار بگذاریم، به لحاظ تولید علم هم که نگاه کنیم، به لحاظ دانش و فناوری، در نگاه بدبینانه، هشتم جهان و در نگاه خوشبینانه، ششم جهان هستیم. ولی به لحاظ اقتصادی در جایگاه بسیار بدی قرار داریم. به همین دلیل است که میگویم باید تمرکز خود را در حوزه کاربرد بگذاریم. در داخل کشور خودمان، صنعت فضایی هنوز سهم مشخصی در GDP ندارد؛ بنابراین در آن قضیه هم وضعیت مناسبی در حوزه اقتصاد نداریم.
فرمودید که پژوهشگاه در طراحی و بهرهبرداری از ماهوارهها فعالیت دارد. در این قریب به ۱۵ سال، چند ماهواره نظامی یا غیر نظامی داشتهایم که دادههایش به انتشار عمومی رسیده و مردم بتوانند از آن دادهها استفاده کنند؟ بهجز ماهواره خیام که فرمودید میشود با ۱۲۰ هزار تومان، تصویر هر کیلومتر مربع آن را خرید.
ماهوارههای متعددی داشتهایم. ممکن است ۱۴-۱۵ ماهواره ساخته باشیم که هم پرتابهای موفق و هم ناموفقهایی بوده است که باید درمورد ناموفقها هم صحبت کنیم. ماهوارهها هم عمر دارند. این نیست که ماهوارهها را قرار دهیم و تا ابد کار کند. اینها عمر ۲ سال تا ۵ سال دارند. مثلا برای ماهواره مهدا پیشبینی ما این بود که این ماهواره ۱۱ ماه کار کند و الان ۱۸ ماه است که کار میکند و داده میفرستد. ماهواره خیام هم به همین صورت است. ماهواره ناهید را اخیراً پرتاب کردهایم که مراحل تست آن طی خواهد شد و مردم از مزایای آن منتفع خواهند شد و رله تلفنی را میتواند به صورت تست و محدود برقرار کند. ولی عملاً ماهوارهای که در طی سالهای گذشته به طور عملیاتی داشته باشیم، ۴ الی ۵ ماهواره است که دادههایش قابل استفاده برای مردم است.
مردم چطور میتوانند از این دادهها استفاده کنند؟
از طریق سامانهای که در پژوهشگاه فضایی داریم. عنایت داشته باشید که مالک برخی از ماهوارهها، خود ما هستیم و مالک برخی دیگر، سازمان فضایی است. ولی بهرهبرداری را ما انجام میدهیم. دادهها روی ایستگاههای زمینی میآید و اگر متقاضی باشند، میتوانند در سامانه ما سفارشگذاری کنند و درخواست کنند و دادهها در اختیارشان قرار بگیرد.
برای شخص شما، چشمانداز از پژوهشگاه طی پنج سال آینده چیست؟
صنعت فضایی کشور، برنامه جامعی دارد و مشخص است که باید به کجا برسیم. این برنامه در سند ده ساله صنعت فضایی است که خط و مسیر را مشخص کرده و البته گامها را هم سازمان فضایی مشخص کرده است. ما به دنبال آن هستیم که پژوهشگاه فضایی را به مرکز کانونی توسعه زیستبوم اقتصاد فضا تبدیل کنیم. این مرکز کانونی به آن معنا نیست که همه کارها را خودش انجام دهد، به این معنا است که از مشارکت شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی مختلف استفاده کند تا این زیستبوم را تشکیل دهد. یک سر این زیستبوم، موضوع ساخت و طراحی ماهواره است. موضوع دیگر، همانطور که عرض کردم، بهرهبرداری از ماهواره است. باید بتوانیم کمک کنیم تا شرکتهایی را که خدمات (as a service) ارائه میدهند، پروبال دهیم تا شکل بگیرند و بعد حمایتشان کنیم تا بتوانیم تکانه مثبتی را به اقتصاد فضا در کشور خود ایجاد کنیم.
معمولاً در این مسیر چالشهایی از جمله موانع بودجهای و بوروکراتیک و فرهنگی وجود دارد. فکر میکنید مهمترین چالشی که در این مسیر پیش رو دارد، کدام است؟
وقتی در کشور ما این سؤال مطرح میشود، به بودجه اشاره میشود؛ اما من میخواهم بودجه را ذیل فرهنگی بیاورم. طی همین ۱۲ روز جنگی که در خردادماه و اوایل تیرماه رخ داد، ببینید که در حوزه ارتباطی، چه فشاری از جانب افکار عمومی ایجاد شد که این محدودیتها برطرف شود و کسبوکارها در حال تعطیل شدن است و اینترنت باز شود و… افکار عمومی حساس بود. عدهای هم میگفتند این کار نشود. بالاخره مطالبه باز شدن یا نشدن وجود داشت. این نشان میدهد که موضوع فضای مجازی، برای افکار عمومی حائز اهمیت است و با هر نگاهی، دارای درجه اهمیتی است. ما این حساسیت را در حوزه فضایی نداریم؛ یعنی مثلاً مردم این مطالبه را ندارند که چرا ما یک ماهواره داریم؟ مردم این مطالبه و دغدغه را دارند که نکند اینترنت ما قطع شود یا چرا تا این حد latency بالا است و یا تأخیر وجود دارد و کاربر حس بدی دارد یا چرا این پلتفرم بسته است؟ یا برعکس، این حساسیت وجود دارد که چرا این پلتفرم باز است؟ ولی این حساسیت وجود ندارد که از عمر ماهواره خیام، دو سال و نیم الی سه سال باقی مانده است. همین ماهوارهای که کیلومتر مربعی ۱۲۴ هزار تومان میدهیم و یکششم قیمت خارجی آن هست، حساسیت وجود ندارد.
این حساسیت که وجود نداشته باشد، به همان نسبت روی تأمین بودجه اثر میگذارد. حاکمیت تا حدی خودش به فکر است و پول میدهد؛ ولی از جایی به بعد باید نیاز ایجاد شود و قاطبه مردم متوجه باشند که این فناوری خیلی مهم است. این که اگر ارتباط بد دارند و در صورتی که ماهواره باشد، اتفاقی در ارتباطات من رخ خواهد داد و میتوانم ارتباط امنتر و مطمئنتر و اتکاپذیرتر و قابلاعتمادتری داشته باشم و حس بهتری از آن داشته باشم. یا در حوزه ناوبری که اختلال ایجاد شده است، اگر ناوبری خود را داشتیم، نمیتوانستیم روی ماهواره ناوبری خودمان سوییچ کنیم تا این اختلالات را در حوزه ناوبری نداشته باشیم و این همه کسبوکار آسیب نبینند؟ این مطالبه باید ایجاد شود. این مطالبه است که فشار میآورد تا بودجه هم وارد بخش شود؛ بنابراین موضوع فرهنگی را از تمام این موضوعات مهمتر میدانم.
عدهای معتقدند که جریان فضایی کشور در دولت آقای احمدینژاد با روندی شروع شد که شاید این جریان فرهنگی منفی را ایجاد کرد؛ یعنی به دلایل مختلف، بازخوردی که انتظار میرفت اتفاق نیفتاد. عدهای میگویند جهتگیری آن دوره اشتباه بود و نمایشش بیشتر بود و تاکید روی زیست فضایی در آن زمان اهمیت نداشت. عده دیگری میگویند مسیر درست بوده و پیشرفت، زمان میبرد و طول میکشد تا نتیجه دهد. فکر میکنید این فرآیندی که قریب به دو دهه است به شکل جدی در حال رخ دادن است، مهمترین نقاط قوت یا شکست یا ضعف آن چه بوده و چطور میتوانیم از آنها درس بگیریم؟
در دوره آقای احمدینژاد، انصافاً پرتاب انجام شد. پرتاب امید با ماهوارهبر سفیر انجام شد و در مدار قرار گرفت و بسیار اتفاق مثبتی بود. اصلاً نمیخواهم انکار کنم که اتفاقی خوبی پیش آمد؛ ولی میخواهم بگویم آغاز حرکت ما در آن زمان نبود. روند صنعت فضایی خود را باید توضیح دهیم و لازم است که بهویژه حوزه رسانه ما وارد این موضوع شود و برنامههایی ساخته شود و مستنداتی تولید شود و اخباری گفته شود که این حوزه صنعت فضایی ما از کجا شروع میشود.
سابقه ماهواره مصباح به خیلی قبلتر از دولت آقای احمدینژاد برمیگردد؛ اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، شاید حتی آغاز شکلگیری این موضوعات به قبل از دوره آقای خاتمی برگردد. حتی ما در کشور به دنبال مشارکت بینالمللی برای ساخت ماهواره رفتیم و قراردادهایی هم با یکی از کشورهای آسیایی منعقد شد و این قرارداد در نیمهراه معطل ماند و به نتیجه نرسید. همینطور ماهواره مصباح، کارش تقریباً تمام شده بود و ماهوارههایی که آنجا تعریف شده بود. این نیست که از دوره آقای احمدینژاد شروع شده باشد. قبلاً شروع شده بود و سالها قبل بوده است. تحقیق و مطالعات انجام شده بود و پروژهها در جریان بود. موضوع فضایی هم اینطور نیست که یکشبه به نتیجه برسد. پروژههایی هست که چندین سال طول میکشد. البته در دوره آقای احمدینژاد، یک سرعت بیشتر گرفت و در مقطعی پرتاب انجام شد. به زعم خود من، پرتاب ماهواره «امید» اتفاق خوبی بود و تکانه مثبتی ایجاد کرد. ولی سوییچ کردن و شیفت دادن روی موضوع زیستی کار غلطی بود.
روال ثبات در صنعت فضایی به این ترتیب است که باید اول روی ماهوارههای سنجشی و ارتباطی در کلاس سبک و روی لئو پرتاب فراوان داشته باشید و به ثبات برسید و بعد به لایههای بالاتر و به ژئو برسید و در ژئو به ثبات برسید. موضوع زیستی، برای جنگ سرد بین آمریکا و شوروی آن زمان است که این و آن فضانورد میفرستند. وقتی جلوتر میرویم میبینیم که حتی پرتاب انسان به فضا، به خاطر کاری است. یک ایستگاه فضایی وجود دارد. به خاطر قشنگی و شوی موضوع نیست. یک ایستگاه فضایی وجود دارد که با هزینه بسیار گزافی تأمین شده است و مأموریتها و رصدها و پایش هایی انجام میدهد و تابشها را چک میکند و وضعیت آبوهوای زمین را میسنجد، حتی احتیاج به تعمیرات دارد. میبینید که عدهای فضانورد با یک فضاپیما میروند و در ایستگاه فضایی مستقر میشوند و تحقیقاتی انجام میدهند. این به خاطر شو نیست. به خاطر اتفاقی است که رخ میدهد. اتفاقاً امسال میزبان یکی از فضانوردان روس بودیم که به ایران آمده بود و داشت تجربیات خود را میگفت. اصلاً تخصص ایشان مکانیک است و آنجا رفته بود تا بهینهسازی سیستمهای مکانیکی ایستگاه فضایی را انجام دهد و در چند کنفرانسی که برگزار کرده بود، تجربه سفرش را نقل قول میکرد. به نظرم این قسمت اشتباه بود که هیجانزده به سراغ محمولههای زیستی برویم. این کار اشتباه بود و ضربه زد. درمورد دولتها هم تاکید میکنم که تمام دولتهای ما در طی تاریخ از صنعت فضایی حمایت کردهاند و حمایتشان کمابیش بوده است. جایی حمایتها بیشتر بوده و جایی حمایتهای مالی کمتر بوده است. این که چرا کم شده است، به موضوع فرهنگی برمیگردد. اگر خواست مردم باشد، تمام دولتها حمایتهای بیشینه را انجام میدهند.
به عنوان سؤال آخر، دوست دارید شما را با چه شاخص عملکردی ارزیابی کنند؟ خودتان را چطور ارزیابی میکنید؟ دوست دارید چه کارنامهای بهجا بگذارید؟
دورهای باشد که ارتباطی بین صنعت فضایی و سفره مردم برقرار باشد، به نظرم این ارتباط خوبی است؛ یعنی بگویند ما فهمیدیم که این پرتاب ماهواره، تأثیری روی زندگی روزمره ما دارد. دوست دارم با گذار از مفهوم پرتاب برای پرتاب، به پرتاب برای خدمت شناخته شویم.
از شما تشکر میکنم و عرض میکنم که هرچقدر به سراغ ایجاد نیاز در جامعه برویم و نیازها را بتوانیم تحریک کنیم، فکر میکنم بزرگترین خدمت را به صنعت فضایی کشور انجام دادهایم. امیدوارم این مصاحبه هم در این راستا باشد.
۵۸۵۸
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰