روایت گری جنگ؛ تحریفهای آگاهانه و نا آگاهانه
امروزه جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند روایت بسازد، کنترل کند و روایت خودش را تثبیت کند و هدف دشمن هم روشن است: مخدوش کردن افتخار به گذشته و امید به آینده؛ ضربه به روحیه ملی، تضعیف داشتههای تاریخی، قداست زدایی، بی اعتمادسازی، کمارزش جلوه دادن حماسههای تاریخی. به گزارش سردبیر […]
امروزه جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند روایت بسازد، کنترل کند و روایت خودش را تثبیت کند و هدف دشمن هم روشن است: مخدوش کردن افتخار به گذشته و امید به آینده؛ ضربه به روحیه ملی، تضعیف داشتههای تاریخی، قداست زدایی، بی اعتمادسازی، کمارزش جلوه دادن حماسههای تاریخی.
به گزارش سردبیر پرس، سردار علیمحمد نائینی؛ سخنگوی سپاه پاسداران و مسئول اسبق مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدتهای سپاه، در یادداشتی در خصوص اهمیت روایت گری در عصر حاضر و ضروریات ارائه روایت صحیح و اثرگذار در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی و دفاع مقدسی آورده است:
دشمن از الگوهای مختلف برای مقابله با نظام بهره میگیرد. دشمن در جنگ امروز از تاکتیکهای جنگ شناختی استفاده میکند. حوادث گاه و بی گاه در فضای اجتماعی و سیاسی کشور نیز یکی از مصادیق استفاده دشمن از تکنیکهای جنگ شناختی است. دشمن در نشر روایتهای ساختگی بسیار فعال است و متأسفانه در این روایت سازی و در مقایسه با ما، اقدامات دشمن، پیشدستانه و در سرعت انتشار روایتهای ساختگی بسیار فعالانه است. سناریو دارد و بر اساس این سناریو، روایت تولید میکند. بر اساس روایتی که تولید میکند، خبر و تحلیل میدهد؛ مستند تولید میکند؛ پیام و محصول تولید میکند.
دشمن از رسانه بهصورت گسترده استفاده میکند. بخشی از مردم هم بر اساس روایت درست حقایق داوری نمیکنند؛ بلکه بر اساس آن تصویری که در ذهنشان است، قضاوت میکنند. بنابراین مدیریت ادراک، مسئله اصلی در جنگ امروز است. جنگ روایت ابزار جنگ تحریف است؛ یعنی دشمن با تحریف حقایق و روایت سازی کارش را پیش میبرد.
امروزه جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند روایت بسازد، کنترل کند و روایت خودش را تثبیت کند و هدف دشمن هم روشن است: مخدوش کردن افتخار به گذشته و امید به آینده؛ ضربه به روحیه ملی، تضعیف داشتههای تاریخی، قداست زدایی، بی اعتمادسازی، کمارزش جلوه دادن حماسههای تاریخی.
متأسفانه جریان تحریف در خیلی از جاها به اهداف خودش در حوزههای مختلف رسیده است. حضرت آقا فرمودند که اگر ما در جنگ تحریف موفق شویم، در تحریم هم موفق میشویم. یعنی جریان تحریف، دنبال موثرسازی تحریم است و دهها کار انجام میدهد.
جوزف نای در کتاب «جنگ شبکهای» میگوید جنگ آینده، جنگ شبکهای است؛ جنگ رسانه است. هرکسی افکار عمومی را به دست بگیرد، میتواند معادله قدرت را کاملاً تغییر بدهد. او میگوید در جنگ فردا، برنده کسی نیست که بزرگترین بمبها را دارد؛ بلکه کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد و میتواند روایت حوادث را به دست بگیرد.
امروز رسانههای مهم جهانی مانند CNN و BBC تعیینکننده اصلی روایتها هستند؛ یعنی دستور کار خبری و تحلیلی دارند که بر اساس روایتهای تولیدشده عرضه میشوند. آن شبکهها فرماندهی جنگ روایتها را در دست دارند و نقش راهبردی در کنترل افکار ایفا میکنند.
در واقع، آنها یک غول روایت ساز هستند. آمریکا و سه کشور اروپایی، رشته جنگ شناختی در دانشگاههای خودشان دارند. خوب! این مشکلات خیلی جدی است. ما اصلاً هنوز باور نداریم که در متن یک جنگ هستیم؛ بنابراین متناسب با آن آرایش نگرفتهایم.
دشمنان یکی از مهمترین پاشنههای راهبردی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی؛ مثلاً مقاومت را هدف قرار میدهند و بعد روایت میسازند که مقاومت بیفایده است…باید در نظام جهانی ادغام و حذف شوید. این روایت ساخته میشود؛ در کجا؟ در اتاقهای فکر رسانههایی که غول روایت سازی هستند؛ مثلاً اتاق فکر بیبیسی. بعد بر این اساس صدها خبر و تحلیل تولید میشود؛ دهها مستند ساخته میشود و بر اساس آن در تمام کانالهای پرمخاطب شعر، طنز، موسیقی، انیمیشن و بسیاری از کانالهای اجتماعی انتشار داده میشود.
بسیاری از جمعیتهایی که اصلاً مخاطب ما نیستند، در همین فضاها حضور دارند و ما هم در جلسات تبیینی که میگذاریم، با این جمعیت سروکار نداریم. نه آن جمعیت میفهمد که ما چه میگوییم و نه ما میفهمیم که آنها چه میگویند. ما جمعیتی داریم که تحت تأثیر جنگ شناختی هستند؛ اما پای رسانه ملی نیستند؛ در نماز جمعه نیستند؛ پای جهاد تبیین ما نیستند. باید برای جبران این نقیصه راهی پیدا کرد.
دشمن چهکاری در جنگ شناختی انجام میدهد؟ میگوید نفوذ منطقهای هزینهساز است. برنامههای موشکی و هستهای بدون صرفه اقتصادی است. دشمن نقاط قوت نظام را انکار و حتی تمسخر و تحقیر میکند. نقاط ضعف را بزرگنمایی میکند. این پیام و روایت را منتقل میکند که کشورهای توسعهنیافتهای که با آمریکا ارتباط دارند، وضعشان بهتر است. این جنگ شناختی، بخشی از یک جنگ نرم است.
اما موضوع تحریف در حوادث مهم و تاریخی انقلاب اسلامی (همچون) دفاع مقدس، جبهه مقاومت؛ آنجایی که ارزش است و سرمایه اجتماعی تولید میکند؛ منبع و شالوده قدرت ما است؛ این هدف اصلی (دشمن) است.
مصادیق تحریف فراوان است. گاهی ما مصلحتاندیشی داریم؛ گاهی یک روایت را با نگاههای سازمانی و بخشی نگری سانسور میکنیم. در مواردی، روایت دروغ داریم. روایت ناقص یا همراه با غلو و خرافات در موارد زیادی، روایت جابهجا گفته میشود؛ اصل روایت درست است؛ اما به دلیل فراموشی راوی، در موضع درستش روایت نشده است.
یکی دیگر از مشکلات بیتوجهی به خرده روایتهاست. در شرایط فعلی، بین خرده روایتها و روایتهای کلان جنگ همبستگی لازم وجود ندارد
ما در مراکز پژوهشی عمدتاً به روایت کلان میپردازیم و به روایتهای خرد و سطح تاکتیکی جنگ توجه نداریم، درصورتیکه حضرت آقا فرمودند که میلیونها رزمنده به جبهه رفتند؛ خانواده اینها، دوستان و رفقای اینها، پدر و مادر اینها، همسران اینها، همه خاطرات جنگ دارند و همه اینها گنجینه است و همه هم ثروت ملی است.
بین روایتهای خرد جنگ با روایتهای کلان جنگ همبستگی برقرار نشده است. روایتهای ما عمدتاً در حوزههای طرحریزی و هدایت نبردهاست و البته در این زمینه نیز هنوز روایت معیار را تولید نکردهایم.
از دیگر مشکلات حوزه تحریف، نبود یک روش تعریفشده برای تفکیک شبهه، تخریب، نقد و پرسش است. اینها جنسشان متفاوت است. به مرکزی برای رصد نیاز داریم. سازوکارهای نظارت بر روایت گری و آثاری که تولید میشود، ضعیف است؛ کافی نیست و خیلی از جاها مؤثر نیست.
راهکارها در دو سطح قابلپیگیریاند. سطح اول که یک سطح کلان است، باور به جنگ شناختی است؛ یعنی باور کنیم که فضای جنگ تغییر کرده و در سطح بعدی، متناسب با آن، مهارتش را هم پیدا کنیم.
ما باید مرتب و انبوه روایت تولید کنیم. آرایش متناسب با تهدید نیاز است. جنگ امروز، جنگ روایت است؛ جنگ ارادههاست. این موضوع باید باور شود. اگر باور شد، متناسب با آن آرایش هم گرفته میشود.
ما در جنگ امنیتی، جنگ سیاسی، جنگ اقتصادی، حتی به فرموده حضرت آقا در تهاجم فرهنگی، در دهه هفتاد، در جنگ نظامی و در همه عرصهها موفق بودیم. تجربهها و الگوهای تجربهشده موفق فراوان داریم؛ اما در جنگ روانی و در جنگ نرم مشکلداریم…هنوز هم باورمان نشده است. ما نیاز به یک مرکز رصد شبهات داریم که تحریف را رصد کنیم. به طرحریزی عملیات نرم نیاز داریم؛ عین زمان جنگ؛ یعنی ما در این زمینه یک ساختار اطلاعاتی و یک ساختار طرحریزی عملیاتی نیاز داریم.
ما بهسرعت عمل در تولید محتوای تبیینی و متناسبسازی این محتوای تبیینی با مخاطبان نیاز داریم. متناسب با رسانههای جدید، مرکز تولید پیام و مرکز تولید محصول میخواهیم. باید روایت فرماندهان را کامل کرد. باید تلاش کنیم تا فرماندهان هستند، این روایتها منتشر شود و به روایت اصلی از جنگ تبدیل شود.
برای داشتن ملاک و معیار ارزیابی روایتها، لازم است روایت معیار را تولید کنیم. استفاده از یک طرح مدون و یک سناریو برای روایت گری ضروری است که بدانیم وقتی وارد یادمان طلائیه میشویم، آنجا چه باید بگوییم؟ این سناریو میخواهد. هر روایت باید دربرگیرنده چند سؤال اساسی باشد؛ باید رویکرد جهاد تبیین داشته باشد. توجه توأمان به مؤلفههای اصلی جغرافیا، شرح عملیات، معارف جنگ، شهدای شاخص جنگ، درسها و بهرههای معنوی برای امروز و آینده، نیاز نسلهای آینده ما است.
منبع:
نگین ایران؛ فصلنامه علمی-تخصصی مطالعات جنگ ایران و عراق (شماره ۶۸)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، صص ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۱
انتهای پیام
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰