ناسپاسی پس از ۴۰ سال رفاقت؛ مصداقی از «سفلگی سیاسی»
مهدی زارعی چمه از پیشکسوتان جامعه رسانه و جانباز جبهه و جنگ می باشد
درجوابم بگوید
«مگر اپراتور مخابراتم؟»
پاسخ ما روشن است:
قبل از موفقیت هم اپراتور نبودی، اما حالا که به قدرت رسیدی، حتی پشت سرت را هم نگاه نمیکنی.
این رفتار، نهتنها بیاخلاقی است، بلکه خیانت به اعتماد عمومی و نشانهای از ؟؟
مردم از ما گلهمندند، چون کسی که با اعتبار اجتماعی و ریشگرو گذاشتن جمعی به جایگاه رسید، حالا حتی قدردان نیست، چه رسد به پاسخگو.
🔻 غرور ، پردهای است که دیر یا زود کنار میرود. وتکرارمحال است
✍️ بهعنوان یک رسانهای، رسالتی دارم:
نماینده مجلس فلسفه وجودیش نوکری کردن به مردم است.
شخصیت سیاسی و اجتماعی نماینده با رأی مردم شکل میگیرد.
افرادی که با دلسوزی، جلسات متعدد، بسیج عمومی و اعتبار اجتماعی زمینه موفقیت نماینده را فراهم کردند، شایسته احترام قدردانی اندنه بیاعتنایی و حذف.
کسانی که ۳۵ سال یکتنه، با تحمل مخالفتها و موانع، مسیر را هموار کردند، امروز فراموش شدهاند؛
در حالیکه تازهواردانی که حتی ۳ سال هم نگذشته، ده برابر مورد توجهاند.
چرا؟ چون چاپلوساند، نه منتقد دلسوز.
📢 انتقاد دلسوزانه، نشانه وفاداری است؛ نه دشمنی.
نمایندهای که از مردم فاصله بگیرد، نماینده نیست؛ سایهای است از گذشتهای که با بیوفایی و.؟؟


ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰