فرهاد ورهرام : من عاشق سینما نیستم

با پیام هوشنگ مرادی‌کرمانی و درخواست متواضعانه فرهاد ورهرام، بزرگداشت این مستند ساز سرشناس برگزار شد. به گزارش سردبیر پرس، در چهارمین روز از نوزدهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت بزرگداشتی برای فرهاد ورهرام برگزار شد. در ابتدای این مراسم که شامگاه ۲۲ آذر ماه برگزار شد، محمد حمیدی‌مقدم -دبیر نوزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت- با بیان […]

با پیام هوشنگ مرادی‌کرمانی و درخواست متواضعانه فرهاد ورهرام، بزرگداشت این مستند ساز سرشناس برگزار شد.

به گزارش سردبیر پرس، در چهارمین روز از نوزدهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت بزرگداشتی برای فرهاد ورهرام برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که شامگاه ۲۲ آذر ماه برگزار شد، محمد حمیدی‌مقدم -دبیر نوزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت- با بیان خاطراتی از آشنایی دیرینه خود با فرهاد ورهرام، به ویژگی‌های منحصر به فرد این مستندساز اشاره کرد.
وی با اشاره به نخستین مواجهه خود با آثار ورهرام در سال‌های دور، یادآور شد: از همان زمان دانشجویی و تحصیل، اولین ارتباط بنده بدون دیدار با استاد و تنها با تماشای یک مستند از ایشان شکل گرفت و شخصاً فرهاد ورهرام را آنجا کشف کردم و فهمیدم چه مستندساز بزرگی است.
دبیر جشنواره، «ادای دین» سال‌های بعد خود به ورهرام را ساخت برنامه‌ای با محوریت آثار ماندگاری مانند «تاراز» دانست و بر ادامه این آشنایی و همکاری طی سال‌ها تأکید کرد.
حمیدی‌مقدم در بخش دیگری از سخنانش، به ویژگی‌های اخلاقی و حرفه‌ای ورهرام اشاره کرد و گفت: درس آموختنی ایشان برای سینما، هنر و زیست اخلاقی این است که چقدر بی‌حاشیه و متمرکز بر کارش است.
او از ورهرام به عنوان فردی یاد کرد که با وجود همه دشواری‌های تولید مستند، از جمله چالش‌های بودجه که مسئله‌ای جهانی است، همواره پرانرژی، ایده‌پرداز و productive (مولد) باقی مانده است.
دبیر جشنواره خاطرنشان کرد: این انرژی، انرژی‌بخش طیف وسیعی از علاقه‌مندان است و به ما یاد هم می‌دهد که چگونه می‌توان ایده داد و تولید کرد.
حمیدی‌مقدم در پایان با اشاره به آخرین اثر ورهرام با موضوع «جنگ ۱۲ روزه»، از او به عنوان الهام‌بخش بسیاری از سینماگران یاد کرد و گفت: ما سپاسگزاریم از شما، الهام‌بخش و حرکت‌آفرین هستید. امیدواریم سال‌ها برای خانواده سینمای مستند و به عنوان یکی از مفاخر ما باقی بمانید.
او با اشاره به عشق عمیق ورهرام به ایران، خطاب به این هنرمند، ادامه داد: برای ما بمان، برای سینمای مستند بمان و هر کاری که می‌کنی، این عشق به ایران و بودن در این سرزمین را افتخار بدان.
در ادامه این مراسم کلیپی از تولد تا جوانی فرهاد ورهرام پخش شد.
سپس سعدی غلامی یکی از اهالی اورومان به بیان خاطراتی از فرهاد ورهرام وحضورش در روستای آنها در زمان جوانی این پیشکسوت پرداخت.
پس از آن پیام هوشنگ مرادی کرمانی‌ خطاب به این مستندساز قرائت شد که به شرح ذیل است:
«امروز از خبر بزرگداشت دوست گرامی فرهاد ورهرام مطلع شدم، فیلم‌های خوب و عمیق و دوست‌داشتنی و ماندگار ایشان را در جشنواره رشد، سال‌ها به عنوان داور دیدم. 
اکنون که بیمار هستم امکان حضور در این مراسم را ندارم ولی دل و ذهنم در آنجاست. 
صادقانه و صمیمانه به ایشان تبریک می‌گویم و آرزوی سلامتی و ساخت فیلم‌های مستند بیشتر و ماندگار را برایتان دارم. 
هوشنگ مرادی کرمانی تهران ۲۲ آذر ۱۴۰۴»
در ادامه مراسم بخش دوم کلیپ زندگی فرهاد ورهرام از جوانی تا به امروز پخش شد.
پس از آن ارد عطارپور -کارگردان و مستندساز- در صحنه حاضر شد ‌و با بیان خاطرات و تحلیل آثار این چهره ماندگار سینمای مستند ایران، به نقش بی‌بدیل او در ثبت هویت و زندگی اقوام و مناطق کمتر دیده شده کشور پرداخت.
او با خرسندی  از حضور در این مراسم، شخصیت ورهرام را چنان گسترده توصیف کرد که «می‌شود ساعت‌ها در مورد این هنرمند صحبت کرد». 
عطارپور چهره و نگاه همیشه نگران و متوجه افق دورِ ورهرام را مشابه روح حاکم بر فیلم‌هایش دانست.
او با شگفتی از تداوم و کیفیت آثار ورهرام گفت: سال‌هاست که با هر فیلم ایشان غافلگیر می‌شوم. فیلم‌هایش سرشار از ثبت زندگی مردمانی است که احوال اقوام مختلف را نشان می‌دهد؛ افرادی که «شناسنامه» ایرانی ندارند، اما در فیلم‌های او به صورت ملموس ثبت شده‌اند.

این هنرمند به طور مشخص به «سیاهان جنوب» اشاره کرد که جامعه‌ای از دریای عمان تا خلیج فارس را نشان می‌دهد که کسی سراغ آن‌ها نمی‌رفت و آقای ورهرام آن‌ها را ثبت کرد.
این مستندساز با اشاره به فیلم «تاراز» و کتاب «تارا»، به شخصیت «کنیز» پرداخت که در پایین‌ترین رتبه طبقات اجتماعی قرار داشته است. همچنین از ثبت «بزرگان عشایر» و حتی «لَطفی»، کارگر شرکت نفت که پس از بیش از ۷۰ سال، در آخرین روزهای زندگی‌اش توسط ورهرام به تصویر کشیده شد، یاد کرد. 
عطارپور تأکید کرد: این روند مستندسازی همچنان ادامه دارد. وجود نفیس ایشان یکی از بزرگ‌ترین نعمات سینمای مستند ما و یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های سینمای ایران است.
او همچنین به استمرار فعالیت ورهرام در طول تاریخ پرتلاطم ایران اشاره کرد و گفت: ایشان رنج، داغ، درفش و فقر را تحمل می‌کند و فیلم می‌سازد و به ما می‌گوید که انفعال و قهر کردن راه حل خوبی نیست. باید ادامه داد.
او با اشاره به شعر حافظ («هزار باده ناخورده در رگ تاک است»)، اظهار امیدواری کرد که شرایطی فراهم شود تا «هزاران طرح و ایده» موجود در ذهن ورهرام که هنوز عملی نشده‌اند، مجال اجرا پیدا کنند. 
عطارپور خواستار حمایت تصمیم‌گیران از دیدگاه‌ها و معرفی‌های ورهرام شد و یادآور شد: فیلم‌های شناسنامه‌ای او حتی باعث شد بسیاری از مردم سیستان و بلوچستان که از گرفتن شناسنامه محروم بودند، بتوانند صاحب شناسنامه شوند.
وی در پایان با تجلیل از مسئولیت‌پذیری بی‌نظیر ورهرام گفت: کسی را ندیدم با چنین حس مسئولیتی در سینمای ایران کار کند. او زندگی، فرزند و خانواده‌اش را وقف ایران کرده است بی‌آنکه خود را پان‌ایرانیست یا ناسیونالیست معرفی کند، عاشق ایران است. او جای‌جای کشورمان را به ما معرفی کرده تا بفهمیم کجا زندگی می‌کنیم، قدرت‌ها و ضعف‌های کشورمان کجاست.
سخنان عطارپور با تشویق طولانی حاضران روبرو شد.
در ادامه  کاوه سپندار -موسیقیدان- با بیان خاطراتی از آشنایی دیرینه خود با این مستندساز پیشکسوت، به تأثیر عمیق شخصیت و منش او بر خود اشاره کرد.
او با اشاره به ریشه آشنایی خانوادگی یادآور شد: آشنایی من با استاد فرهاد ورهرام از طریق پدرم بود. ایشان و پدر من در دورانی که پدرم در کردستان و در جبهه مقابله با دشمن بعثی خدمت می‌کرد، با یکدیگر دوستی داشتند.
او این دوستی را مایه افتخار دانست و گفت: به هر حال، هر زمان که مستندهایی در کردستان می‌ساختند و تشریف می‌آوردند، من سعی می‌کردم در کنارشان باشم و یاد بگیرم. 
سپندار با تواضع و احترام نسبت به جایگاه ورهرام اذعان کرد: هرچند تخصص من [موسیقی است]، اما تخصص به معنای واقعی، زندگی آرتیستی و هنری ایشان است؛ زندگی‌ای به دور از هر گونه شوآف و حاشیه، به دور از هر مسئله‌ای که امروز متأسفانه بسیاری انجام می‌دهند.
این موسیقیدان جوان در ادامه با ابراز احساسات عمیق گفت: خیلی خیلی برای من افتخار بزرگی است و الان هم با افتخار، من اجرای برنامه دارم.
پس از آن کاوه سپندار، به همراه برادرش دقایقی را به اجرای موسیقی پرداختند.
در ادامه مراسم بزرگداشت فرهاد ورهرام، زینت دریایی، یکی از سوژه‌های ماندگار فیلم‌های این مستندساز، با حضور بر روی صحنه با بیانی شاعرانه و احساسی، به توصیف شخصیت ویژه و منحصربه‌فرد ورهرام پرداخت.
دریایی سخنان خود را با ابیاتی عارفانه آغاز کرد: «قید و عیار خانمان را چه کنیم / دیوانه کنیم هر دو جهانش بخشید / دیوانه تو هر دو جهان را…».
او گفت که در مورد فرهاد ورهرام سخن گفتن سخت است و ادامه داد: صلاحیت قضاوت فنی یا هنری درباره فیلم‌های ورهرام را ندارم، من دید هنری و تخصص و چیزهای فنی که کی فیلم قشنگ درست کرده یا خراب درست کرده ندارم و نمی‌دانم ورهرام واقعاً حرفه‌ای است یا نیست؟ من هیچی در این مورد نمی‌دانم. ولی انچه که می‌دانم و می‌خواهم بگویم، در مورد یک شخصیت ویژه است.
دریایی با اطمینان ادعا کرد: حالا غیر از من که خیلی دوستش دارم، بقیه هم فکر می‌کنم همین نظر دارند. این آدم یه آدم خاص است، آدمی  سرشار از زندگی، سرشار از عشق است و هرجایی ایشان باشد، این انرژی مثبت وجود دارد. آدم غم‌هاشو فراموش می‌کنه، همش می‌خندد. 
او با شوخی به اذیت‌کردن و شوخی‌های ورهرام اشاره کرد و افزود: حالا بماند که چقدر ایشان آدم اذیت کنن است و همه رو دست می‌اندازد اما همیشه نشاط و سرزندگی در او جریان دارد.
دریایی با بیان احساسی عمیق خود گفت: اگر خدای ناکرده یک روز اتفاقی برای ایشان بیافتد و هنوز من زنده باشم، واقعاً من مردن ایشان را باور نمی‌کنم. می‌گویم بابا این فیلمشه! این اصلاً خودش زد به مردن چون اصلاً مردن به ایشان نمیاد.
در ادامه نوبت به ورهرام رسید و سخنرانی او در مراسم بزرگداشتش، با تواضع و طنزی خاص همراه بود و نکات مهمی را درباره نگرشش به سینمای مستند و تقدیر از همکارانش مطرح کرد.
فرهاد ورهرام با تشکر از برگزارکنندگان و حضار، سخنان خود را با یادآوری غم از دست دادن دو مستندساز جوان، آرش کوردسالی و شهرام میرآب اقدم آغاز کرد و قدردانی خود را از زنده یاد مهران زینت‌بخش که در کهریزک فیلم ساخت مطرح کرد.
او با طنز به موضوع “بزرگداشت زنده‌ها و درگذشتگان” اشاره کرد و خاطرهای از مراسم بزرگداشت سعید پورصمیمی و احمدرضا درویش و خودش در خانه سینما تعریف کرد و گفت: «دو روز پس از آن مراسم روبرت صافاریان و رخشان بنی‌اعتماد که در جشنواره‌ای خارج از کشور بودند، با من تماس گرفتند. ظاهراً خبر را اشتباه شنیده بودند و میخواستند مطمئن شوند مرده‌ام یا زنده! همسرم هم از وین تماس گرفت و گفت پس از مراسم، دوستی با لباس مشکی به کافه رفته و احوال مرا پرسیده؛ گویا مراسم بزرگداشت را با ختم اشتباه گرفته بودند!»
ورهرام در ادامه با صراحت گفت: من عاشق سینما نیستم. با سینمای داستانی، به ویژه در دهه‌های اخیر، رابطه چندانی ندارم و کتاب و عکاسی و دوستان را بیشتر ترجیح می‌دهم. انتخاب مستندسازی برای من، به طور ناخودآگاه، انتخابی برای “رفتن” و “شناخت سرزمین” و “ارتباط با انسان‌ها” بوده است.
او مهمترین بخش تولید مستند را مرحله پس از فیلمبرداری دانست و تاکید کرد: وقتی فیلم تمام می‌شود، آن را به دست مونتاژ کار میسپاریم و هر کاری دلش می‌خواهد می‌کند و در نهایت می‌گوید: “فیلم کارگردان را جمع کردم!”.
ورهرام تأکید کرد که در مستندهایش هدفش نشان دادن رابطه بین طبیعت، انسان و زندگی، آنگونه که هست، با تمام شرایط درونی و بیرونی بوده است.
وی با تواضع افزود: فیلم‌های من حال‌وهوای جشنواره‌ای ندارد. هیچوقت سعی نکردم به هر شکل مردم را به سالن بکشانم. اما کمتر کسی می‌تواند ادعا کند فیلم‌هایش بیش از فیلم‌های من دیده شده باشد. دیدن فیلم‌هایم توسط توده مردم، همیشه درهای بسته را در هر مکانی برایم باز کرده است.
این مستندساز در ادامه، سپاس خود را از تمام کسانی که در سراسر ایران او را از خانواده خود دانسته و حامیاش بوده‌اند، مطرح کرد و به طور ویژه از زینت دریایی و سعدی غلامی نام برد.
ورهرام با دوراندیشی گفت: چند بار به آقای حمیدی مقدم گفتم که ما چند سال کار کردیم، خوب یا بد. بهتر است حالا پایین‌تر برویم و به فیلمسازان جوان دهه شصت و بعدتر بپردازیم. آنها بسیار درجه یک هستند و بیشتر از من برای سینمای ایران افتخار آورده‌اند، جایزه‌های بین‌المللی و ملی برده‌اند. فکر میکنم دوره ما دارد تمام می‌شود و باید فضا را برای بچه‌های جوان‌تر باز کنیم که نیاز دارند دیده شوند.

پس از آن نوبت به مراسم تجلیل از فرهاد ورهرام رسید که در ابتدا انجمن صنفی تهیه‌کنندگان سینما مستند نشانی را به این هنرمند اهدا کردند.
سپس محمد حمیدی‌مقدم نشان فیروزه جشنواره سینماحقیقت را به این مستندساز پیشکسوت اهدا کرد.
در پایان هم نیکنام حسینی‌پور مدیر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در تهیه فیلم مستند «سی‌سخت» فرهاد ورهرام او را همراهی کرده بود، هدیه‌ای به رسم یادبود به این فیلم‌ساز اهدا کرد.

انتهای پیام