وقتی کیت وینسلت راوی کشتار کودکان غزه شد/ نباید فراموش کنیم

به گزارش سردبیر پرس به نقل از هالیوود ریپورتر، فعلاً جنگ اوکراین توجه جهان را به خود جلب کرده، اما حداقل بخشی از این توجه جهانی یک سال پیش‌تر معطوف به ۱۱ روز مرگ و نابودی در غزه بود. از ۲۰۰ فلسطینی که طی بمباران رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی بین روزهای دهم تا بیست‌ویکم […]

به گزارش سردبیر پرس به نقل از هالیوود ریپورتر، فعلاً جنگ اوکراین توجه جهان را به خود جلب کرده، اما حداقل بخشی از این توجه جهانی یک سال پیش‌تر معطوف به ۱۱ روز مرگ و نابودی در غزه بود. از ۲۰۰ فلسطینی که طی بمباران رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی بین روزهای دهم تا بیست‌ویکم ماه مه جان خود را از دست دادند، ۶۰ نفر کودک بودند.
یکی از افرادی که آن موقع داشت این کشتار را تماشا می‌کرد، مایکل وینترباتم نویسنده و کارگردان بریتانیایی بود که تصمیم گرفت با یک کارگردان فلسطینی به نام محمد صواف همراه شود تا فیلمی به نام «یازده روز در ماه مه» را بسازد. این فیلم چهارشنبه یک نمایش ویژه خیریه در لندن داشت.
کیت وینسلت بازیگر شناخته‌شده هالیوودی مسئولیت روایت این مستند عمیقاً احساسی و شجاعانه را بر عهده گرفته که می‌خواهد جنبه انسانی این آمارهای مرگبار را به تصویر بکشد و با مادران، پدران، خواهران و برادران کودکانی مصاحبه می‌کند که جان‌شان را از دست داده‌اند. آن‌ها از اشتیاق‌ها و آرزوهای‌شان پیش از فرود بمب‌ها روی خانواده‌های‌شان می‌گویند.
وینترباتم در مصاحبه‌ای با هالیوود ریپورتر در مراسم پیش‌نمایش فیلم توضیح داد که چرا سعی کرد به جای ساختن «فیلمی عصبانی» روی جنبه مثبت خاطرات باقی‌مانده از کودکان تمرکز کند و چرا امیدوار است بتواند مردم را متقاعد به پیدا کردن راه‌حل کند.
* جرقه‌ای که باعث شد شما «یازده روز در ماه مه» را بسازید چه بود؟
به نظرم برای بیشتر افرادی که سال گذشته اخبار را تماشا می‌کردند آن تصاویر خیلی شوکه‌کننده بود و به نظرم پوشش آن توجه خیلی‌ها را جلب کرد. اما ما قبلاً پروژه‌هایی مرتبط با اخبار انجام داده‌ایم و همیشه این حس را دارد که ممکن است یک لحظه خبر باشد و بعد ناپدید شود. بنابراین به نظر می‌رسد کار خوبی باشد که سعی کنیم راهی برای نگه داشتن آن کودکان در خاطرات‌مان انجام دهیم.
با فاصله کمی پس از پایان بمباران‌ها با یونیسف و آکس‌فم صحبت کردیم و هر دوی‌شان خیلی کمک و تشویق کردند. بعد با چند فیلمساز و شرکت تهیه فیلم در غزه صحبت کردیم. بعد کارمان با محمد را شروع کردیم و از آنجا به بعد واقعاً محمد بود که کارها را از آن سمت انجام داد، با خانواده‌ها صحبت کرد و پرسید که می‌خواهند بخشی از فیلم باشند یا نه. به نظرم برای همه فقط هدف این بود که فیلمی ساده بسازیم تا همیشه در خاطر داشته باشیم چه اتفاقی افتاد.
* مشخص است که وارد و خارج شدن از غزه عملاً غیرممکن به نظر می‌رسد، بنابراین تصور می‌کنم شما خودتان آنجا نرفتید؟
در ابتدا یونیسف داشت در مورد احتمال وارد کردن ما به غزه صحبت می‌کرد اما در نهایت تا حدی این کار طول کشید که نرفتیم. بنابراین نه، خودم نرفتم و وانمود هم نمی‌کنم که متخصص امور غزه هستم.
* غزه طی سال‌ها حملات و اشغال‌ها و بمباران‌های زیادی دیده است. این درگیری خاص چه چیزی داشت که باعث شد شما بخواهید کاری انجام دهید؟
به نظرم همین که این اتفاق قبلاً هم افتاده خودش انگیزه بود. حس می‌کردم اگر مردم به یاد بیاورند یا تصور کنند که در غزه بودن و بمباران شدن چه حسی دارد (البته یا اینکه آدم در اوکراین یا در یمن باشد و بمباران شود، چون هر جا باشید تجربه‌اش یکسان است)، این باعث خواهد شد احتمال به وقوع پیوستن آن کمتر باشد. اینکه این اتفاق بارها در غزه افتاده وحشتناک است. قبلاً اتفاق افتاده و ایده‌آلش این است که دیگر هرگز اتفاق نیفتد، بنابراین به نظرم تلاش این فیلم به یاد آوردن به منظور جلوگیری از دوباره اتفاق افتادن است.
* تدوین کردن این فیلم حتماً ناراحت‌کننده بوده. توانستید احساسات‌تان را کنار بگذارید؟
مسلماً، مسئله خیلی ناراحت‌کننده‌ای است، بنابراین تدوین آن خیلی سخت بود. اما به نظرم از همان ابتدا، هدف اصلی آن در یاد نگه داشتن کودکان بود و اینکه رویاها و آرزوهای آن‌ها چه بود و چطور می‌توانیم روی خاطرات مثبت آن‌ها تمرکز کنیم. بنابراین این بخش وجود دارد که درباره خانواده‌هایی است که فرزندان‌شان را دوست دارند و مسلماً در عین حال این به شدت ناراحت‌کننده است، اما یک جنبه مثبت هم دارد. اما از دست دادن یک فرزند باید بدترین چیزی باشد که آدم می‌تواند تصور کند. بنابراین پاسخ کوتاه این است که بله، خیلی کار سختی بود.
* در تریلر و توصیف فیلم، کلمه «اسرائیل» به هیچ وجه دیده می‌شود و به نظرم در فیلم هم چند بار بیشتر شنیده نمی‌شود. حس کردم این کار عمدی بود. دلیل نام نبردن از اینکه چه کسی بمب‌ها را انداخت چه بود؟
این فیلم از نقطه نظر مردم غزه ساخته شده. ایده آغازین ما این بود که روی خانواده‌هایی تمرکز کنیم که کودکان‌شان را از دست داده‌اند و آن کودکان را به یاد بیاوریم و به خاطر بیاوریم که چطور زندگی خانواده‌ها دیگر مثل قبل نخواهد شد. مادر من هم نخستین فرزندش را از دست داد و به نظرم هر جوری که این اتفاق بیفتد همان فقدان و همان تجربه است. مسلماً این درباره غزه است، اما این تجربه در اوکراین و یمن هم یکسان می‌بود. زمانی که داشتیم عراق را بمباران می‌کردیم هم همین می‌شد. زمانی که داشتیم لیبی را بمباران می‌کردیم هم همین می‌شد. سعی داشتم تمرکز را روی اینکه مقصر کیست قرار ندهم و تمرکز روی خود کودکان باشند تا این فیلمی عصبانی نباشد.
* چطور کیت وینسلت برای روایت انتخاب شد؟
من مدت‌ها پیش با کیت کار کرده بودم و فقط ازش خواستم. به عنوان فردی با اخلاق، فکر کردیم او عالی خواهد بود. و خوشبختانه او جواب مثبت داد.
* خیلی از چهره‌های شناخته‌شده و سلبریتی‌ها بعضی مواقع پس از صحبت کردن در مورد اسرائیل و فلسطین مورد انتقاد شدید قرار گرفته‌اند و به همین دلیل از این کار طفره می‌روند. به نظرتان این یک نگرانی بود؟
به نظرم درست می‌گویید. به نظرم فلسطین حوزه سختی است که مردم بخواهند درباره‌اش صحبت کنند. باید از کیت بپرسید که خودش از این منظر درباره آن فکر می‌کرد یا نه. اما به هر حال این فیلمی نه درباره اسرائیل بلکه درباره خانواده‌های غزه است و سعی دارد روی عشق و فقدان آن‌ها تمرکز کند. صحبت کردن در این مورد به هر صورت سخت هست، اما فکر نمی‌کنم آدم باید از آن اجتناب کند.
* وقتی پارسال غزه داشت بمباران می‌شد این حس وجود داشت که افراد بیشتری نسبت به معمول خواستار پایان آن می‌شوند. آیا این چیزی بود که شما هم متوجه آن شدید؟
بله، آگاه بودم که افراد بیشتری خواستار پایان آن شدند. به نظرم مسلماً صداهای عمومی بیشتری علیه آن صحبت کردند. اما از سوی دیگر، واکنشی که به بمباران غزه شکل گرفت را با بمباران اوکراین مقایسه کنید، واکنش خیلی متفاوتی است.
* امیدوار هستید دستاورد این فیلم چه چیزی باشد؟
در درجه اول امیدوارم به مردم کمک کند به یاد بیاورند پارسال چه اتفاقی افتاد. و به نظرم این سعی دارد فیلمی از یادآوری کودکان باشد. اگر مردم بتوانند به آن‌ها به عنوان کودکان فردی و خانواده‌های‌شان و روابطی که بین آن‌ها وجود داشتند فکر کنند و تصور کنند که در آن موقعیت بودن چه حسی دارد، امیدوارم تشویق بشوند راهی پیدا کنند تا این اتفاق دیگر نیفتد. چون این‌طور نیست که این اتفاقی منفرد باشد. و این باعث می‌شود خیلی مهم‌تر باشد که به یاد داشته باشیم چه اتفاقی در گذشته افتاده تا بتوانیم جلوی وقوع دوباره آن در آینده را بگیریم.