محاکمه عمو و برادرزاده که بخاطر سرقت از گدای میلیونر، او را کشتند

به  گزارش سردبیر پرس، روزنامه ایران نوشت: بررسی‌ها نشان می‌داد از مرگ حداقل ۱۰ روز گذشته است و عامل جنایت پول‌های مقتول و تلفن همراهش را نیز سرقت کرده است.  در تحقیقات میدانی مأموران به پرس و جو از همسایه‌ها پرداختند. آنها گفتند: ما تقریباً ۲۰ سالی است که او را می‌شناسیم. او صبح‌ها با […]

به  گزارش سردبیر پرس، روزنامه ایران نوشت: بررسی‌ها نشان می‌داد از مرگ حداقل ۱۰ روز گذشته است و عامل جنایت پول‌های مقتول و تلفن همراهش را نیز سرقت کرده است. 
در تحقیقات میدانی مأموران به پرس و جو از همسایه‌ها پرداختند. آنها گفتند: ما تقریباً ۲۰ سالی است که او را می‌شناسیم. او صبح‌ها با لباس‌های مندرس از خانه خارج می‌شد و شب‌ها برمی گشت. به نظر می‌آمد که تکدی‌گری می‌کرد. پس از آن مأموران با جست و جو در خانه مقتول به یک رسید بانکی ۲۲۰ میلیون تومانی رسیدند و در سایر حساب‌های مقتول هم مبالغ میلیونی به عنوان سپرده وجود داشت که نشان می‌داد او برخلاف ظاهرش مرد فقیری نبود. در تحقیقات بعدی مأموران به یکی از همسایه‌های مقتول به نام نادر مظنون شدند اما زمانی که خواستند او را بازداشت کنند مشخص شد نادر به صورت قانونی از کشور خارج شده است.   دستگیری مظنون حدود یک سال و نیم پس از این جنایت در شهریور سال ۱۴۰۱، کارآگاهان دریافتند تلفن همراه مقتول روشن شده و با پیگیری مأموران معلوم شد که تلفن همراه مقتول در دست نادر همان مظنون پرونده است. به این ترتیب نادر ردیابی و دستگیر شد اما اتهام قتل و سرقت را رد کرد و مدعی شد تلفن همراه را از برادرزاده‌اش مهیار گرفته است. بررسی سوابق نادر نشان می‌داد که او سابقه سرقت دارد. پس از آن پلیس مهیار را نیز دستگیر کرد با رد اتهام قتل، ادعا کرد تلفن را از کنار یک پیاده رو پیدا کرده است. سوابق این متهم هم نشان می‌داد که او هم همانند عمویش سابقه‌دار است. سرانجام با تکمیل تحقیقات برای آنها به اتهام مشارکت در قتل عمد و مشارکت در سرقت کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.   در دادگاه چه گذشت؟ در این جلسه که در شعبه ۳ کیفری و برای رسیدگی به اتهام مشارکت در سرقت برگزار شد اولیای دم درخواست اشد مجازات کردند. سپس نادر به جایگاه رفت و گفت: «تلفن همراه مقتول را من سرقت نکردم مهیار آن را دزدیده و به من داده بود.» وی درباره نحوه دستگیری‌اش گفت: «برادرزاده‌ام یک خودروی زانتیا دزدیده بود و تلفن همراه مقتول هم داخل آن بود. من وقتی تلفن را روشن کردم تا ببینم متعلق به کیست پلیس ردم را زد. مهیار به من گفته بود وقتی می‌خواهی قطعات خودرو را بفروشی قطعات تلفن همراه را هم بفروش.» قاضی سؤال کرد:« چطور همزمان با وقوع قتل شما از کشور خارج شدید و فرار کردید و بعد از ۱۷ ماه به طور غیرقانونی وارد کشور شدید؟» نادر گفت: «من ۳ بار ازدواج کرده‌ام و همسر سومم می‌خواست مهریه‌اش را اجرا بگذارد. به همین خاطر از دست او فرار کردم. بعد از مدتی متوجه شدم فرزند مشترک من و همسر دومم بیمار شده و از آنجا که می‌ترسیدم همسر سومم متوجه ورودم به ایران شود غیرقانونی وارد کشور شدم. وگرنه من نه در ماجرای قتل پیرمرد نقشی داشتم و نه در سرقت تلفن همراهش.» بعد از آن مهیار به جایگاه رفت و او نیز اتهامش را رد کرد و گفت: «عموی من خودش سرقت‌ها را انجام داده، می‌خواهد آن را به گردن من بیندازد. بعد از دستگیری هم به من گفت اتهام‌ها را گردن بگیر چون من زن و بچه دارم و نمی‌توانم در زندان بمانم.» با پایان اظهارات متهمان، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. این دو متهم در روزهای آتی باید در برابر اتهام قتل در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کنند.

۲۳۳۰۲