با صبر و طمانینه و با رفق و مدارا هیچ مشکلی از بازنشستگان حل نمی شود / مدیران صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی به هیچ وجه در خدمت بازنشستگان نیستند

حشمت اله سلطانی؛ نویسنده و روزنامه نگار؛ مدیران صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی به هیچ وجه در خدمت بازنشستگان نیستند.

به گزارش سردبیرپرس از کرمانشاه ، مدیران، مسئولان، وزرا، معاونان وزرا، نمایندگان مجلس، کارگزاران دستگاه های اجرایی و نظارتی حکومتی و اشخاص ذی نفوذ در قوای سه گانه مملکت و سایر افراد متمول بدنه حاکمیت؛ آن چنان سیر و پر و فربه و سرحال اند که به هیچ وجه خبر از شکم های گرسنه و چشم های به اشک آلوده و قلب های شکسته بازنشستگان ندارند و هرچه راجع به حقوق بازنشستگان می گویند و هر شعاری که به نفع آنان سر می دهند، فقط اشک تمساح است و عوام فریبی. آن ها چون شرایط اجتماعی و اقتصادی و تنگناهای معیشتی مردم و به ویژه کارمندان و بازنشستگان را می بینند و البته گاهی تحرکاتی از سوی این قشر واقعا محروم و ضعیف را مشاهده می کنند، برای خالی نبودن عریضه و فریب کاری و خریدن زمان و برای به اصطلاح ریختن آب بر روی آتش و ممانعت از گسترده شدن اعتراضات به حق آنان، شروع به دروغ پراکنی و یاوه گویی می کنند. از رییس جمهور گرفته تا رییس مجلس و نمایندگان و از همه وزرا و مسئولان، همه به وضوح می دانند که بازنشستگان به یک زندگی محتوم نکبت بار و بالاجبار محکوم شده اند تا ثمره سال ها زجر و زحمت خود را بر باد ببینند و از شدت شرم و استیصال، خودکشی کنند یا به مرز دیوانگی و جنون برسند. مع الاسف و از همه مشمئز کننده تر این که برخی نامدیران رابطه باز که تنها عوامل سرمایه سالاران دزد هستند، با کارمندان و مخصوصا بازنشستگان همانند انسان هایی وامانده و بی ارزش برخورد می کنند، گویی این کوه های خمیده از ستم سالیان دور، اکنون باید به بدترین وجه، از همه جا طرد شوند و حتی برگزاری یک مراسم تقدیر خشک و خالی را هم از آن ها دریغ کنند!

جای تعجب و تاسف و تحسر بسیار دارد که سازمان تامین اجتماعی و مشخصا صندوق های بازنشستگی که انباشته از دسترنج کارمندان بازنشسته است، اکنون به محل مناسبی برای رفاه طلبی و عافیت جویی و دزدی و چپاول نااهلان و نامحرمانی شده که این غارت گری را در روز روشن، در برابر چشمان بازنشستگان و با فخر فروشی و تکبری وصف ناشدنی، انجام می دهند و به بازنشستگان پوزخند هم می زنند، یعنی ارتزاق انگل وار از پول بازنشستگان در عین وقاحت و پر رویی محض!

حضرات می دانند که حتی حقوق و مزایای پرسنل تامین اجتماعی از همین صندوق ها پرداخت می شود و البته حقوق های آن چنانی و چرب و چیلی که تفاوت زیادی با کارکنان و بازنشستگان سایر دستگاه های اجرایی دارد و به هنگام مراجعه بازنشستگان، خود را پاسخ گوی آن ها ندانسته، با کبر و غرور برخورد می کنند. این اخلاقی است که تقریبا در سراسر ایران و در بین کارکنان سازمان تامین اجتماعی نهادینه شده و گویی تعمدی در کار است و یا شیوه نامه های مخفی شان، چنین برخوردهای ناشایستی را مجاز می داند.

از نظر اجتماعی، اقتصادی و حقوقی، میزان حقوق و دریافتی های همه بازنشستگان، حتی آن هایی که بالای ۳۰ میلیون تومان حقوق دریافت می کنند، هیچ تناسب معناداری با میزان تورم کنونی ندارد، تورم و بحرانی که با بالا رفتن نرخ ارزهای پایه اقتصاد جهانی؛ مانند دلار و یورو، پیوسته در حال بالا رفتن هم، هست و بدا به حال بازنشسته ای که ۱۰ تا ۱۵ میلیون حقوق می گیرد که بایستی گفت متکدیان کف بازار و جامعه و خیابان ها و معابر، بسیار بیش تر از این بازنشسته ها درآمد دارند. بازنشسته ای که به مرحله ای از زندگی رسیده که با همسر و فرزندان و نوه هایی خرد و ریز و توقعات و انتظاراتی بالا، ملجاء و منبع اتکاء فامیل و بستگان و اطرافیان اند، اما به دلیل معیشت ضعیف و حقوق و درآمد پایین، مجبور است با همه قطع ارتباط کند و در تنهایی ها و غم و غصه ها و کمبودهای خودش، بمیرد.

دولت ها یکی پس از دیگری می آیند و هر دولتی با ادبیات جداگانه ای مردم را سر کار می گذارد و مفاهیم و اصطلاحات و تعابیری از سیاست و اقتصاد را تحویل مردم محروم می دهد که قرار نیست هیچ مشکلی از آنان را حل کند. مردم؛ به تامین حداقل نیازهای روزمره و عادی خود مثل خوراک و پوشاک و بهداشت و درس و مشق و داشتن یک سرپناه کوچک راضی اند و به همین ها بسنده می کنند، اما دولت ها با تکرار استراتژی ها و تاکتیک هایی که گاه علنی و گاه زیرپوستی و مخفی اند، می خواهند مشکل ناترازی ها را تنها از گرده محرومان جامعه بکشند و مردم کاملا درست می گویند که هرچه سنگ است برای پای لنگ است و کسی که جز خدا، یاری گری ندارد در چنبره و چنگال سرمایه داران و مدیران بی کفایت، گرفتار می شود و برای ادامه زندگی خود، با موانع و مشکلات عدیده ای مواجه می شود.

آن چه که هر وجدان بیدار و هر انسان منصف و با درایتی را عمیقا رنج می دهد، این است که همین مرفهان بی درد که اسم خود را مسئول و نماینده مردم گذاشته اند، در پاره ای موارد به بازنشستگان محروم، می تازند و آن ها را برای جامعه به عنوان یک معضل و مانع، تعبیر می کنند! خوب؛ کسانی که چنین نظری دارند و مسئول و مدیر هستند، تصمیم گیری در این موارد با آن هاست، بروند همه مدارک و اسناد را بررسی کنند و به ما بگویند بازنشستگان دقیقا در چه موردی قصور داشته اند، که البته هیچ کس نمی تواند کوچک ترین کوتاهی و قصوری از آن ها به دست بیاورد.

صندوق های بازنشستگی؛ منبعی برای سرمایه گذاری های شخصی، زد و بند و معامله گری، عملیات مالی و اعتباری و بانکی و ملک طلق حضرات مسئول نیست که این چنین بی رحمانه به آن می تازند و هر طور که بخواهند با منافع بازنشستگان عمل می کنند.