میرلوحی: من شهروند نوعی نمی‌خواهم به بحث و درس آقای صدیقی بروم/ مشکلات ایران نه تنها حل نشد، بلکه بحران‌های دیگری هم اضافه شد

به گزارش سردبیر پرس، محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در بخشی از گفت و گوی خود با سردبیر پرس، به بیان نکاتی در خصوص ریزش سرمایه اجتماعی مسعود پزشکیان، گفتمان وفاق ملی و مطالبه مردم برای ایجاد تغییرات و … پرداخت. در ادامه بخشی از آن را می خوانید؛ * بیشتر کسانی که به آقای […]

به گزارش سردبیر پرس، محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در بخشی از گفت و گوی خود با سردبیر پرس، به بیان نکاتی در خصوص ریزش سرمایه اجتماعی مسعود پزشکیان، گفتمان وفاق ملی و مطالبه مردم برای ایجاد تغییرات و … پرداخت. در ادامه بخشی از آن را می خوانید؛
* بیشتر کسانی که به آقای پزشکیان رای دادند به دنبال تغییر بودند و می‌خواستند افراد تندرو کنار بروند. چقدر این موضوع سبب ریزش آرای ایشان خواهد شد؟
 الآن بخشی از همان کسانی که رأی دادند—و من صدای آن‌ها هستم—می‌گویند باز هم همان پایداری‌ها و همان افکار فرهنگی و همان نوع برخورد با جوان‌ها، دانشجوها و دانشگاه ادامه دارد. اخیراً چیزی شنیدم عجیب بود: می‌گفت دانشگاه شیراز اعلام کرده ۳۰۰ نفر را در دوره قبل ستاره‌دار و از دانشگاه محروم کرده بودند. ببینید، این‌ها هنوز همان حرف‌ها را می‌زنند. می‌گویند بله، می‌شود ما روی «قله» هستیم!

داستان این است که اگر همان مسیر، همان سیاست‌ها، همان رفتار فرهنگی با مردم، جوان، دانشگاهی، هنر، فرهنگ، ادبیات، کنسرت و… باشد، یعنی فقط همان چیزی که خودشان می‌گویند. یعنی هر جا مداحی که من می‌فرستم باید بیاید؛ اما منِ شهروند نوعی می‌خواهم بروم کنسرت، نمی‌خواهم به بحث و درس آقای صدیقی بروم. می‌خواهم بروم جایی دیگر شاد باشم، یک ساعت تفریح کنم؛ لب دریا. اما آن‌ها می‌گویند «نه، من تشخیص می‌دهم!»
ببینید، واقعیت این است که کشور در مسائل کلیدی دچار مشکل تصمیم‌گیری است. این‌طور نیست که فقط بگوییم “آمریکا تحریم کرد” یا “دیگران تحریم کردند”. ما فکر می‌کردیم روحانی می‌تواند تحریم‌ها را جمع کند، اما نشد—به قول خودشان نگذاشتند. بعد آقای رئیسی آمد، سه سال گفتند «امروز، فردا؛ متن آماده است روی میز است؛ هیئت اروپا این، آن…» و آخرش هم دیدید با رفتن بایدن تمام شد و نشد.
مشکلات ایران نه تنها حل نشد، بلکه بحران‌های دیگری هم اضافه شد
در کنار آن چه شد؟ اولاً ترامپ آمد، ثانیاً اوکراین پیش آمد، غزه پیش آمد؛ هر روز مسائلی اضافه شد. مشکلات ایران نه تنها حل نشد، بلکه بحران‌های دیگری هم اضافه شد. یک زمانی ما با اروپا مشکل نداشتیم؛ فقط با آمریکا مشکل داشتیم. ما ۱۳ رأی در شورای امنیت مقابل آمریکا گرفتیم؛ نه اینکه فقط بی‌طرف باشند، بلکه مقابل آمریکا ایستادند. اما امروز ببینید چه شرایطی داریم. خب این‌ها باید نشانه آن باشد که تغییری در رفتار لازم است.
ولی هنوز می‌گویند «ما درست می‌گوییم. ما قطعنامه را باطل کردیم؛ خوب کردیم؛ باید جایزه بگیریم! ما نگذاشتیم مذاکرات انجام شود. وقتی ترامپ نبود چرا نگذاشتید؟»
 در اینکه کشور در اقتصاد به این مرحله رسیده، ۳۰ درصد و حتی بیشتر فقر مطلق داریم. می‌گویند «ما درست انجام دادیم، هیچ‌کدام از سیاست‌های قبلی‌مان را کنار نمی‌گذاریم.» کشوری که برق، آب، گاز، حقوق کارکنان و… همه‌اش مشکل دارد، عملاً نمی‌شود این‌طور اداره‌اش کرد. اگر می‌شد، تا حالا شده بود. مگر آقای رئیسی شعار ۴ میلیون مسکن نداد؟ مگر نگفت تورم را تک‌رقمی می‌کند؟ مگر وعده نداد نرخ بیکاری را تک‌رقمی کند و اشتغال را بالای ۹۰ درصد ببرد؟ کجاست؟ این‌ها شعارهایی بود که دادند. همه ابزارها هم دستشان بود: دولت، مجلس، قوه قضاییه، صداوسیما، سپاه. نشده—خب نشانه چیست؟
جالب اینجاست که همین‌ها الآن در رسانه‌هایشان می‌گویند: «چی شد؟ چرا تورم بالا رفت؟ چرا دلار گران شد؟» خب، بالاخره چه؟ بفرمایید آقای پزشکیان کجا اختیار داشته؟ کجا می‌تواند تصمیم بگیرد؟ بله، می‌تواند تصمیم بگیرد بنزین را ۵۰ هزار تومان کند—می‌شود تکرار سال ۹۸ و غیر از آن.
ظاهراً پشت‌صحنه به او می‌گویند «برو بنزین را گران کن، مردم راضی می‌شوند!» ببینید، واقعیت این است که تصمیمات کوچک و بزرگ کشور، چه در داخل و خارج، چه در اقتصاد و چه فرهنگ، گیر دارد. راه را باز نمی‌کنند. بالاخره اگر این رئیس‌جمهور را قبول دارند—که ظاهراً می‌گویند قبول داریم، می‌خواهیم کمک کنیم، سنگ‌اندازی نمی‌کنیم—پس چرا در عمل اتفاق نمی‌افتد؟
۲۹۲۱۵