پمپاژ بیرویه؛ عامل اصلی مرگ دریاچه ارومیه/ تبدیل بخشهای بزرگی از دریاچه به «انباشت نمکی»
الهه جعفرزاده: دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه شور ایران و یکی از مهمترین تالابهای جهان، در طول تاریخ خود نوسانات طبیعی بسیاری را پشت سر گذاشته است. اما آنچه امروز با آن مواجهیم، به گفته دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشکده بینالمللی زلزلهشناسی، دیگر یک تغییر اقلیمی طبیعی نیست؛ بلکه بحرانی است که ریشه در فعالیتهای انسانی […]
الهه جعفرزاده: دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه شور ایران و یکی از مهمترین تالابهای جهان، در طول تاریخ خود نوسانات طبیعی بسیاری را پشت سر گذاشته است. اما آنچه امروز با آن مواجهیم، به گفته دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشکده بینالمللی زلزلهشناسی، دیگر یک تغییر اقلیمی طبیعی نیست؛ بلکه بحرانی است که ریشه در فعالیتهای انسانی دارد.
او در گفتوگو با سردبیر پرس هشدار میدهد: «برداشت سالانه آبهای زیرزمینی بیش از چهار برابر حجم فعلی دریاچه است و بدون توقف این پمپاژ، احیای پایدار غیرممکن خواهد بود.»
مشروح گفتوگو را در این لینک بخوانید.
زارع؛ زلزلهشناس
خشک شدن مدرن؛ نقش کشاورزی و سدسازی
زارع تأکید میکند که بحران کنونی از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد: «خشک شدن امروزی – اخیر (پس از ۱۹۹۵) با نوسانات هولوسن متمایز است؛ زیرا عمدتاً ناشی از فعالیتهای انسانی است تا صرفاً هواشناختی.»
او توضیح میدهد که کاهش ۲۱ درصدی بارندگی همراه با کاهش بیش از ۵۰ درصدی جریان ورودی، دریاچه را به سمت فروپاشی برد. از اواسط دهه ۱۹۹۰ تا امروز، ۹۰ درصد مساحت و ۹۵ درصد حجم دریاچه از دست رفته است.
به گفته او، گسترش زمینهای کشاورزی از ۱۵۰ هزار هکتار در سال ۱۳۵۸ به بیش از ۶۰۰ هزار هکتار در سال ۱۴۰۱، ساخت حدود ۷۰ سد، و وجود بیش از ۷۳۰۰۰ چاه – بسیاری غیرقانونی – جریان طبیعی آب را قطع کردهاند. تغییرات اقلیمی با افزایش دما و تبخیر بیشتر، بحران را تشدید کرده است. همچنین گذرگاه ۱۵ کیلومتری دریاچه گردش طبیعی آب را مختل کرده است.
پیامدهای زیستمحیطی؛ طوفانهای نمک و گرد و غبار
زارع هشدار میدهد: «خشک شدن، بستر دریاچه را به منبع اصلی طوفانهای نمک و گرد و غبار تبدیل کرده است. این آئروسلها، حاوی نمک و فلزات سنگین، خطرات جدی برای سلامتی میلیونها نفر ایجاد میکنند و زمینهای کشاورزی اطراف را شور میسازند.»
این چرخه بازخوردی، خسارات محیطزیستی و اقتصادی را همزمان تشدید میکند و نشان میدهد بحران دریاچه تنها یک مسئله محلی نیست، بلکه تهدیدی برای کل منطقه است.
وضعیت بحرانی در سال ۱۴۰۴
زارع وضعیت فعلی را چنین توصیف میکند: «در سال ۱۴۰۴ سطح دریاچه به حدود ۵۸۱ کیلومتر مربع، حجم آب به حدود ۰.۵ میلیارد متر مکعب و شوری ۳۰۰-۴۰۰ گرم در لیتر رسید. تصاویر ماهوارهای نشان دادند که بخشهای بزرگی از دریاچه به “انباشت نمکی” تبدیل شده است.»
این شرایط نشان میدهد که علیرغم پروژههای متعدد، بحران همچنان ادامه دارد.
پمپاژ آب؛ قاتل خاموش دریاچه
به باور زارع، پمپاژ بیرویه آبهای زیرزمینی مهمترین عامل نابودی دریاچه است: «بدون کاهش ۴۰ درصدی در مصرف آب کشاورزی منطقهای، انتقالهای مهندسی فقط بهعنوان “مراقبتهای تسکینی” عمل میکنند تا یک درمان.»
او توضیح میدهد که بیش از ۸۵۰۰۰ تا ۱۰۰ هزار چاه –قانونی و غیرقانونی– ارتباط طبیعی سفرههای آب با دریاچه را قطع کردهاند. برداشت سالانه بین ۱.۲ تا ۲.۲۶ میلیارد متر مکعب است؛ یعنی چهار برابر بیشتر از حجم فعلی دریاچه. در برخی مناطق حتی جریان معکوس شده و آب دریاچه به سفرههای خشک نشت میکند.
زارع هشدار میدهد که این روند منجر به فرونشست زمین و نابودی دائمی توان ذخیره آب خواهد شد. او نتیجه میگیرد: «تا پمپاژ آب متوقف نشود عملاً احیای دریاچه ارومیه غیرممکن است.»
۴۷۲۳۲

ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰