سوار بر اتوبوس می شوی و راهی می شوی. جاده های سرد را نظاره گر هستی و کم کم هوای گرم غالب می شود.
وارد خوزستان می شوی. حال وهوایت عوض می شود. وارد شلمچه می شوی. مصداق هایی که داشتی برایت عینیت پیدا می کند.
مادرانی که در گوشه ای نشسته اند و با نوازش خاک گویا دنبال گم گشته خود هستند. در گوشه دیگر نوجوانان و جوانانی را می بینی که با نجوای یا حسین و سربلند رنگارنگ یاد شب عملیات را برایت مرور می کند. شلمچه، طلایه و … سرزمین نور با مردانی خدایی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰