اختلاف شدید در خاندان سعودی پس از دیدار نتانیاهو و بن سلمان

خاندان سعودی در خصوص رابطه با رژیم صهیونیستی به اختلاف خورده و به دو دسته تقسیم شده‌اند. این اختلاف پس از دیدار «محمد بن سلمان» ولی‌عهد سعودی با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، افزایش یافته است.

یک روزنامه عبری‌زبان از بروز اختلاف در میان خاندان سعودی پس از دیدار ولی‌عهد سعودی با نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی خبر داد.

روزنامه عبری‌زبان هاآرتص در گزارشی نوشت که خاندان سعودی در خصوص رابطه با رژیم صهیونیستی به اختلاف خورده و به دو دسته تقسیم شده‌اند. این اختلاف پس از دیدار «محمدبن سلمان » ولی‌عهد سعودی با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، افزایش یافته است.

طبق این گزارش، یک بخش از خانواده سلطنتی در عربستان خواستار این هستند که سازش با اسرائیل را به تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ مشروط کنند و بخش دیگری نیز خواهان سازش فوری با این رژیم از بیم اقدامات دولت بایدن در قبال ریاض هستند که محمد بن سلمان در رأس این گروه قرار دارد.

هاآرتص افزود: «دو هفته پس از دیدار ناگهانی نتانیاهو و بن سلمان، “ترکی الفیصل” از شاهزادگان مطرح سعودی در نشست گفت‌و‌گوهای منامه، به شدت به اسرائیل انتقاد کرد و آن را قدرت استعمارگر غربی نامید که فلسطینیان را در بازداشتگاههای نظامی نگه می‌دارد. این سخنان در حضور “گابی اشکنازی” وزیر خارجه اسرائیل بیان شد و به مثابه یک سیلی به او بود. به طوریکه اشکنازی از سخنان ترکی الفیصل، ابراز تأسف کرد و گفت که این سخنان با فضای جدید و تغییراتی که در خاورمیانه رخ داده، همخوانی ندارد.»

اما نمی‌توان به راحتی از کنار سخنان ترکی ‌الفیصل عبور کرد. او به مدت ۲۰ سال رئیس سازمان اطلاعات سعودی بود. همچنین سفارت ریاض در لندن و واشنگتن را در دست داشت و تا کنون دیدارهای غیر رسمی متعددی با صهیونیست‌ها داشته است. اظهارات او در نشست منامه به شکل قابل توجهی با سخنان «بندر بن سلطان» از شاهزادگان رده بالای سعودی که رهبران فلسطینی را به علت مخالفت با سازش به شدت به باد انتقاد گرفته بود در تضاد است.

هاآرتض سپس سؤال کرد که چه اتفاقی در قصر پادشاهی در حال وقوع است؟ این روزنامه در این باره نوشت که «ترکی الفیصل» و «بندر بن سلطان» به دو اردوگاه مختلف در خصوص سازش با رژیم اسرائیل تعلق دارند. به طوریکه ترکی بن فیصل در اردوگاه «ملک سلمان» که نگاه سنتی به مسأله فلسطین دارد و ابتکار عربی ۲۰۰۲ که ریاض سردمدار آن است را اساس و پایه سیاست دولت سعودی در این خصوص می‌داند، وابسته است. ابتکاری که هرگونه سازش با اسرائیل را به تشکیل کشور فلسطینی به پایتختی قدس شرقی و بازگشت آوارگان مشروط می‌داند.

همچنین پادشاه سعودی بیم آن را دارد که سازش با رژیم تل آویو، جایگاه مذهبی عربستان را به عنوان کشوری که مکه و مدینه در آن قرار گرفته و سالانه میلیون‌ها عمره‌گزار و حاجی را به خود جذب می‌کند، به خطر بیاندازد و همزمان آثار منفی اقتصادی در پی داشته باشد.

اما در مقابل، فرزند او «محمد بن سلمان» آماده اقدام سریع در خصوص مسأله سازش است. سازشی که ارتباط چندانی با معیارهای ابتکار صلح عربی ندارد. همزمان امتیازی که او در قبال سازش می‌خواهد کاملا روشن نیست. هرچند برخی منابع رفع اتهام ترور خاشقچی، قرارداد تسلیحاتی هنگفت از جمله خرید جنگنده‌های اف-۳۵ و پهپادهایی که امارات خریده است را خواسته بن سلمان دانسته‌اند.

هاآرتص در بخش دیگری از گزارش خود نوشت که اختلاف داخلی در خاندان سعودی در خصوص مسأله فلسطین نباید بر ارتباط میان ریاض و تل آویو در طول سالیان دراز گذشته سرپوش بگذارد. علاوه بر همپیمانی دوط رف برای مقابله با ایران، موضع سعودی‌ها در قبال اسرائیل پس از جنگ ۱۹۶۷ زمانی که ریاض به طور ضمنی حاکمیت صهیونیست‌ها بر مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت شناختند و پس از طرح صلح ۱۹۸۱ و ۲۰۲۲ به مرور تغییر کرده است.