امام موسی کاظم (ع)؛ آوای صبر در دل تاریکی تاریخ

وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم ماه رجب نزدیک می‌شود، دوباره ثانیه‌ها به فریاد می‌آیند. از نگاه دیوارهای شهر، غم می‌چکد. ناله حزین مرغان عاشق است که به گوش می‌رسد؛ امروز پس از چندین سال روز، چندین سال شب، هفتمین ستاره به آسمان هفتم می‌رسد؛ ولی غافل از آنکه این مردم، غفلت، سایه‌گستر چشم‌هایشان […]

وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم ماه رجب نزدیک می‌شود، دوباره ثانیه‌ها به فریاد می‌آیند. از نگاه دیوارهای شهر، غم می‌چکد. ناله حزین مرغان عاشق است که به گوش می‌رسد؛ امروز پس از چندین سال روز، چندین سال شب، هفتمین ستاره به آسمان هفتم می‌رسد؛ ولی غافل از آنکه این مردم، غفلت، سایه‌گستر چشم‌هایشان شده است.
سکوتی عمیق بر سرزمین کاظمین سایه افکنده است، یاد امام موسی کاظم (ع) در جانم می‌درخشد. او که در زندان‌های ظلم و ستم، به رغم زنجیرها و دیوارهای سرد، نور ایمان را در دل‌ها روشن نگه داشت و با صبر و استقامتش، درس‌های بزرگی به بشریت آموخت.
دریغ و صد افسوس که نمی‌دانند اینجا سر دیگر تازیانه‌ها شرم باریدن دارند! چه سخت است و دردناک، دیدن چشمان خیس و بارانی و منتظر دخترت! او سال‌های سال چشم به راهی را تحمل کرد تا تو از سفر برگردی؛ اما غربت تو با تو عجین بود و سرانجام این چشم‌ها را برای همیشه منتظر و داغدار گذاشت.
امام کاظم (ع)، آن امام بزرگوار که در دشت بلا و مصیبت، چهره‌اش همیشه با لبخند امید آراسته بود، به عنوان یک معلم و پیشوای واقعی، نه تنها برای پیروانش، بلکه برای همه انسان‌ها، نماد صبر و شکیبایی شد.
او در برابر ظلم و فساد حاکمان زمان خود، هرگز تسلیم نشد و با تمام وجود، به حقایق الهی پایبند ماند. یاد آن روزهایی که در زندان‌های عباسیان، با زبان نرم و دل‌نشینش، معانی عمیق توحید و عدل را برای پیروانش تبیین می‌کرد.
یا باب الحوائج! چهارده سال در عمیق‌ترین سیاه‌چال جور و ستم هارون، کورترین گره‌های ناممکن را به یک اشاره گشودی و با سوز مناجات عاشقانه‌ات، سیاه‌ترین قلب‌ها را به لرزه در آوردی!
شهادت امام موسی کاظم (ع) نه تنها یک واقعه تاریخی است، بلکه یک درس بزرگ برای ماست. او به ما آموخت که در برابر مشکلات و سختی‌ها، باید ایستادگی کنیم و هرگز از اصول خود دست نکشیم.
در روزهای سخت زندگی‌ام، وقتی غم و اندوه به سراغم می‌آید، یاد امام کاظم (ع) را در دل می‌پرورانم. او که در زندان، در تنهایی و دوری از خانواده، با خداوند راز و نیاز می‌کرد و دردهایش را به او می‌گفت. او نشان داد که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌توان به خداوند امید داشت و از او یاری خواست.
مولا، ای خورشید فرو نشسته در محاق زندان‌ها! امروز دل ما تنها به اندوه نشسته است که شمع جان به یاد روزهای بی‌چراغت، سوزان و اشک غم به یاد ناله‌هایت فروزان است.
ای کاش می‌توانستم در آن روزهای تلخ کنار او باشم و از چشمان پر از نورش درس بگیرم. ای کاش می‌توانستم صدای دلنشینش را بشنوم که با آرامش می‌فرمود: “صبر بر مصائب، کلید فتح است.”
یا باب الحوائج! تو چراغی هستی در دل تاریکی‌ها. یاد تو همیشه در قلب ما خواهد ماند و ما با پیروی از سیره‌ات، راه حق را ادامه خواهیم داد. تو به ما آموختی که شهادت نه پایان زندگی، بلکه آغاز جاودانگی است.
در این روزهای سوگ و اندوه، یاد تو را گرامی می‌داریم و با قلبی پر از عشق و احترام، به مقام والایت ادای احترام می‌کنیم. روح پاکت شاد و نامت همیشه بر لبان عاشقان اهل بیت (ع) جاری باد.
موسی بن جعفر معروف به امام موسی کاظم(ع) و ملقب به کاظم و باب‌الحوائج هفتمین امام شیعیان دوازده‌امامی است. وی در سال ۱۲۸ق، همزمان با شروع قیام ابومسلم خراسانی، داعی بنی‌عباس علیه امویان به‌دنیا آمد و در سال ۱۴۸ق پس از شهادت پدرش، امام صادق(ع)، به امامت رسید.
دوران ۳۵ ساله امامت او با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود. ایشان چندین بار توسط مهدی و هارون عباسی زندانی شد و در ۱۸۳ق در زندان سِندی بن شاهک به شهادت رسید. پس از وی، امامت به فرزندش علی بن موسی(ع) منتقل شد.
امام موسی کاظم (ع) نه تنها یک شخصیت تاریخی است بلکه الگویی از صبر، ایثار و عشق به حق است. زندگی او نشان‌دهنده قدرت ایمان در برابر ظلم و فساد است. یاد او باید ما را ترغیب کند تا در برابر چالش‌ها ایستادگی کنیم و همواره از حق دفاع کنیم. شهادت او نه پایان زندگی‌اش بلکه آغاز جاودانگی‌اش در دل‌های عاشقان اهل بیت (ع) است؛ یادش همیشه زنده خواهد ماند و آموزه‌هایش چراغ راه نسل‌های آینده خواهد بود.