باشگاهی که در آن «فیلمساز» شدم/ تازه‌نفس‌ها در میدان سینما

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، امروز ۲۹ مردادماه ششمین سالگرد تاسیس «باشگاه فیلم سوره» است. امیرعباس ربیعی که سال گذشته با اولین فیلم خود «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، از جمله کارگردان‌هایی است که فعالیت حرفه‌ای خود در سینما را در این مرکز آغاز کرد. او به همین مناسبت […]

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، امروز ۲۹ مردادماه ششمین سالگرد تاسیس «باشگاه فیلم سوره» است. امیرعباس ربیعی که سال گذشته با اولین فیلم خود «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، از جمله کارگردان‌هایی است که فعالیت حرفه‌ای خود در سینما را در این مرکز آغاز کرد. او به همین مناسبت در یادداشتی درباره شروع کارش و دلایل موفقیت باشگاه فیلم سوره نکاتی را مطرح کرده است.
در متن این یادداشت آمده است:
همه چیز از «ولد» شروع شد! آن روزها من به دو سه فیلم کوتاه ساخته بودم و در قرار ملاقاتی که با آقای شفاه داشتیم درباره آنها صحبت می‌کنیم، اتفاقاً ایده فیلم کوتاه «ولد» هم در آن گفتگو مطرح شد و آقای شفاه هم قول حمایت داد. با ساخته شدن فیلم کوتاه «ولد» داستان من و باشگاه فیلم سوره جدی و همان فیلم کوتاه هم منشأ کلی اتفاقات خوب برای فیلمسازی من شد.
وقتی درباره «باشگاه» حرف می‌زنیم به نظرم از یک موضوع مهم خیلی ساده می‌گذریم آن موضوع هم فیلمساز شدن است. مسیری که چند سال طول می‌کشد، کلی گفتگو، بحث، اعتماد و تکنیک لازم دارد و سرآخر به یک کارگردان ختم می‌شود. کارگردانی که بتواند در سینما خودش را اثبات کند و گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. این مهمترین اتفاقی است که دارد در باشگاه می‌افتد و وقتی فکر می‌کنم به اینکه چطور این مسیر در باشگاه طی شده اعتماد و تفکر خود آقای شفاه را یکی از مهمترین مساله‌های این موفقیت می‌بینم.
اینکه محمدرضا شفاه به فیلمساز اعتماد می‌کرد و اجازه می‌داد فیلمساز نگاه خودش را تجربه کند، اینکه توجه و تمرکز باشگاه فیلم سوره روی فیلمساز بود، نه فیلم و اینکه اجازه داده می‌شد که فیلمساز ریسک کند، تجربه کند و نقاط قوت و ضعف خودش را بفهمد و از آنها برای کارهای بعدی درس بگیرد؛ این مهمترین نگاهی بود که می‌توانست بچه‌های فیلمساز را در مسیر رشد و بالندگی قرار بدهد. این اتفاق برای چندین نفر در باشگاه فیلم سوره در این سال‌ها افتاده و همین مسیر است که چند جوان تازه نفس فیلمساز را از دالان این مجموعه به سینمای ایران معرفی کرده است.

امیرعباس ربیعی در پشت‌صحنه فیلم کوتاه «ولد»

ویژگی دیگر باشگاه، حال و هوای اعضای آن است. به نظرم بچه‌های باشگاه علاوه بر آنکه دورویی ندارند و زلال هستند، صفای درونی هم دارند و اجازه می‌دهند که فیلمسازی که در ابتدای مسیر است، تجربه کند، حتی اگر اشتباه کند پای او می‌ایستند و این در این روزگار اتفاق خیلی‌خیلی ارزشمندی است. بچه‌های باشگاه به معنای واقعی با هم مباحثه می‌کردند و تو از نظرات موافق و مخالف هراسی نداشتی و به راحتی می‌توانستی بگویی و بشنوی و بحث کنی. بی آنکه کسی کم لطفی کند یا ناملایمتی در کار باشد. این فضای باز کاملاً درس‌آموز بود برای همه بچه‌ها.
البته صادقانه باید بگویم این حمایتی که از فیلمساز در ابتدای مسیرش وجود دارد بسته به کیفیت تولیداتش کم و زیاد هم می‌شود. مثلاً اگر «ولد» تجربه موفقی نمی‌شد و آن اتفاقات خوب برایش نمی‌افتاد، طبعاً نه آقای شفاه و نه باشگاه نمی‌توانستند از آن با این قدرت حمایت کنند. یعنی هرچند مسیر فیلمساز شدن مهمترین مساله است ولی نمی‌توانیم چشم بر کیفیت خود آثار هم بپوشیم و اثرگذاری آنها در ادامه مسیر را کتمان کنیم.
البته اختلاف نظر امر طبیعی است و نگاه من در برخی اتفاقات با نگاه باشگاه تفاوت‌هایی دارد. مثلاً من ساخته شدن تیزرهای فرهنگی را مسیر مناسبی برای تجربه اندوزی کارگردان برای ورود به سینمای حرفه‌ای نمی‌دانم و معتقدم درگیر شدن به کارهای کوتاهی مانند تیزرهای فرهنگی به خاطر مدت زمان و تولید کوتاه و کم حجم و عدم عمق در محتوا به مرور باعث می‌شود فیلمساز تنبل بشود، حساسیت‌ها و ظرافت‌های هنری برایش کم اهمیت شود و این مسیر او را برای رسیدن به سینمای حرفه‌ای چندان کمک نمی‌کند. البته که ورود به این مدیوم ریشه در مسائل اقتصادی داشت ولی من فکر می‌کنم فیلمساز اگر چند ماه تمرکزش را روی نگارش یک فیلم کوتاه بگذارد نتیجه بهتری عایدش می‌شود تا ساخت تیزر.
ولی به هرحال مسیری که حالا برای من به تجربه دلنشین و دوست داشتنی «لباس شخصی» منجر شده و به لطف خدا در سینما ادامه پیدا می‌کند با «ولد» جدی شد و «ولد» هم حاصل حمایت‌های باشگاه فیلم سوره و شخص محمدرضا شفاه بود. مسیری که او پایه گذاری کرد و الان هم با وجود دوستان تازه نفس با همان راهبرد کلی پیگیری می‌شود و ان‌شاءالله همچنان پرفروغ و موفق باشد.