تورق روزنه‌هایی از عالم غیب/دعای عرفات شما به ما رسید!

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، کتاب «روزنه‌هایی از عالم غیب» نوشته آیت‌الله سیدمحسن خرازی به‌تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ بیست و یکم رسیده است. این‌کتاب دربرگیرنده داستان های واقعی از کرامات ائمه اطهارعلیهم‌السلام و عالمان و زاهدان پیرو اهل بیت است که توسط آیت‌الله خرازی گردآوری شده است. آیت‌الله خرازی می‌گوید از دوران […]

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، کتاب «روزنه‌هایی از عالم غیب» نوشته آیت‌الله سیدمحسن خرازی به‌تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ بیست و یکم رسیده است.
این‌کتاب دربرگیرنده داستان های واقعی از کرامات ائمه اطهارعلیهم‌السلام و عالمان و زاهدان پیرو اهل بیت است که توسط آیت‌الله خرازی گردآوری شده است. آیت‌الله خرازی می‌گوید از دوران جوانی در فکر گردآوری داستان کرامات و رویدادهای مهم مربوط به عالمان و ائمه دین بوده و از آن‌دوران تلاش کرده هر حادثه یا خاطره‌ای را در این‌باره، یادداشت کند. به این‌ترتیب از گذر سال‌ها و گردآوری این‌خاطرات و داستان‌ها، کتاب «روزنه‌هایی از عالم غیب» شکل گرفته است.
آیت‌الله خرازی بر این‌باور است که خواندن مطالب این‌کتاب و خاطرات مندرج در آن، برای عموم طبقات و اقشار مردم سودمند است و تاثیرات زیادی در زمینه‌های عقیدتی، اخلاقی، عبادی، اجتماعی و … خواهد داشت. چون این‌اتفاقات، دل‌ها را نسبت به اعتقادات استوار و تثبیت می‌کنند. او چندنکته را نیز در مقدمه کوتاه کتاب یادآور شده که ۲ عنوان از آن‌ها به این‌ترتیب‌اند: «۱- آن‌چه در این‌کتاب آمده است همه از کسانی نقل شده است که در گفتار، صادق و قابل اعتماد بوده‌اند و در میان آنان کسانی هستند که در آسمان فضیلت و بزرگواری مانند ستارگان می‌درخشند و عظمت آنان بر کسی پوشیده نیست. ۲- در نقل داستان‌ها سعی شده تا مطالب به طوری‌که واسطه‌های موثق نقل کرده‌اند، ذکر شود و از کم و زیاد کردن آن‌ها خودداری شده است.»
«روزنه‌هایی از عالم غیب» سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات مسجد جمکران چاپ شد و تا سال ۱۳۹۱ با دو نوبت ویرایش به چاپ رسید. چاپ جدید این‌کتاب با ویراست سوم در بهار ۱۴۰۲ به بازار عرضه شد.
کتاب پیش رو ۲۲ فصل موضوعی دارد که به این‌ترتیب‌اند:
«کسانی که خدمت امام زمان رسیده‌اند»، «توسل به اهل بیت»، «کرامات ائمه اطهار و امامزاده‌ها»، «برکات زیارت امام حسین (ع)»، «اقامه عزای حسینی»، «درباره تربت امام حسین (ع)»، «برخی از استخاره‌ها»، «درباره قرآن مجید»، «تدبیرهای خاص الهی»، «رویاهای صادقه»، «تازه ماندن اجساد و بدن‌های پاکان»، «آثار نیک و بد اعمال و داستان‌های دیگر»، «آگاهی از وقت مرگ»، «درباره امور غیرطبیعی و غیرعادی»، «درباره روح و تجرید و تسخیر و غیره»، «حیات برزخی و آگاهی اموات»، «فرشتگان، شیاطن و اجنه»، «در محضر علمای ربانی»، «در محضر آیت‌الله العظمی آقای بهجت»، «رهنمودهای اخلاقی آیت‌العظمی آقای بهجت»، «در محضر آیت‌الله العظمی حاج آقا موسی زنجانی» و «ملحقات و اضافات (چاپ پنجم)».
در قسمت‌هایی از این‌کتاب می‌خوانیم:
تبدیل پول‌های نماز و روزه استیجاری به پول‌های گداخته
مرحوم آیت‌الله حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نقل کردند: مرحوم پدرم در درس یکی از اساتید شرکت می‌کردند، ایشان می‌فرمود: من دیدم استاد دست خود را موقع درس و غیره در کاسه آب سردی فرو می‌برد و آب آن کاسه را هم پس از مدتی عوض می‌کند.
پدرم از دیدن این‌منظره تعجب می‌کند، روزی خصوصی از سبب این‌کار از استاد پرسش می‌کند. استاد در پاسخ می‌فرمایند: روزگاری مردم نزد من وجوهی برای نماز و روزه می‌آوردند، من آن‌ها را به یکی از دوستان که به تصورم آدم خوبی بود، می‌دادم و او پول‌ها را از من می‌گرفت، اما در واقع نه نماز می‌خواند و نه روزه می‌گرفت.
من از این‌موضوع هیچ اطلاعی نداشتم، تا آن‌که او مُرد، به تشییع جنازه او رفته و او را خود در قبر گذاشتم. موقعی که قصد داشتم بند کفن را باز کنم، ناگاه دیدم سطح بدن او پوشیده از پول‌های گداخته شده است. در این‌هنگام نوک انگشتان من با آن پول‌های گداخته اصابت کرد. از آن‌روز به بعد انگشتان من سوزش شدیدی پیدا کرده است که من ناچار برای رفع سوزش آن را در آب سرد فرو می‌برم و پس از مدتی آب سرد که گرم می‌شود، باید آب را عوض کنم.
خشک‌شدن پا به واسطه کوتاهی در ادای احترامات
مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی فرمودند: شخصی از آیات و علمای بزرگ قم را پس از فوتش در خواب دیدند که می‌گوید: علت آن‌که در آخر عمر مدتی پایم فلج شده و از کار افتاد، آن بود که نسبت به فلان عالم آن‌طوری که شایسته مقام او بود، ادای احترام نکردم.
مرحوم علامه طباطبایی و کرامت آقای قاضی
آیت‌الله حاج شیخ ابراهیم امینی نجف‌آبادی از قول مرحوم علامه طباطبایی فرمودند: وقتی برای تحصیل به نجف اشرف وارد شدم، نمی‌دانستم چه باید بکنم. در این‌حال چشمم به گنبد مطهر حضرت امیرالمومنین (ع) افتاد، عرض کردم: آقا من آمده‌ام این‌جا، شما خودتان وضع درس و بحث مرا درست کنید. در پی آن، منزلی را اجاره کرده و در آن سکونت کردم. فردای آن‌روز دیدم آقا سید علی قاضی به منزل ما آمدند و فرمودند: به خود رسیدن و تهذیب نفس هم باید مورد توجه باشد. این فرمایش ایشان موجب شد که من برای تهذیب نفس خدمت ایشان رفت و آمد کنم.
مرحوم علامه طباطبایی در وصف مرحوم آقای قاضی می‌فرمود: آقای قاضی خیلی ساکت بود و از صحبت‌های بی‌فایده و بیهوده به‌شدت احتراز می‌کرد.
همچنین مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمودند: خداوند بچه‌هایی را به من اعطا می‌فرمود ولی می‌مردند و باقی نمی‌ماندند، تا آن‌که آثار حمل جدید در همسرم ظاهر شد. مرحوم آقای سید علی قاضی به من فرمود: اسم این حمل را عبدالباقی بگذار، این بچه به دنیا می‌آید و باقی می‌ماند. همین‌طور هم شد، بچه به دنیا آمد و اسم او را عبدالباقی گذاشتم و باقی ماند.
مرحوم آیت‌الله کوهستانی
حجه‌الاسلام آقای حاج سید قاسم شجاعی گفت: مرحوم آیت‌الله کوهستانی مریض بودند، من در عرفات بدون این‌که کسی بفهمد ایشان را دعا کردم و ایشان را از نزدیک ندیده بودم تا وقتی ایران آمدم، با کسی قرار داشتم مرا نزد ایشان ببرد، ولی میسر نشد. به مشهد مقدس رفتم، در حرم دیدم زیر بغل کسی را گرفتند و می‌برند، پرسیدم، گفتند: آقای کوهستانی است. نزدیک رفتم تا مرا دیدند فرمودند: دعای عرفات شما به ما رسید. من در حیرت فرو رفتم.

منبع : مهر نیوز