حکایت مردمانی که در خاموشی خدمت می‌کنند/ طلبه جوانی که غساله شد

پایگاه خبری سردبیر، گروه استان‌ها – آناهیتا رحیمی؛ بوی کلافه کننده سدر و کافور، نقطه آخری از این زندگی است که روزی گذر همه به آنجا خواهد افتاد؛ سرد باشد یا بی روح، سکوت باشد یا دلگیر، چندان فرقی نمی‌کند؛ وقتی جسم بی جانی، آماده رفتن است اما این بار، با آغاز و پایانی متفاوت‌تر […]

پایگاه خبری سردبیر، گروه استان‌ها – آناهیتا رحیمی؛ بوی کلافه کننده سدر و کافور، نقطه آخری از این زندگی است که روزی گذر همه به آنجا خواهد افتاد؛ سرد باشد یا بی روح، سکوت باشد یا دلگیر، چندان فرقی نمی‌کند؛ وقتی جسم بی جانی، آماده رفتن است اما این بار، با آغاز و پایانی متفاوت‌تر از گذشته.

نه خبری از جمعیت است و نه دستی برای گرفتن تابوت، آماده شده است؛ غریبانه و در سکوتی دلگیر جان داده‌اند و همین بس که با شرایط خاصی نیز دفن می‌شوند. جسم‌های بی جانی که تا همین دیروز، حساب و کتاب فردا را می‌کردند اما حالا به یک خواب ابدی فرو رفته‌اند؛ اینگونه که فکر می‌کنم می‌بینم زندگی همین است، یک راه پر پیچ و خم و پر از خاطره‌های تلخ و شیرین.

گویی فرقی نمی‌کند که مرد باشی یا زن؛ وقتی که دل به دریا می‌زنی نباید پاهایت بلرزد و تو را از راهی که با ایمان و عقیده‌ای راسخ به آن پا گذاشته‌ای دور کند. با شیوع ویروس منحوس کرونا، جوانانی به میدان آمدند که شاید هرگز بدان فکر نکرده بودند که روزی لباس مخصوص غسالی به تن کرده و با بوی سدر و کافور، خو بگیرند.

دو خواهری که غساله شدند

هر اندازه هم که هوایش سنگین و دلگیر باشد شیرزن که باشی، همه سختی‌ها را به جان می‌خری تا به غسل اموات، که روزی آرزوی تجربه کردن آن را داشتی برسی. این روزها که شیوع ویروس کرونا، دنیا را درگیر خود کرده است همه گوشه‌ای از کار را گرفته‌اند و حال نیز طلبه‌های خانم، آستین همت را بالا زده و مردانه پای کار ایستاده‌اند.

هراس رو به رو شدن با میت‌هایی که متفاوت‌تر از میت‌های دیگر بوده را کنار گذاشته و با شجاعت تمام، جسم بی جان اموات مبتلا شده به کرونا را غسل می‌دهند؛ این بار حکایت یک طلبه خانم جوان ۲۷ ساله است که به همراه خواهر خود، تنها با یک پیامک ارسالی از سوی حوزه علمیه الزهرا تبریز کمر به همت بسته و برای غسل و کفن اموات کرونایی، یا علی گفته است.

الهام و زهرا خالقی، دو خواهر طلبه جوان و البته مدافعان خاموشی هستند که باری سنگین‌تر از گذشته را به دوش می‌کشند، این دو خواهر آمده‌اند تا اموات مبتلا به کرونا، بدون غسل و کفن راهی خانه آخرت نشود.

برای غسل اموات مبتلا به کرونا اعلام آمادگی کردم

خانم خالقی از سال ۹۱، در حوزه علمیه تبریز، مشغول به ادامه تحصیل بوده است؛ آنطور که خودش می‌گوید گاهی هم برای انجام امورات تبلیغی در مدارس و حتی در مناطق شمال غرب کشور نیز حضور داشته است؛ اما اکنون که شرایط خاصی در کشور به وجود آمده، آمادگی خود را با دیدن پیامک ارسالی از سوی حوزه علمیه الزهرا تبریز برای غسل اموات مبتلا به کرونا، اعلام کرده است.

وی ادامه می‌دهد: از همان ابتدا غساله نبودیم و با به وجود آمدن شرایط خاص، تصمیم گرفتیم که به غسل و کفن اموات مبتلا به کرونا اقدام کنیم و با خواهرم برای شروع کار، در روز ۱۱ و ۱۲ فروردین به مرند اعزام شدیم. امواتی که در اثر ابتلاء به ویروس کرونا جان خود را از دست داده بودند، بعد از ظهرها دفن می‌شدند و اموات معمولی نیز، صبح‌ها به خاک سپرده می‌شدند.

ترسی از میت ندارم

این طلبه جوان، هیچ ترسی از رو به رو شدن با میت و حتی پوشیدن لباس‌های مخصوص، در حین غسل ندارد و اعتقاد دارد که اصلاً هیچ ترسی ندارد و مثل این می‌ماند که کسی خوابیده و یا به یک خواب ابدی فرو رفته است‌.

خانم خالقی بیان می‌کند: برادرم در اوایل شروع به کارم راضی بود اما به خاطر مسن بودن پدر و مادرم و به این دلیل که شاید به دلیل رفت و برگشت از شهرستان مرند به تبریز، ناقل بیماری باشیم، کمی نگران شد ولی بعدها با دیدن اینکه بانوان دیگری نیز در این حوزه مشغول به فعالیت شده‌اند، از اینکه زودتر به این کار، مشغول نشده‌ایم ناراحت شد.

آرزو داشتم غسل میت را تجربه کنم

همه ما آرزوهای در دل داریم، اما جنس آرزوها می‌تواند متفاوت باشد؛ مثل آرزوی خانم خالقی که دوست داشت سطر به سطر کتاب‌هایی که می‌خواند را تجربه کند و اکنون نیز با غسل اموات مبتلا به ویروس کرونا در غسالخانه شهرستان مرند به آرزوی خود رسیده است.

این طلبه خانم ادامه می‌دهد: همواره به مسائل مربوط به زنان فکر می‌کردم و اصلاً به میت فکر نمی‌کردم اما اکنون غساله اموات مبتلا به کرونا هستم و معتقدم که این کار از سوی خداوند برایم نصیب شد و باید گفت، غسل اموات مبتلا به ویروس کرونا هیچ تفاوتی با اموات معمولی ندارد و بعد از غسل دادن با آب سدر و کافور و آب خالص، کفن کرده و داخل نایلون می‌گذاریم.

خانم خالقی از روزی می‌گوید که با زمزمه کردن ذکر لا حول و لا قوه اله بالله العلی العظیم، در غسالخانه حضور یافته و با ذکر این آیات، انس گرفته است؛ روزی که تعداد غساله‌ها کم بود و با لفظ پروردگار، یکی از میت‌ها را که سنگین بود حرکت می‌داد.

اینجا دنیا تعطیل است

غساله جوان در این روزها که شیوع ویروس کرونا، آرام و قرار را از همه گرفته و خیلی‌ها را داغدار کرده است می‌گوید: اینجا دنیا تعطیل است. فقط تو، میت و خداوند هستی؛ میت را غسل می‌دهی تا به دیدار پروردگار خود برود. در غسالخانه فقط این مسائل از ذهن آدمی می‌گذرد و نمی‌توانی به مسائلی جز این‌ها، فکر بکنی.

خانم خالقی از اینکه برای غسل اموات کرونایی اعلام آمادگی کرده است، پشیمان نیست و با اشاره به حدیث پیامبر اکرم (ص) که می‌فرمایند: «هیچ مؤمنی نیست که میّتی را غسل دهد، مگر این‌که حرارت آتش از او دور شود و خداوند مسیر عبور او از پُل صراط به مقداری که صدایش می‌رسد را وسعت بخشد و نوری به او می‌دهند که با آن به بهشت رسد، از ثواب غسل اموات می‌گوید.

این غساله جوان می‌گوید: در حال حاضر نیز بانوان طلبه مرندی مشغول کفن و دفن اموات کرونایی هستند و اینجا فرصت خوبی است تا از خانم بهرامی که به همراه ما بودند و هم چنین از کادر درمانی تشکر کنم.

غساله که باشی و از نزدیک با امواتی که بر اثر مبتلا شدن به ویروس کرونا، جان خود را از دست داده‌اند در تماس باشی، قطعاً صحبتی با افرادی که این روزها شاید به شیوع این ویروس توجه چندانی نداشته باشند داری.

خانم خالقی نیز صحبت خود را اینگونه تمام کرد که این روزها مردم باید اصول بهداشتی را به طور کامل رعایت کنند و در واقع ضروری که مردم مجبور هستند به بیرون از خانه بروند، رعایت بهداشت فردی را فراموش نکنند.

گروه‌های جهادی برای مقابله با شیوع ویروس کرونا مرد و زن نمی‌شناسد، همه پای کار هستند؛ اسم آنها را مدافعان خاموش گذاشتیم اما در این روزها اگر نبودند آخر و عاقبت اموات مبتلا به ویروس کرونا مشخص نبود.

بانوان نیز به رسم روزهای سخت دوران جنگ که هم‌پای مردان، هر آنچه در توان داشتند دریغ نمی‌کردند، امروزه بار دیگر نیز در شرایط سخت کشور، به گروه‌های جهادی پیوسته و نام و نشان مدافعان خاموش را برای همیشه در صفحه صفحه تاریخ، به یادگار خواهند گذاشت.