سردی فضای انتخاباتی؛ پویایی سیاسی یا کوچ منازعات به فضای مجازی ؟
به عبارتی بسیاری از حوزه های انتخابیه مازندران به دلیل اینکه چند شهرستانی هستند ، همواره در انتخابات مجلس این طرح مطالبات و منازعات منطقه ای بود که تنور انتخابات را گرم می کرد و این منازعات منطقه ای و گاهی قومی و قبیله ای برای کسب کرسی با تنش نیز همراه می شد در […]
به عبارتی بسیاری از حوزه های انتخابیه مازندران به دلیل اینکه چند شهرستانی هستند ، همواره در انتخابات مجلس این طرح مطالبات و منازعات منطقه ای بود که تنور انتخابات را گرم می کرد و این منازعات منطقه ای و گاهی قومی و قبیله ای برای کسب کرسی با تنش نیز همراه می شد در حالی که بررسی های خبرنگاران سردبیر نشان می دهد که در فضای تبلیغات انتخاباتی مجلس یازدهم نه تنها منازعه منطقه ای جدی دیده نمی شود ، بلکه بسیاری از این فضا با عنوان ” سردی فضای انتخاباتی ” یاد می کنند.
انتخابات به هر شکل آن همیشه و در هر مختصات جغرافیایی و سیاسی با خمیرمایه رقابت همراه است که از منظر علم سیاسی این طبیعت انتخابات بوده زیرا رقابت که گاهی به شکل منازعه سیاسی ، قومی و قبیله ای و منطقه ای جلوه می کند و به هرج و مرج کشیده نمی شود ، نشان دهنده پویایی یک نظام سیاسی و فقدان عوامل خارجی اثرگذار بر انتخاب مردم است.
انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز همواره در مازندران به دلیل نقش پر رنگ سیاسی این استان از حرارت و رقابت تنگاتنگ منطقه ای و قومی و قبیله ای خاصی برخوردار بوده و است و یکی از چهره ها و مسائلی که همواره برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در مازندران دیده میشود، برگزیدن یک نماینده برای ۲ یا چند شهرستان است که به دلیل کمبود جمعیت ، تجمیع حوزه ها صورت گرفته است.
البته این وضعیت در استان مازندران محدود به یک حوزه انتخابیه نیست و به دلیل شهرستان های متعدد کوچک و کم جمعیت به یک روال عادی تبدیل شده است، اما به دلیل رسوب چند صد ساله فرهنگ قومی و طایفهگرایی رقابتی دیرینه بین شهرستان ها برای برتری کاندیداها وجود دارد.
البته این رقابت در ذات خود رقابتی کاذب و یا هرج و مرج گونه نیست زیرا در بسیاری از کشورهای حتی توسعه یافته در امر سیاسی نیز انتخاب یک نماینده برای ۲ حوزه انتخابیه امری مرسوم است و فضای فرهنگی و سیاسی به گونه ای ترسیم شده که همه ان را به چشم یک رقابت می بینند تا سهم خواهی.
در مازندران از ۹ حوزه انتخابی برای کرسی مجلس شورای اسلامی به جز حوزه انتخاباتی بابل و آمل ، بقیه حوزه های انتخابیه ادغام شده از ۲ یا چند شهرستان هستند.مثلا حوزههای انتخابی ساری با میاندرود، بهشهر با نکا و گلوگاه ، نور با محمودآباد، تنکابن با رامسر ، قائمشهر با سیمرغ، سوادکوه ، سوادکوه شمالی و جویبا و بابلسر با فریدونکنار ادعام شدند تا به صورت مشترک یک یا چند نماینده در مجلس داشته باشند.
رقابت چند شهرستان و شهر برای یک یا چند نماینده با توجه به سابقه فرهنگ طایفه گرایی همواره منجر به برخی تنش ها و در برهه ای از تاریخ تبدیل به کشمکش و نزاع نیز شده است. البته این تنش های انتخاباتی استان مازندران بیشتر در حوزه های اتفاق افتاده که شهرستان های همتراز و تقریبا هم جمعیت زیر یک حوزه قرار گرفتند.
یک نمونه
یکی از این موارد حوزه انتخابی بابلسر و فریدونکنار است که از دیر باز به دلیل برخوداری جمعیت کمتر از حدنصاب قانونی، تنها یک کرسی در انتخابات مجلس یا به عبارتی یک صندلی در صحن بهارستان دارند. انتخابات مجلس در میان این ۲ شهرستان بیش از دیگر مناطق استان از فراز و فرودها و همچنین حرارت خاصی نسبت به دیگر حوزههای انتخابی استان برخوردار بوده که در برخی از برهههای تاریخ به منازعه نیز کشیده شده است.
به دلیل رقابت این ۲ شهرستان برای تصاحب کرسی مشترک در مجلس همواره تنور انتخابات در بابلسر و فریدونکنار بیش از هر حوزه دیگر داغ بوده و همواره در دوره های مختلف انتخاابت مجلس به دلیل رقابت شدید میزان مشارکت این ۲ شهرستان در بالای جدول قرار داشته است ، اما در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، فضای انتخاباتی در این حوزه انتخابیه که به عنوان نمونه انتخاب شده بسیار آرام است و آنچه مشاهده می شود تبلیغاتی گسترده ، اما در آرامش است که در محافل عمومی به فضای سرد انتخاباتی تعبیر می شود.
حتی با وجود اینکه در گذشته نامزدهای هر کدام از این شهرستان ها در شهرستان رقیب نمی توانستند دفتر داشته باشند ، اما اکنون شاهد تبلیغات وسیع نامزدهای هر ۲ شهرستان در بوم دیگری هستیم.
نگاهی گذرا به سابقه انتخابات مجلس در میان شهرستان بابلسر و فریدونکنار نشان می دهد، تقریبا این ۲ شهرستان وزن برابری در تصدی کرسی مجلس شورای اسلامی داشتند. پس از اینکه در مجلس سوم حوزه انتخابیه بابلسر و فریدونکنار از شهرستان بابل جدا شد، کرسی این دو شهرستان در مجلس سوم ، چهارم و میاندوره اول مجلس پنجم در دست محمد مجدآرا قرار داشت که اصالتا بابلی بود. پس از آن در میان دوره اول مجلس پنجم کرسی بابلسر و فریدونکنار در دست مقداد نجفنژاد که اصالتا اهل بابلسر بود قرار گرفت که توانست برای مجلس ششم ، هشتم و نهم نیز به نمایندگی بابلسر و فریدونکنار انتخاب شود ، اما فریدونکنار پس از اینکه تنها در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی توانست با نامزدی حجت الله روحی کرسی بهارستان را از آن خود کند، در دوره دهم مجلس هم با مشارکت حداکثری نتایج را به نفع نماینده فعلی خود تغییر داد.
نمای کلی از کرسی های ادواری مجلس شورای اسلامی برای حوزه انتخابیه بابلسر و فریدونکنار نشان می دهد که نامزدهای هر ۲ ناحیه تقریبا به یک اندازه صندلی نمایندگی را در اختیار داشتند.
چرا رقابت میان بابلسر و فریدونکنار متفاوت است؟
هادی غلامنیا کارشناس مسائل سیاسی و از اهالی شهرستان بابلسر به خبرنگار سردبیر پرس گفت: شرایط اجتماعی و هویتی میان مردم بابلسر و فریدونکنار متفاوت از دیگر مناطق است.
وی ادامه داد : برای مثال در حوزه انتخابیه ساری و میاندرود می بینیم که وزن جمعیتی ساری ۱۰ برابر میاندرود است و در حوزه انتخابی نور و محمودآباد نیز جمعیت چندین برابری نور بر افزایش شانس این شهرستان در مقابل رقیب خود را بیشتر می کند.
غلامنیا با اشاره به مسائل هویتی توضیح داد : برای مثال در حوزه انتخابی تنکابن و رامسر رقابتی شدید وجود ندارد زیرا تقریبا این ۲ شهرستان از بافت هویتی مشترکی برخودار هستند ، اما بابلسر و فریدونکنار به دلیل تراز تقریبا برابر جمعیتی، رقابت هویتی دیرینه، قومگرایی و رقابتهای اقتصادی منجر شده است که مشارکت سیاسی آنها نیز با رقابت همراه باشد.
به گفته این کارشناس سیاسی منطقه ، بابلسر و فریدونکنار حتی در مسائل توسعه ای هم با یکدیگر رقابت می کنند و در بسیاری از مسائل سیاسی ، اقتصادی، توسعه شهری و برخوداری از خدمات خود را با یکدیگر مقایسه می کنند که همواره بوعی ” کینه اجتماعی ” را در آنها ایجاد کرده است.
وی به کاهش کشمکش انتخاباتی این ۲ شهرستان اشار کرد و افزود : به نظر می رسد نوعی خستگی و دلزدگی در میان افکار عمومی فریدونکنار و بابلسر ایجاد شده است که تن بهاین تنش ها و منازعات نمی دهند.
غلامنیا این دلزدگی را ناشی از شرایط اقتصادی ، بدبینی به نمایندگان ، عملکرد ناموفق نمایندگی مجلس برای توسعه اقتصادی و همچنین شکست وعده های توسعه ای نمایندگان ادوار مختلف دانست و اظهار داشت: این عوامل به نوعی نا امیدی در مردم این ۲ شهرستان و نواحی مشابه ایجاد کرده است.
کوچ نزاع ها به فضای مجازی
این کارشناس گفت: از دیگر علتهای سرد شدن تنور نزاع در حوزه های انتخابیه مشترک می توان به هزینه بالای این کشمکش اشاره کرد که دیگر کسی به این هزینه تن نمیدهد.
غلامنیا افزود : این هزینه بالای مالی و اجتماعی منجر به کوچ تنش های انتخاباتی از فضای کوچه و خیابان به فضای مجازی و موبایلی شده است که هم هزینه مالی کمتری داشته و هم آسیب اجتماعی ناملموس تری در پی دارد.
به گفته او حضور در فضای مجازی و تنشهای مجازی امروز به امری عادی برای تبلیغات انتخاباتی و حتی کنش نمایندگان و مسئولان حکومت تبدیل شده است که می تواند تا حد زیاید نزاعهای اجتماعی و سیاسی را تعدیل کند.
وی همچنین گفت که استفاده از فضای مجازی برای رقابت انتخاباتی خسارت به مراتب کمتری به افکار عمومی و اموال عمومی خواهد زد.
پویایی سیاسی جایگزین منازعه
جواد جمالی دکترای علوم و جامعه شناسی سیاسی در باره کاهش نزاع های سیاسی نظر دیگری دارد و آن را نه تنها محدود به مازندران نمی داند ، بلکه اعتقاد دارد که می توان وضعیت مازندران را در بستر ملی تحلیل کرد.
جمالی گفت : نمیتوان نقش فضای مجازی و دوری مردم از تنش فیزیکی را نادیده گرفتف اما اینها دلایل ثانویه هستند و بیشتر خود معلول هستند نه علت.
وی افزود: نگاه از منظر فضای مجازی یا دلزدگی سیاسی زاویه ای سطحی بوده و نمی توان مارا به عمق تحولات اجتماعی راه برد.
این جامعه شناس سیاسی اظهار داشت: کاهش کشمکشهای سیاسی و انتخاباتی این روزها را باید در افزایش سطح آگاهی سیاسی و پویایی عقلانی انتخاباتی تبیین و بررسی کرد
جمالی ادامه داد: اگر تاریخ و تحولات انتخاباتی را از شهریور ۱۲۸۵ یعنی نخستین مجلس در دوران مشروطه را تا به امروز مرور کنیم خواهیم دید که کنش و واکنش اجتماعی چه میزان تغییر یافته است.
وی با اشاره به اینکه نخستین انتخابات در ایران همواره دارای شعبان بیمخهایی بود که با اندک پولی به راحتی و با زور از مردم رای جمع می کردند، اما امروز در فضایی زندگی سیاسی را به جلو می بریم که جلب آرا شاید سخت ترین کار یک نامزد انتخاباتی در تمام زندگی او باشد.
این جامعه شناس سیاسی فضای آرام انتخاباتی را نه ناشی از قوه قهری حاکمیت و یا ایزوله کردن جامعه ، بلکه ناشی از ارتقای فهم اجتماعی از مسئله انتخاباتی و تاثیر آن دانست.
به گفته جمالی ارتقای فهم اجتماعی و سیاسی نتیجه ای جز زدودن نزاع ها و درگیریهای قومی و قبیله ای ندارد که اتفاقا فضا را برای پویایی سیاسی و همچنین انتخاب بهترین گزینه مصاعت می کند.
وی گفت: حال اگر این تحلیل را به سطح خرد شیفت دهیم خواهیم دید که رقابت های انتخابتی میان بابلسر و فریدونکنار و یا هر حوزه انتخابی چند شهرستانی کاملا تحت تاثیر ارتقای فرهنگ و فهم سیاسی و انتخاباتی شده است.
جمالی افزود : امروزه مردم بابلسر و فریدونکنار و امثال آن نه به دلیل هزینه ، بلکه به دلیل هوشیاری اجتماعی به نزاع های نامزدهای انتخابتی ورود نمی کنند، و سعی می کنند با کسب اطلاع بیشتر از نامزدها در فضایهای واقعی ، مجازی و خانواده و دوستان بهترین ها را انتخاب کنند.
این کارشناس سیاسی اظهار داشت: شعور سیاسی مردم در چند دهه اخیر به واسطه تنوع در انتخابات ، تنوع در چهره های سیاسی و توسعه رسانه ای به مراتب بیش از دوره های نخستین انقلاب است که با چوب و چماق رای گیری را پیش می بردند.
فضای انتخابات در حوزه های ۲ قطبی و چند قطبی
جمالی به فضای انتخاباتی یازدهمین دوره مجلس اشاره کرد و گفت: من صرفا به فضای کلان انتخابات خواهم پرداخت و شما ( خبرنگار سردبیر پرس ) می توانید آن را به حوزههای خرد و حزوه های انتخاباتی ارجاع دهید.
وی ادامه داد: بسیاری به واسطه کاهش تنشهای خیابانی و شلوغ کاری طرف داران نامزدها اعتقاد دارند که فضای انتخابات سرد است که البته نباید این دیدگاه را نادیده گرفت و آن را کاملا رد کرد، بخش قابل توجهی از مشارکت ناشی از اثر گذاری افراد جامعه به صورت زنجیر وار است و اگر یک قطعه از این زنجیر با نگاه دلسرد به انتخابات نگاه کند و از رشته باز شود، باقی افراد تاثیر پذیر از ان نیز جدا خواهند شد.
این کارشناس گفت: من نیز معتقد هستم فضای انتخابات در مثلا شهر بابلسر و فریدونکنار اندکی سرد شده که متغییر های مختلفی در آن دخیل است که می توان به ورود نامزدهای جدید و عدم شناخت اجتماعی، کنارگیری و رد صلاحیت نامزدهای سنتی که بیشترین ارتباط ذهنی و خاطره را برای مردم داشتند، مشکلات اقتصادی کشور ، محافظه کاری جامعه و دیگر موارد جست و جو کرد.
جمالی اظهار داشت: من تصور می کنم باید تا لحظه اخر صبر کرد و نتیجه را دید و نباید از تحرک اجتماعی نسبت به چیزی قضاوت کنیم ، زیرا دیگر همانند گذشته جامعه با شلوغکاری ستادهای انتخاباتی ارتباط بر قرار نمیکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰