سیاست اسرائیل در قبال ایران در سال ۲۰۲۱

اسرائیل می‌داند که تعامل آمریکا با ایران در دوره بایدن متفاوت خواهد بود، از این رو، به تبعیت از اصل داگان در مورد تعطیلی برنامه‌های هسته‌ای ایران از طریق هدف گیری ساکت، بدون پناه بردن به عملیات نظامی استفاده می‌کند. اما در سطح سوریه، گزینه اول اسرائیل، افزایش حملات نظامی تا زمان پایان حضور ایران در این کشور است، حتی اگر مجبور به ورود به نبرد نظامی گسترده‌ای با حزب الله شود.

حمزه أبو شنب در المیادین نوشت: رژیم صیونیستی از دو سال پیش تا کنون درگیر یک بحران سیاسی است که در پی آن سه بار انتخابات پارلمانی برگزار نموده و انتخابات چهارمش هم نزدیک است. با این حال، دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی صهیونیستی به مبارزه خود با جبهه‌های متعدد مقاومت ادامه می‌دهند و رهبران نظامی در این رژیم خود را ملزم به تفکر دائم برای وضع دیدگاه‌ها و استراتژی‌های به روز می‌دانند.

در ادامه این مطلب آمده است: چالش‌های صهیونیستی در حالی افزایش یافته است که نتانیاهو درگیر اقدامات بی سابقه‌ای در زمینه عادی سازی روابط با برخی کشور‌های عربی است و در برابر روزنه‌هایی که نتانیاهو در دیواره حمایت عربی از مساله فلسطین ایجاد کرده، در نتیجه توسعه جبهه‌هایی که تهدید واقعی برای آن است، در یک حالت بی خوابی و نگرانی قرار دارد.

با اغاز هر سال، دستگاه‌های متخصص رژیم صهیونیستی به بررسی تهدیداتی که با آن مواجه هستند می‌پردازند و در این باره تحلیل‌های زیادی ارائه می‌دهند، که اغلب آن‌ها گروه‌های مقاومت و محور حامی این گروه‌ها را اصلی‌ترین دشمن اسرائیل می‌دانند.

در این میان، ایران در اولویت عملیات اطلاعاتی اسرائیل قرار دارد، به این دلیل که صهیونیست‌ها این کشور را تهدید وجودی برای خود می‌دانند و نمی‌تواند برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران و روابط آن با نیروهای عراقی و یمنی را نادیده بگیرند.

در همین چارچوب، تلاش می‌کنیم سیاست امنیتی و نظامی که انتظار می‌رود دشمن صهیونیستی در تعامل با تهدیدات ناشی از برنامه‌های هسته‌ای ایران و حضور نظامی آن در سوریه اتخاذ کند را مورد بررسی قرار دهیم.

واقعیت ۲۰۲۱

در روز‌های پیش رو، بایدن رهبری ایالات متحده را به دست می‌گیرد، کسی که بار‌ها از نیت خود برای بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران صحبت کرده است و این مساله مشکل بزرگی برای اسرائیل است. با اینکه توافق هسته‌ای فضایی را به تهران می‌دهد تا در سایه بهبود اوضاع اقتصادی خود از برنامه‌های هسته‌ای اش تا حدی عقب نشینی کند، اما این توافق تهدیدات دیگری که ایران می‌تواند برای اسرائیل داشته باشد را کنترل نمی‌کند، از این رو اسرائیل سیاست‌های گذشته خود علیه برنامه‌های هسته‌ای ایران را ادامه می‌دهد که از آن جمله است:

۱-سیاست هدف گرفتن دانشمندان هسته‌ای و ترور آن‌ها با هدف تضعیف ظرفیت‌های ایرانی و کند کردن حرکت هسته‌ای ایران.

۲-حمله سایبری به تاسیسات ایرانی.

۳-اقدامات خرابکارانه مستقیم با هدف گرفتن تاسیسات هسته‌ای از داخل، همانطور که در مورد نطنز اتفاق افتاد.

گزینه نظامی

اسرائیل با تهدیداتی که متوجه آن است بر اساس دو اصل برخورد می‌کند: اول اصل بیگن، که مبتنی بر هدف گرفتن مستقیم و تهدید با جنگنده هایش است، همانطور که در جریان بمباران عراق در سال ۱۹۸۱ چنین کرد و اصل دوم، اصل داگان است، که متکی بر اقدامات اطلاعاتی سری و هدف گرفتن غیر مستقیم است که در رابطه با طرح هسته‌ای ایران در پیش گرفته است و انتظار می‌رود در آینده نیز به همین شیوه ادامه دهد.

درست است که اسرائیل قبلا گزینه حمله نظامی به ایران را با جدیت در نظر داشت، اما رهبران نظامی ارتش اسرائیل که در رأس آن‌ها اشکنازی قرار دارد، مخالف این مساله بودند و به این دلایل در مورد نتیجه اطمینان نداشتند:

۱-ناتوانی در وارد آوردن ضربه نظامی کاری، به دلیل پراکندگی تاسیسات هسته‌ای ایران و سختی جغرافیای کوهپایه‌ای آن.

۲-حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، توجیه کافی را به تهران می‌دهد تا زوند فعالیت‌های هسته‌ای خود را سرعت ببخشد.

۳-امکان شعله ور شدن مقابله نظامی طولانی مدت بین تهران و متحدانش با دشمن صهیونیستی، بر استقرار جبهه داخلی صهیونیستی منعکس می‌شود، بخصوص در صورتی ک ضربات نظامی تهران به عمق اسرائیل و تاسیسات حیاتی آن برسد.

۴- موفقیت استراتژی سال‌های قبل، بدون نیاز به برخورد مستقیم.

حضور ایران در سوریه؟

از زمان شعله ور شدن بحران سوریه، اسرائیل امیدوار بود تا بتواند از این فرصت برای تقسیم سوریه استفاده کند، اما این فرصت با حضور ایران در سوریه تبدیل به تهدید شد، از این رو، اسرائیل اقداماتی را اتخاذ کرد:

۱-تلاش سیاسی و دیپلماتیک برای جلوگیری از استقرار ایران در مرز‌های اسرائیل.

۲-هدف گرفتن پایگاه‌های نظامی و مراکز حضور کارشناسان ایرانی مستقر در سوریه.

۳-هدف گرفتن هر گروه نظامی وابسته به سوریه، ایران یا حزب الله که در مرز‌های سوریه با اسرائیل تحرکاتی دارند.

منابع نظامی متعددی و در رأس آنها، وزیر دفاع سابق اسرائیل تاکید کرده بودند که سال ۲۰۲۰ سال، سال بیرون راندن نیرو‌های ایرانی از سوریه، با افزایش عملیات نظامی علیه پایگاه‌های ایرانی است، اما مساله محقق نشد، که به اعتقاد برخی تحلیلگران، بحران کرونا مانع اصلی توسعه حملات اسرائیل در سوریه بوده است.

پیش بینی می‌شود که در سال ۲۰۲۱ نیز اسرائیل به حملات خود در سوریه ادامه داده و سیاست قبلی خود را کنار نگذارد.

در این شرایط است که احتمال وقوع درگیری بین اسرائیل و ایران مطرح می‌شود، چرا که اسرائیل مایل به خروج ایران از سوریه است و در مقابل، تهران در جبهه نبرد با اسرائیل از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند و چه بسا به دنبال افزایش حملات صهیونیست‌ها به سوریه، تهران هم سیاست صبر استراتژیک خود را کنار بگذارد.

به طور کلی، اسرائیل می‌داند که تعامل آمریکا با ایران در دوره بایدن متفاوت خواهد بود، از این رو، به تبعیت از اصل داگان در مورد تعطیلی برنامه‌های هسته‌ای ایران از طریق هدف گیری ساکت، بدون پناه بردن به عملیات نظامی استفاده می‌کند.

اما در سطح سوریه، گزینه اول اسرائیل، افزایش حملات نظامی تا زمان پایان حضور ایران در این کشور است، حتی اگر مجبور به ورود به نبرد نظامی گسترده‌ای با حزب الله شود.