ماجرای محاصره زن ایرانی در سوریه چه بود؟/ روایت فرار عجیب «ماهرخ»

محمدمهدی بهرامی‌نژاد کارگردان مستند «ماهرخ» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند، در گفتگو با سردبیر پرس درباره آن توضیح داد: این مستند در سال ۱۳۹۸ در سوریه تصویربرداری شده و داستان آن درباره یک زن ایرانی به نام ماهرخ حسینی است که سال‌ها در سوریه زندگی، در همان‌جا با یک فرد فلسطینی ازدواج کرده و […]

محمدمهدی بهرامی‌نژاد کارگردان مستند «ماهرخ» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند، در گفتگو با سردبیر پرس درباره آن توضیح داد: این مستند در سال ۱۳۹۸ در سوریه تصویربرداری شده و داستان آن درباره یک زن ایرانی به نام ماهرخ حسینی است که سال‌ها در سوریه زندگی، در همان‌جا با یک فرد فلسطینی ازدواج کرده و صاحب فرزند شده است. در ایام جنگ سوریه، این خانم دقیقاً در منطقه قرار داشت که توسط تروریست‌ها محاصره شده بود و در واقع آنجا را اشغال کرده بودند.

وی در ادامه توضیح داستان مستند «ماهرخ» افزود: تروریست‌ها می‌دانستند که یک زن ایرانی در این منطقه سکونت دارد و به‌شدت هم دنبال او بودند اما ماهرخ در آن مقطع خودش را به کر و لالی زد تا شناسایی نشود. بعدها با ارتباطاتی که او توانست با بیرون از آن منطقه بگیرد، عملیاتی انجام شد و ماهرخ توانست با خانواده‌اش از آن منطقه خارج شود. ما زمانی به او رسیدیم که به‌دنبال شناسنامه و پاسپورت برای فرزندانش بود و در این مسیر درگیر برخی مشکلات حقوقی شده بود. همسرش بعد از آن حوادث سرنوشت نامعلومی داشته و احتمال آن می‌رود که توسط همان تروریست‌ها کشته شده باشد. ماهرخ در گیرودار همین مشکلات حقوقی و پیگیری‌ها داستان زندگی‌اش را برای ما تعریف کرد.

بهرامی‌نژاد درباره دلیل تمرکز تروریست‌ها بر روی شکار ماهرخ بیان کرد: در مقطعی، ملیت آدم‌ها در سوریه بسیار حائز اهمیت شده بود. به این معنا که اگر شما صرفاً یک ایرانی بودید، یکی از طرفین می‌توانست با دستگیری شما طرف دیگر را تحت فشار بگذارد و به همین دلیل صرف ملیت آدم‌ها هم مهم شده بود. در مقاطع مختلفی شاهد بودیم که تروریست‌ها ایرانی‌های مقیم را می‌گرفتند تا آن‌ها را با اسرای خود مبادله کنند. گاهی حتی در قبال پول اقدام به مبادله افراد کردند. برای تمامی نیروهای اعزامی از سوی ایران، جان تک‌تک ایرانی‌های حاضر در منطقه مهم بود و تروریست‌ها هم از این ماجرا اطلاع کامل داشتند. موارد دیگری مانند همین خانم ماهرخ هم در واقعیت وجود داشتند که پس از اسارت توانستند مبادله و آزاد شوند.

وی درباره رهایی ماهرخ از منطقه تهدید افزود: در زمان جنگ فضا اینگونه بود که اگر نیروهای ما قصد حمله به یک محله مشخص را داشتند، می‌دانستند که در آن منطقه زن و بچه هم حضور دارد و به همین دلیل نسبت به عملیات اطلاع‌رسانی می‌کردند تا زن‌ها و بچه‌ها فرصت خروج از منطقه را داشته باشند، به این منظور هم مسیری را باز می‌کردند که تنها زن‌ها و بچه‌ها اجازه عبور از آن را داشتند. منطقه‌ای که ماهرخ در آن حضور داشت، جزو مناطقی بود که آخرین مراحل عملیاتی آنجا قرار بود صورت بگیرد اما به دلیل ارتباطی که او می‌تواند با نیروهای بیرون برقرار کند، نیروهای نظامی ما در همین منطقه اقدام به تبادل می‌کنند و در همین فرآیند هم مسیر آزادی ایجاد می‌شود تا ماهرخ امکان خروج از منطقه را پیدا کند. یک سری از زنان و بچه‌های سوری هم با همراهی او از آن منطقه آزاد شدند.

کارگردان مستند «ماهرخ» درباره ویژگی‌های شخصی کاراکتر اصلی مستند خود توضیح داد: خانم حسینی یک انسان به‌شدت خودساخته و دارای شخصیتی قوی بود. او به زندگی در سوریه و همسرش علاقه‌مند شده و سال‌ها هم در آن کشور زندگی کرده بود. البته در مستند هم به‌طور کامل توضیح می‌دهد که در ابتدا شرایط برایش دشوار بوده چرا که فرهنگ‌های متفاوتی داشته‌اند. حتی قصد جدایی از همسرش را هم داشته اما از آنجا که بچه‌دار می‌شوند، زندگی در غربت را به جان می‌خرد و آنجا ماندگار می‌شود. برای ماهرخ، بچه‌هایش به‌شدت مهم بودند و این حساسیت یکی از خصوصیات ویژه او محسوب می‌شود. بخشی از کارهایی هم که انجام داده در راستای همین از خود گذشتگی افراطی نسبت به فرزندانش بوده است.

وی افزود: ماهرخ در ابتدا یک فرد کاملاً عادی بوده است اما همین آدم‌های عادی شکل‌دهنده ایثارها و ازخودگذشتگی‌ها در زمانه جنگ‌ها بوده‌اند. همه آدم‌ها شاید در مواجهه با آرمان‌ها، از جنس فردی مانند حاج قاسم نباشند اما همین آدم‌های عادی بدنه جنگ‌ها و از خودگذشتگی‌ها را شکل داده‌اند. همین آدم‌های عادی در مسیر مبارزه‌شان قطعاً به آرمان‌ها هم می‌رسند. ماهرخ هم در ادامه سختی‌هایی که تحمل کرد، به یک آرمان‌خواهی رسید اما در آغاز یک فرد کاملاً عادی بوده است.

بهرامی‌نژاد درباره جذاب‌ترین تجربه خود در فرآیند ساخت مستند «ماهرخ» هم گفت: این فیلم به‌طور کامل در سوریه فیلمبرداری شده و من مقطعی را با ماهرخ همراه بودم. در منزل و محل‌کارش با تیم فیلمبرداری همراهش بودیم و او روایت‌گر سرگذشتش بود. یکی از تجربه‌های جذاب در این مسیر، زمانی بود که هنگام حضور در حرم حضرت رقیه (س)، ماهرخ به‌شدت منقلب شد و حس غریبی پیدا کرد که صحنه‌های آن هم در فیلم وجود دارد. برای من لحظه منقلب شدن او بسیار جالب و تأثیرگذار بود.

این مستندساز درباره روایت‌های ماهرخ از تلاش‌هایش برای فرار از محاصره تروریست‌ها اظهار کرد: در مقطعی ما به خانه‌ای رفتیم که ماهرخ پیش‌تر در آن زندگی می‌کرد. او یک جاری هم داشت. زمانی که تروریست‌ها به این خانه هجوم می‌آورند، این جاری کمک می‌کند تا ماهرخ در یک کمد مخفی شود. از آنجایی که تروریست‌ها با جاری ماهرخ، هم‌ملیت بودند، او می‌تواند آن‌ها را دست به سر کند! ماهرخ تمام این لحظه‌ها را برای ما روایت می‌کرد. شخصاً در مستندسازی خیلی اعتقادی به بازسازی صحنه‌ها ندارم و به همین دلیل سعی کردم دست ماهرخ را برای صحبت‌هایی که می‌خواهد داشته باشد، باز بگذارم و دخالتی در روایت او نداشته باشم.

وی افزود: وقتی ماهرخ موفق به ترک این منطقه می‌شود و به نیروهای خودی پناه می‌آورد، زندگی‌اش تغییر می‌کند. البته تنها امنیت جانی‌اش تأمین می‌شود و بعد از آن دچار فقر می‌شود، معضلی که بسیاری از اهالی سوریه هنوز هم با آن دست به گریبان هستند.

بهرامی‌نژاد درباره اینکه ماهرخ چرا برای ادامه زندگی به ایران بازنگشت هم توضیح داد: مشکل اصلی او شرایط فرزندانش بوده است. بچه‌های ماهرخ نتوانستند شناسنامه و پاسپورت ایرانی بگیرند و هنوز هم سوری محسوب می‌شوند. به همین دلیل اگر به ایران بیایند با مشکلاتی مواجه می‌شوند. هنوز هم ماهرخ در این زمینه با برخی مشکلات حقوقی مواجه است. از سوی دیگر خانواده ماهرخ در ایران هم نقش حمایت‌گر را نسبت به او ندارند و این هم یکی از مشکلات ماهرخ برای سکونت در ایران محسوب می‌شود، هر چند خودش تمایل به سفر به ایران دارد.

منبع : مهر نیوز