ما نویسندگان علیه فراموشی می‌نویسیم

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، کتاب «پری‌ خانه ما» نوشته بهناز ضرابی‌زاده با حضور نویسنده اثر، مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت و پژوهشگر ادبیات پایداری، علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر ناشر اثر، جمعی از اهالی ادب و دوستداران کتاب و کتابخوانی در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی واقع در سی و […]

به گزارش خبرنگار سردبیر پرس، کتاب «پری‌ خانه ما» نوشته بهناز ضرابی‌زاده با حضور نویسنده اثر، مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت و پژوهشگر ادبیات پایداری، علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر ناشر اثر، جمعی از اهالی ادب و دوستداران کتاب و کتابخوانی در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی واقع در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شد.
سرهنگی در رابطه با آثار خانم ضرابی مثل «دخترشینا»، «گلستان یازدهم»، «ساجی» و «پری‌ خانه‌ ما»گفت: آثار ضرابی‌زاده روان، شفاف و بدون مبالغه و اغراق است؛ وقتی آثار ایشان را مطالعه می‌کنیم، متوجه واقعی و بدون تصرف بودن روایت می‌شویم. مسئله‌ای که این‌روزها خیلی به کار ما ضربه زده همین اغراق و مبالغه در بعضی آثار ادبیات پایداری است.
بهناز ضرابی‌زاده، نویسنده اثر در رابطه با چگونگی ورود به حوزه ادبیات پایداری و تفاوت کتاب «پری‌خانه ما» با سایر آثارش گفت: دوران نوجوانی من مصادف با دوران جنگ بود؛ ما شاهد به شهادت رسیدن جوانان شهرمان بودیم. هروز اخبار شهادت در شهر (همدان) می‌پیچید. خبری رسید که خانواده‌ای به نام بهادربیگی چهارمین فرزندشان به شهادت رسیده است. برای من سوال بزرگی بود که خانواده شهدا چطور داغ شهادت چند فرزند را متحمل می‌شوند؟ زندگی این خانواده در نوجوانی برای من خیلی رازآلود بود. در شهر پیچیده بود که مادر شهید برای فرزندانش گریه نمی‌کند و این برای من قابل باور نبود، دوست داشتم او را ببینم ولی موفق نشدم. بعد خیلی افسوس خوردم چون ایشان فوت شدند، این دغدغه همیشه در ذهن من ماند.
ضرابی‌زاده افزود: وقتی پیشنهاد نگارش کتاب به من شد، استقبال کردم چون از قبل این دغدغه ذهنی را داشتم و به نوعی دنبال پاسخ برای سوالم بودم. شرح مفصل این ماجرا در مقدمه کتاب آمده‌ است.
ضرابی‌زاده در رابطه تفاوت کتاب
« پری‌ خانه ما» با آثار قبلی (دخترشینا_گلستان یازدهم_ساجی) گفت:کتاب «پری‌ خانه‌ ما» خاطرات مادر شهدایی‌ است که چند فرزندشان به شهادت رسیده‌ است. آثار قبلی روایت همسران شهدا بود اما در این کتاب تلاش کردم که همه اعضای خانواده از شهدا روایت کنند. هرچند خودم مایل بودم که مثل باقی کتاب‌ها زن‌ها روایت‌گر داستان باشند اما در این کتاب سعی بر این بود که تمام اعضای خانواده روایت کنند و به نوعی تکمیل‌کننده خاطرات دیگر باشند. چون وقتی با اعضای خانواده شهیدان سرابی صحبت کردم، پسر خانواده آقا محسن که جانباز ۷۰ درصد بود اتفاق جالبی را روایت کردند و من به یقین رسیدم که باید تمام اعضای خانواده روایت‌گر باشند.
مرتضی سرهنگی در رابطه با روایت‌ زنان از جنگ گفت: طی جنگ‌های دفاعی هیچکس جوان، کودک یا پیر نیست؛ همه با هم سرباز می‌شویم، نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا وقتی جنگ دفاعی اتفاق می‌افتد همه سرباز می‌شوند. مقاومت مردان در جنگ وابسته به استقامت و مدیریت زنان در خانواده است. برای مثال خانم خلبان لشکری زمانی که همسرش اسیر شد ۱۹ ساله بود و یک فرزند ۴ماهه داشت. وقتی شهید لشکری از اسارت برگشت فرزندشان سال اول دانشگاه بود، این زندگی را مادر مدیریت کرد. مدیریت جنگ دفاعی در هر نقطه‌ای از دنیا وابسته به زنان است.
سرهنگی گفت: کتاب «پری‌ خانه‌ ما»یکی از کتاب‌هایی است که من مشابه‌اش را ندیدم. کتابی لطیف و باورپذیر در حوزه ادبیات پایداری ( خانواده شهدا و شهدا) است، بدون هیچ اغراق و مبالغه‌ای. مبالغه در ادبیات جنگ خیلی به ما آسیب زده‌ است. علاوه بر حقیقی بودن نوع روایت ایشان، نثر ایشان هم خیلی روان، ساده و شفاف است به همین خاطر پیام کلام‌ ایشان به درستی انتقال داده می‌شود. نسل جوان باید به عنوان یک الگو از کتاب‌ها و نوع نگارش خانم ضرابی‌زاده استفاده کنند؛ ساده بنویسند ولی نه سطحی، این دو با هم متفاوتند.
این نویسنده پیشکسوت، در رابطه با ادبیات جنگ و ورود جوانان به این عرصه بدون تجربه عینی جنگ افزود: ادبیات جنگ ادبیات تجربی است. برای همین نوشتن در این حوزه کمی مشکل است. اما اگر روایت درست توضیح داده شود مشکلی‌ نیست، مثل کتاب «ساجی» ضرابی‌زاده که با وجود حادثه‌های فراوانی به درستی واقعه را شرح می‌دهد و از پس روایت اتفاق برمی‌آید. نویسنده نویسنده‌ است هرجا که باشد می‌نویسد؛ «ما علیه فراموشی می‌نویسیم.»
در ادامه ضرابی‌زاده در رابطه با ادامه دادن نگارش این نوع از روایت و ورود جوانان به این حوزه گفت: سوژه‌های بکری در این زمینه خیلی زیاد است و من تا زمانی که به تکرار نرسم سعی می‌کنم بنویسم.من فکر می‌کنم جنگ محلی بود که عیار زن‌ها مشخص شد و سعی می‌کنم رنج‌های زنان در این مسیر را روایت کنم. به جوان‌هایی که تازه وارد این عرصه شدند توصیه می‌کنم که حرمت قلم را حفظ کنند؛ این روزها شاهد این هستیم که بعضی خاطراتی که از همسران شهدا منتشر می‌شود به دنبال جذب مخاطب است و به همین خاطر دست به اغراق می‌زنند.به جای این کار سوژه‌های جدید را کشف کنیم و درباره آنها بنویسیم.