مستند کوتاه «۳ ترانه برای بینظیر» تصویری از جنگ و آوارگی و عشق
به گزارش سردبیر پرس به نقل از اینسایدر، فیلم کوتاه «۳ ترانه برای بینظیر» که از سوی آکادمی اسکار به عنوان یکی از ۵ فیلم نامزد اسکار در این بخش انتخاب شده زندگی یک زوج جنگزده و عاشق افغان را در کمپ آوارگان تصویر میکند. این فیلم که مستندی درباره زندگی در افغانستان است توسط […]
به گزارش سردبیر پرس به نقل از اینسایدر، فیلم کوتاه «۳ ترانه برای بینظیر» که از سوی آکادمی اسکار به عنوان یکی از ۵ فیلم نامزد اسکار در این بخش انتخاب شده زندگی یک زوج جنگزده و عاشق افغان را در کمپ آوارگان تصویر میکند.
این فیلم که مستندی درباره زندگی در افغانستان است توسط الیزابت و گلستان میرازیی ساخته شده و داستانی عاشقانه درباره جرات برای داشتن امیدی فراتر از جنگ را تصویر کرده است.
فیلم که در جشنوارههای مختف با اقبال روبهرو شده و سال پیش توسط نتفلیکس خریداری شد و در نهایت به فهرست نامزدهای اسکار راه یافت، زندگی در یک اردوگاه آوارگان در کابل را تصویر و داستان عشقی لطیف بین شایسته و بینظیر را دنبال میکند. رویای شایسته پیوستن به ارتش ملی افغانستان است اما برای کسب سریعتر درآمد میخواهد سفری به هلمند بکند و با پرورش دهندگان تریاک همکاری کند.
گلستان میرازیی که افغان است و همسرش الیزابت میرزایی که ۸ سال در افغانستان زندگی کرده است، به تازگی ساکن آمریکا شدهاند. آنها تاریخچه افغانستان را خوب میدانند و تاکنون با فیلمهایشان به آن پرداختهاند. فیلم «محبوس در کابل» آنها در سال ۲۰۱۳ به موضوع پناهندگی سیاسی افغانها پرداخت و در «خداحافظ کابل» در سال ۲۰۱۴ به نگرانیهای کارکنان آژانسهای بینالمللی توجه کردهاند. «برای سردار: روزنامهنگار افغان» در سال ۲۰۱۶ درباره قتل یک روزنامهنگار افغانی و «لیلا روی پل» در سال ۲۰۱۸ درباره اعتیاد به هرویین در این کشور بوده است.
گلستان نیز پیشینهای چون شایسته داشت و از این رو به سرعت با وی دوست شد و از طریق وی با بینظیر آشنا شدند. آنها فیلمبرداری عشق بین شایسته و بینظیر را از سال ۲۰۱۳ آغاز کردند. میرزایی میگوید رابطه زیبای واقعی که ورای جنگ و همه گرفتاریهای افغانستان بین آنها وجود داشت توجه ما را جلب کرد.
شایسته گزینه کار در مزارع تریاک تحت کنترل طالبان را انتخاب کرد تا یک راه آسانتر را طی کند و به آن به عنوان شغلی نگاه میکرد که بتواند زندگیشان را قوام بخشد و بعد با کار در ارتش از مرزهای کشورش دفاع کند. فیلم در نقطهای که وی تصمیم می گیرد به هلمند برود متوقف میشود و بعد در سال ۲۰۱۹ دوباره روایت ادامه مییابد.
میرزاییها این فیلم را تصویری واقعی از زندگی افغانها پیش از روی کار آمدن دوباره طالبان میدانند و میگویند در میان همه این گرفتاریها یک زوج عاشق تنها با امید زنده هستند. این مرد جوان در تلاش است تا برای همسر جوانش و خانواده در حال رشدش جلو برود و در عین حال ارزشهای خود را نیز حفظ کند.
در یکی از صحنهها شایسته از همسرش بینظیر که اولین فرزندش را باردار است میپرسد میدانی آن چیست؟ پهبادی است که آمریکاییها فرستادهاند تا ما را از بالا تماشا کنند. ما یا توسط خارجیها بمباران میشویم یا توسط طالبان کشته میشویم.
آنها در کمپ کابل که برای افراد آواره از جنگ ساخته شده و ترکیبی وسیع از آلونکهایی برای اقامت است که سقفشان از برزنت پوشیده شده ساکن هستند و دوربین مدام یادآور این است که این افغانها که به خاطر خشونت داخلی در هلمند به اینجا رانده شدهاند با سختترین وضعیت دارند زندگی میکنند.
شایسته میخواهد وارد ارتش شود تا هم در حفط امنیت کشورش بکوشد و هم پول تامین خانوادهاش را به دست آورد اما ارتش برای استخدام نیروهای جدید ضامن میخواهد و او کسی را ندارد زیرا پدرش کاملاً مخالف پیوستن او به ارتش است و به جای آن به او اصرار میکند به هلمند بازگردد و برای برداشت سالانه خشخاش برود. او خیرهسرانه به شایسته میگوید اگر به ارتش ملحق شوی مسئولیتی در قبال همسرت نخواهیم داشت. بینظیر نیز در سکوت تصمیمات همسرش را نظاره میکند و تنها چیزی که میداند این است که با ساخت آجرهای گلی و فروش آنها در اردوگاه نمیشود پولی به دست آورد.
فیلم در ادامه دامنه خود را گسترش میدهد و به آینده شایسته و عواقب انتخابهای وی میپردازد و مشکلات بزرگتری چون جنگ، آوارگی و مبارزه اجتماعی را تصویر میکند.
در این میان شایسته برای بینظیر شعر میگوید و آنها را برای وی میخواند و همین حس شاعرانگی است که برای عنوان فیلم انتخاب شده است. تحصیلات شایسته وقتی خانوادهاش به دلیل جنگ مجبور به ترک هلمند شدند و در اردوگاه پناهندگان کابل سکنی گزیدند متوقف شد. رفاه او هم به دلیل خشونت طالبان از بین رفته است و جاه طلبی او برای جلو رفتن هم به دلیل محدودیتهای دولتی و سنتهای سخت خانوادگی و قبیلهای تهدید شده است.
با همه اینها و در ورای همه این مشکلات ارزش وی به عنوان یک انسان و به عنوان مردی که به همسر و فرزندش عشق میورزد نقطه تمرکز فیلم است که موجب میشود تا فیلم به عنوان شاهکاری از یک مستند کوتاه مورد توجه قرار بگیرد.
میرزاییها فیلمهای دیگری هم در دست ساخت دارند که یکی از آنها ساخت مستندی درباره بهترین دوست گلستان است که سپتامبر ۲۰۲۱ کشته شد.
مستند ۲۲ دقیقهای «۳ ترانه برای بینظیر» برنده جایزه هیات داوران جشنواره فیلم مستند فول فریم ۲۰۲۱ شد و پس از خریدن آن توسط نتفلیکس میتواند در رقابت اسکار مطمئنتر ظاهر شود.
اسکار ۵ فیلم کوتاه را در فهرست نهایی خود قرار داده که عبارتند از: «شنیدنی»، «به سوی خانهام ببر»، «ملکه بسکتبال» «۳ ترانه برای بینظیر» و «وقتی قلدر بودیم».
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰