نمایشگاه مجازی یا مجاز از نمایشگاه
سردبیر پرس_ گروه فرهنگ و اندیشه: راستش را بخواهید اینکه نمایشگاه مجازی ذاتاً چیز به دردبخوری هست یا نه، خودش جای بحث دارد. ذات همیشه خاصِ نمایشگاه کتاب تهران، فرصتی بوده که بین دو غریبه -ناشر و مشتری که ناشر را نمیشناسد- پیوستی را ایجاد کند که معمولاً شریانِ حیاتِ یک ناشر است؛ به زبان […]
سردبیر پرس_ گروه فرهنگ و اندیشه: راستش را بخواهید اینکه نمایشگاه مجازی ذاتاً چیز به دردبخوری هست یا نه، خودش جای بحث دارد. ذات همیشه خاصِ نمایشگاه کتاب تهران، فرصتی بوده که بین دو غریبه -ناشر و مشتری که ناشر را نمیشناسد- پیوستی را ایجاد کند که معمولاً شریانِ حیاتِ یک ناشر است؛ به زبان بازاری بخواهیم بگوییم میشود همان «مشتریِ گذری»، کسی که ابتدا جذب ظاهر / عنوان میشود و بعد فرصت دارد کتاب را، چه فیزیکی و چه محتوایی تورقی کند و اگر باب میلش بود، آن را بخرد. علاوه بر این دو مورد، مورد سومی هم وجود دارد که اتفاقی اساسی است، مخصوصاً برای نشرهای کوچکتر؛ آنهم رابطهی کلامی ناشر / متصدی است با مخاطب. اگر از ناشران و دستاندرکاران بپرسید، عموماً جذابترین بخش نمایشگاه فرصت و گپ و گفت با مخاطب است، جایی که میتوان به نیاز آنها، نگرششان نسبت به کتاب و موضوع و البته نتیجهی کاری که تا به امروز انجام دادهای برسی.
حالا به نظر حقیر، نمایشگاه کتاب مجازی، هر چند در ظاهر بعید، باید تلاش کند / میکرد که به این سه عنصر برسد: ۱. رسیدن به مخاطب گُذری ۲. امکان بررسی کتاب ۳. رابطه بین ناشر و مخاطب.
برای سومی شاید واقعاً نتوان کارهای زیادی انجام داد، هر چند که پیشنهاداتی مثل پاسخدهی در قالب چت وجود دارد؛ اما برای اولی دومی؟ چرا. سایتهای خارجی زیادی هستند که به شما نتایج تصادفی نشان میدهند، یا هر بار که وارد سایت میشوید، مثلاً یک ناشر را معرفی میکنند. امکان بررسی کتاب هم میتوانست از این بهتر باشد، مثلاً مواردی که به آن در این نقد میپردازم.
وارد بخش «خرید کتاب» سایت که میشوید، یک «بار» یا نوار سفید روبرویتان است، باید فقط (!) اسم کتاب را بزنید و موتور جستجو برایتان نتایج را میآورد. در حقیقت، این موردِ اول را که بالاتر گفتم، بلافاصله و در همان صدر ماجرا، خفه میکند. مهم نیست، برویم در سرچ و نتایج را ببینیم. مثلاً مخاطب سربههوایی سرچ کند لئو تولستوی. نتایج؟ فقط یک کتاب، که نمایشنامهای است به نام «بازخوانی آناکارنینا» که نوشتهی تولستوی هم نیست. یعنی نوار سفید فقط برای «عنوان» کتاب کاربرد دارد، در حالی که در خود سایت خانهی کتاب اگر بخواهید سرچ کنید، میتوانید از نام نویسنده و مترجم و … هم استفاده کنید. اما اینجا باید سراغ جستجوی پیشرفته رفت.
در جستجوی پیشرفته با تمام مولفهها میتوان دنبال کتاب گشت، از شماره شابک گرفته تا نام ناشر و نوبت چاپ و…
حالا دوباره در بخش پدیدآور اگر «لئو تولستوی» سرچ کنید ۰ پاسخ، «تالستوی» ۰ پاسخ و «تولستوی» ۲۹ پاسخ خواهید داشت. یعنی مخاطب فقط با یک عبارت میتواند به کتابهای تولستوی برسد (که نمیتوان گفت نتیجه، همهی کتابهای موجود در باب تولستوی است)، نامی که در فارسی حداقل سه-چهار نوشتار دارد. این همگنسازی در دیتابیس جستجو (index (بحث خیلی پیچیدهای نیست، فقط زمانبر است و دقت و کمی هم علم میخواهد. از طرف دیگر امکان جستجو با دو عبارت نیست؛ یعنی نمیتوانید بزنید «الکس فرگوسن»، فقط «فرگوسن» که بازهی جستجو را گاهی میتواند چند ده برابر کند.
ناشر را هم میتوان سرچ کرد؛ اما اگر عبارت نشر، انتشارات و … را اول آن بیاورید صفحه خالی خواهد بود. با این وجود تمام کتابهای ناشر، در صورت جستجوی صحیح نام آن پیدا میشود. چیزی که اینجا عجیب است، کتابمحور بودنِ سایت است؛ یعنی با وجودِ یک صفحه برای هر ناشر در «جستجوی ناشر» در نظر گرفته شده که در آن فقط یک دکمه برای دیدن کتابهای ناشر است و چیز دیگری دیده نمیشود؛ در نهایت مخاطب به پورتال اصلی جستجوی کتاب انتقال پیدا میکند که کتابمحور است. در حالی که اصل نمایشگاه به نشر-محور بودنش است، مخاطب همیشه دنبالِ غرفهی ناشر محبوبش میگردد و ارتباط میگیرد. اینجا ناشر میتوانست با داشتن صفحهای، شاید جای بنر، تبلیغ و معرفی بیشترِ کتاب و حتی ایجادِ دستهبندیهای درونسازمانیِ خود، کاری درست و درمان تحویل مخاطب دهد؛ موقعیتی که از دست رفته است.
در سرچ موضوعی هم برای مثال اگر بزنید «فوتبال»؛ ۹ صفحه طول میکشد به اولین کتاب از نشر گلگشت برسید، که معلوم نیست این اولویتبندی بر چه اساس است.
اما فاجعهی ماجرا، آنجاست که اشتباهات همکاران در سایت خانهی کتاب، در فروش نمایشگاه وارد میشود. مثلاً اگر کتاب «قصه شگفتانگیز لئو مسی» را باز کنید، توضیح دربارهی کتاب «یورگن کلوپ» است. خیلی از کتابها توضیح مناسب ندارند و همچنین تگها که تبدیل به غذای موتور جستجو میشوند، عموماً غلط یا کم هستند. از طرف دیگر هیچ کدام از اسامی، قابل کلیک نیستند، نه نویسنده، نه ناشر، نه مترجم و… تصاویر جلد کتاب هم بیکیفت است و متن کتاب از آن بدتر. اینها برای سایت خانهی کتاب کافی است، ولی برای فروش؟ نه.
مخاطب نیاز به کیفیتی بالاتر و توضیح بیشتر دارد. شاید اگر سایت اجازه میداد خود ناشر جزئیات کتاب را تغییر دهد، معرفی بنویسد و تگهای مورد نظر را ثبت کند، نتیجه بهتر میشد. مثلاً در کتابی که زندگینامهی یک فوتبالیست است، فقط سه موضوع آمده: فوتبالیستها – ایتالیا-سرگذشتنامه. یعنی با سرچ «زندگینامه» به این کتاب که یک زندگینامه است نمیرسید! مورد دیگری که خیلی هم عجیب است، این است که تفاوت نیمفاصله در جستجو گنجانده نشده. یعنی کلمهی «زندگینامه» فقط شش نتیجه دارد و «زندگینامه» بیش از ۴۰ نتیجه.
در نهایت به عنوان ناشر امید زیادی به این نمایشگاه نداریم. فرصت زیاد بود تا کیفیت نهایی کار بهتر شود، میشد از خود ناشران و کسانی که فروش آنلاین را مدتی است داشتهاند نظرات بهتری گرفت و کار را تمیزتر و نزدیکتر به مخاطب در آورد؛ اما همه چیز پشت این عجله و البته اقتدا به سایت پراشتباه خانهی کتاب جا مانده و نتیجه یک موتور جستجوی ضعیف دربارهی کتاب است.
امیدوارم این پتانسیل را برای نمایشگاههای دیگر استفاده کنند، دیتابیس ناشران را تقویت کرده و اصلاً بستری یکپارچه برای فروش راه بیندازند؛ این بستر میتواند در نمایشگاههای پس از کرونا هم فعال باشد و همزمان برای کسانی که امکان رفتن به نمایشگاه را ندارند، به کار بیایید؛ اما قبل از همه چیز، باید سراغ چند نیروی حرفهای در بحث وب و فروشگاه آنلاین بروند.
یادداشت: طاها صفری مدیر نشر گلگشت
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰