هر فیلم جاده‌ای «درباره الی» نیست!/ روایتی از غیبت «لتیان» در فجر

به گزارش سردبیر پرس، نشست نقد و تحلیل فیلم سینمایی «لتیان» با حضور علی تیموری کارگردان، اکتای براهنی فیلمنامه‌نویس، رضا درستکار منتقد سینما و مسعود بهارلو مدیر جلسات و مجری در هشتمین جلسه از برنامه‌های آف‌لاین در کافه هفت برگزار شد. در ابتدای این جلسه که با حمایت انجمن صنفی نویسندگان و منتقدان سینمایی ایران […]

به گزارش سردبیر پرس، نشست نقد و تحلیل فیلم سینمایی «لتیان» با حضور علی تیموری کارگردان، اکتای براهنی فیلمنامه‌نویس، رضا درستکار منتقد سینما و مسعود بهارلو مدیر جلسات و مجری در هشتمین جلسه از برنامه‌های آف‌لاین در کافه هفت برگزار شد.

در ابتدای این جلسه که با حمایت انجمن صنفی نویسندگان و منتقدان سینمایی ایران برگزار می‌شود، مسعود بهارلو در بخشی کوتاه به معرفی علی تیموری پرداخت که نخستین فیلم بلند سینمایی خود را بعد از ساخت دو فیلم کوتاه کارگردانی و اکران کرده است. در ادامه تیموری درباره فعالیت‌های سینمایی خود گفت: در نزدیک به چهل فیلم، در جایگاه دستیار کارگردان فعالیت کرده‌ام که آخرین آنها، فیلم «پل خواب» ساخته اکتای برهانی بوده، که او در «لتیان» در مقام نویسنده همراه من بوده است ضمن آنکه عمده همکاری‌هایم با زنده یاد ایرج کریمی و علیرضا امینی بوده است.

در ادامه جلسه رضا درستکار منتقد سینما که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر گذشته، عضو هیأت انتخاب جشنواره بود، عنوان کرد: «لتیان» از جمله فیلم‌های خوب سال گذشته ارائه شده به جشنواره فیلم فجر بود که به‌رغم نظر بعضی از دوستان و خود من، اتفاقی برایش رخ نداد و در بخش رقابتی جشنواره غایب بود! البته فیلم خوب در هر شرایطی، راه خودش را برای دیده شدن پیدا می‌کند و «لتیان» هم لااقل از چند فیلم حاضر در جشنواره سی و هشتم بهتر و بالاتر بود.

علی تیموری درباره فیلم اولش گفت: من برای این فیلم، یک ایده داشتم و اکتای براهنی طرح‌هایی داشت و از میان این طرح‌ها، یک طرح به ایده من نزدیک بود و ما آن را انتخاب کردیم. جلساتی با هم داشتیم که به میزان زیادی هم زمان برد تا به یک سیناپس رسیدیم. نگارش فیلمنامه آغاز شد و یک سال و اندی بعد و در یک مقطع آناهیتا تیموریان هم به جمع ما پیوست.

رضا درستکار عنوان کرد: ما می‌توانیم سه راه برای تحلیل هر فیلمی باز کنیم. برای تحلیل این فیلم مثلاً اگر از راه تفسیر برویم، چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟ یک پسر خوش‌تیپ لب اتوبان ایستاده، مردی می‌خواهد از عرض اتوبان عبور کند و نمی‌تواند! این پسر خوش تیپ در مکالمه تلفنی خود، مرد را مورد تمسخر قرار می‌دهد. اگر از نگاه شناختی فیلم را ببینیم، ما با کسی طرف هستیم که در آن دعوای میانه راه ویلا هم، از خود مراقب می‌کند تا آسیب نبیند و…؛ می‌بینید که این‌جا، مسیر «تفسیر» فیلم، راهی خاص را برای ما باز نمی‌کند و به همین علت، با این نگاه که پیش می‌رویم، در پایان نتیجه‌ای غلط می‌رسیم، چرا که این پرسش را مطرح می‌شود که این پسر رفت و شیر گاز را باز کرد تا همه بمیرند؟ خب این آقا پسر بد بود، اما نه این‌قدر! در واقع این فیلم از نگاه تفسیری با همین نشانه‌های حداقلی که با خست به مخاطبش می‌دهد، رد می‌شود. از نگاه تعبیری هم فیلم ابتر می‌ماند؛ مثلاً می‌گوییم «در این فیلم یک دختر زیبا وجود دارد که مدام دارد خودش را آرایش می‌کند پس نتیجه می‌گیریم که…» یا «جایی از فیلم اسم آقازاده را می‌آورند، پس فیلم دارد برای کسی از همین جامعه دو دل می‌زند…» و…؛ خب که چه؟ واقعیت این است که در مسیر «تعبیری» هم مخاطب به جایی رهنمون نمی‌شود و شاید در تقابل با این اثر قرار بگیرد، و با این بحث‌ها اساساً به جایی هم نرسیم.

وی در بخشی دیگر از سخنان خود در این نشست که نسخه تصویری کامل آن منتشر خواهد شد، گفت: نویسنده و کارگردان «لتیان» در این اثر کاملاً با ژانر نئوملودرام جلو رفته‌اند و می‌دانند در نئوملودرام، دیگر چیزی به‌عنوان ملو و پایان رمانتیک نداریم، بلکه فاجعه داریم. شاید برای شما جالب باشد که ما این بحث‌ها را در هیأت انتخاب سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نیز داشتیم! اما…!

درستکار گفت: «لتیان» تصویرهای خوبی دارد و نهایت خلاقیت را از میزانسن تا کات خوب و موسیقی اندازه خوب به ما نشان می‌دهد تا نتیجه‌ای خوب از درام خود بگیرد، اما این نتیجه‌گیری الزاماً نه نمایش‌دهنده یا در تأیید خیانت است و نه دلیلی کافی برای رد یک اثر؛ که اگر اینگونه می‌بود، آن‌وقت درباره داستان یوسف و زلیخا در قرآن چه باید می‌گفتیم؟

ما در سینما ژانر جاده‌ای داریم و نمی‌شود اگر در هر فیلمی یک جمعی بودند که از شهر خارج می‌شدند، آن را به «درباره الی» نسبت دهیم. در ایران گاهی واکنش‌ها عجیب و غریب‌اند این منتقد گفت: نه فقط در این فیلم، که در بسیاری از فیلم‌های سینمای ما، فیلمساز به دلیل موانع و ایست و بازرسی‌هایی که در سر راهش سبز می‌شود، ناچار است از خیلی چیزها بگذرد و کارهایش به سهولت پیش نمی‌رود. «لتیان» به نوعی این سدها را شکسته و به روایتی تازه رسیده است. چیزی که برای من در «لتیان» جذاب است، این است که فیلمساز نگذاشته اصطلاحاً فیلم از دستش در برود که این نشان می‌دهد تجربیاتی خیلی خوب از سینما کسب کرده است.

اکتای براهنی در این نشست درباره عنوان «لتیان» و نام‌گذاری فیلمنامه‌های خود گفت: من به اسم شهرهای ایران علاقه دارم که این در نام فیلمنامه‌هایم پیداست اما فکر می‌کنم این آخرین باری است که از اسم مکانی خاص برای فیلمنامه‌هایم استفاده کردم.

بهارلو در بخش دیگری از این نشست خطاب به علی تیموری کارگردان فیلم سینمایی «لتیان» گفت: تأثیرات مجموعه فیلمسازهایی که با آنها کار کرده‌ای در کارهایت هست، در کلیت نه اما در جزئیات در جایگاه تأثیرپذیری و نه تقلید به چشم می‌آید.

علی تیموری درباره ساخت «لتیان» گفت: وقتی وارد سینما می‌شوی، یک بخش مهم سرمایه است، یک بخش مهم دیگر گیشه است و الی آخر…! هیچ وقت این اتفاق نیفتاد که فکر کنم دلم می‌خواهد با چه اثری وارد سینما بشوم. من سر همین فیلم و طرح به این نقطه رسیدم که می‌خواهم در طلایی‌ترین نقطه ممکن فیلم بسازم و برای فیلم‌های بعدی هم فکر می‌کنم از آنجا که فیلمنامه‌نویسی کار سختی است، تا جایی که بتوانم با اکتای براهنی همکاری می‌کنم مگر روزی برسد که او شرایط کار با من را نداشته باشد. من فیلمنامه نویسی بلد نیستم و فکر نمی‌کنم هیچ وقت بتوانم برای خودم بنویسم.

بهارلو خطاب به براهنی در این زمینه پرسید چقدر در پروسه ساخت کنار علی تیموری بوده که او پاسخ داد: من سعی می‌کنم در پروسه ساخت، حضور داشته باشم اما مزاحمتی برای سازنده ایجاد نکنم تا دست و پای او را ببندد زیرا وقتی خودم در جایگاه سازنده قرار می‌گیرم، در هجمه نظرات (که از شدت علاقه و حسن‌نیت ارائه می‌شوند) مستأصل می‌شوم. درباره «لتیان» ما به دلیل همکاری‌هایی که باهم داشتیم، از یکدیگر شناخت لازم را داشتیم. من در این فیلم، در فاز فیلمبرداری شرکت نکردم و فقط نویسنده بودم.

اکتای براهنی همچنین درباره نقدهایی که به شباهت اتمسفر فیلم‌ها می‌شود، گفت: ما در سینما ژانر جاده‌ای داریم و نمی‌شود اگر در هر فیلمی یک جمعی بودند که از شهر خارج می‌شدند، آن را به «درباره الی» نسبت دهیم. در ایران گاهی واکنش‌ها عجیب و غریب‌اند.

وی ادامه داد: به نظرم یکسری جریانات در سینمای ما درست جا نیفتاده یا اینکه قبلاً بوده اما در سینمای امروز ما بیشتر در دام یک سینمای اجتماعی خاص گیر کرده‌ایم؛ امیدوارم روزی برسد که ادبیات و سینما آشتی کنند زیرا من یک نوع انزجار پنهان را در این زمینه حس می‌کنم که بر اساس آن سینمایی‌ها ادبیات را قبول ندارند و ادبیاتی‌ها سینما را قبول ندارند!

درستکار در پایان نشست «لتیان» گفت: باید باور کنیم که سینمای ما با نسل جدید سینماگر در حال پوست انداختن است. این نسل با آگاهی خاصی وارد میدان شده و می‌تواند در تغییر چهره کلی آن نقش‌آفرینی کند.