ولادیمیر میتف: آیا ایران آمادگی ارائه تصویر خود به جهان را دارد؟

سردبیر پرس، گروه فرهنگ و اندیشه: بلغارستان در جنوب شرقی قاره اروپا قرار دارد و با کشورهای یونان، ترکیه، صربستان، مقدونیه، رومانی و… هم‌مرز است. این کشور می‌تواند برای آسیایی‌ها پایگاه مناسبی برای ارتباط با سایر کشورهای اروپایی باشد. فرهنگ بلغارها با فرهنگ ایرانی نیز مشابهت‌های بسیاری دارد و مشترکات واژگانی زیادی نیز در زبان […]

سردبیر پرس، گروه فرهنگ و اندیشه: بلغارستان در جنوب شرقی قاره اروپا قرار دارد و با کشورهای یونان، ترکیه، صربستان، مقدونیه، رومانی و… هم‌مرز است. این کشور می‌تواند برای آسیایی‌ها پایگاه مناسبی برای ارتباط با سایر کشورهای اروپایی باشد. فرهنگ بلغارها با فرهنگ ایرانی نیز مشابهت‌های بسیاری دارد و مشترکات واژگانی زیادی نیز در زبان دو کشور یافت می‌شود. تاریخ روابط سیاسی دو کشور در عصر جدید نیز قدمتی ۱۲۵ ساله دارد.

به باور برخی از ایران‌شناسان بلغاری از جمله پروفسور ایوو پانوف فلسفه و فرهنگ ایرانی همیشه علاقه‌مندان بسیاری میان روشنفکران بلغار داشته است. اما ایران از چنین ظرفیت‌هایی برای گسترش روابط دو کشور چه بهره‌ای برده است؟ درباره حضور فرهنگی ایران در بلغارستان با ولادیمیر میتف، روزنامه نگار و ایران‌شناس بلغاری به گفت‌وگو نشستیم. او یکی از سردبیران سایت باریکاداست و پایگاه اینترنتی پل دوستی را نیز مدیریت می‌کند.

میتف به خوبی به فارسی صحبت می‌کند اما به دلایلی ترجیح داد تا این گفت‌وگو به زبان انگلیسی باشد. متن گفت‌وگوی مهر با او را به ترجمه اکرم امینی در ادامه خواهید خواند.

قسمت‌های پیشین پرونده «نگاهی به «چهل سال دیپلماسی فرهنگی» نیز از طریق نشانی‌های زیر قابل دسترسی است:

قسمت اول: ضرورت‌های دیپلماسی فرهنگی؛ قدرت نرم ایران کی بروز پیدا می‌کند؟

قسمت دوم: چندوچون فعالیت‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دیپلمات‌هایش

قسمت سوم: فرهنگیان دیپلمات و مساله گفت‌وگو / از گریبایدوف تا رومن گاری

قسمت چهارم: آیا منافع ایران در آسیای مرکزی محدود است؟ / نظر تحلیلگر قزاقستانی

قسمت پنجم: مصطفوی: گرجستان را اشتباه گرفته‌ایم / ماجرای کلوب‌های شبانه ایرانیان

قسمت ششم: رستمی: سران اتیوپی مخالف یکجانبه‌گرایی غربند / مدافعان همیشگی ایران

قسمت هفتم: جامعه شیعی ایران از دیپلماسی زیارت غفلت کرده است

قسمت هشتم: دیپلماسی فرهنگی مبتنی برشناخت، بسترساز توسعه روابط ایران-ژاپن است

قسمت نهم: یک مویز و چهل قلندر! / آمریکای لاتین را فراموش کرده‌ایم

*زبان فارسی نزد بلغارستانی‌ها چه جایگاهی دارد؟

زبان و ادبیات فارسی و به طور کلی فرهنگ فارسی، حضوری خاص در فضای معنوی بلغارستانی‌ها دارد. زبان فارسی به عنوان یک رشته منظم دانشگاهی که در یک موسسه آموزش عالی تدریس می‌شود، بیشترین سابقه را در دانشگاه سوفیا St. Kliment Ohridski دارد. فارسی به عنوان یکی از واحدهای اختیاری در ترک‌شناسی (Turkology) از ۱۹۵۹ میلادی در این دانشگاه آموزش داده شده است. بعد از راه‌اندازی رشته‌های عربی و هندشناسی، فارسی یکی از واحدهای اختیاری دوره تحصیل این دانشگاه شد. همچنین در طول دوران مختلف، فارسی در دانشگاه آزاد بورگاس (Burgas) (۱۹۹۴-۱۹۹۵)، دانشگاه جدید بلغارستان (۱۹۹۶-۲۰۰۷) و آکادمی وزارت امور داخلی (۲۰۰۱-۲۰۰۲) آموزش داده می‌شد.

در سطح عمومی‌تر، فارسی در کلاسی در دبیرستان ویلیام گلادستون هجدهم در سوفیا (۱۹۹۱-۱۹۹۴) آموزش داده می‌شد.

با این حال باید تاکید کنم که کشش دانشگاهی ثابت و جدی به زبان فارسی تنها در دانشگاه سوفیا (St. Kliment Ohridski) وجود دارد. هر سال بین ۱۲ تا ۱۵ دانشجو در تخصص مطالعات ایرانی فارغ التحصیل می‌شوند و امروز بیش از ۲۰۰ فارغ‌التحصیل در این رشته داریم.

زبان فارسی نه تنها برای پژوهشگران و دیپلمات‌ها جذاب است، بلکه برای افرادی که می‌خواهند با مهاجران کار کنند و نیز کسانی که به تاریخ، روابط بین‌الملل، اسلام و روابط بینافرهنگی و… علاقه دارند، جذابیت دارد.

علاوه بر زبان فارسی، زبان کردی (Kurmanji) به عنوان یکی از زبان‌های دوم ایرانیان در دانشگاه سوفیا تدریس می‌شود.

*درباره متخصصان مطالعات ایرانی حاضر در نظام دانشگاهی بلغارستان توضیح دهید. چه کسانی آنجا فارسی تدریس می‌کنند و در چه سطحی هستند؟

همانطور که پیشتر گفتم، تنها مرکز واقعی مطالعات ایرانی بلغارستان، در دانشگاه سوفیا قرار دارد. در طول سال تحصیلی ۱۹۹۱-۱۹۹۲ رشته (Persian Philology) به عنوان یک تخصص دوم (second specialty) راه‌اندازی شد که در آن، این موارد آموزش داده می‌شود: زبان فارسی، دستور نظری زبان فارسی، تاریخ پرشیا و ایران، ادبیات کلاسیک فارسی و ادبیات معاصر فارسی. مارتا سیمیچی‌وا Marta Simidchieva استاد این تخصص دوم جدید بود.

معتقدم هنوز مردم دو کشور همدیگر را به خوبی نمی‌شناسند. البته نباید آنها را به خاطر این مساله سرزنش کرد، زیرا این یک وضعیت بین‌المللی است. در ۳۰ سال گذشته، بلغارستانی‌ها در مسیر غربی شدن و اروپایی شدن حرکت کرده‌اند و برای سال‌ها از شرکای غیراروپایی خود غفلت کرده‌اند مطالعات ایران به عنوان یک تخصص دانشگاهی تمام وقت در سال تحصیلی ۱۹۹۳-۱۹۹۴ از سوی مرکز فرهنگ و زبان‌های شرقی در دانشکده زبان‌شناسی کلاسیک و مدرن راه‌اندازی شد. از آن زمان دانشگاه سوفیا St. Kliment Ohridski هر سال به طور مرتب در این رشته تخصصی دانشجو می‌پذیرد. از زمان راه‌اندازی این رشته در سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۲۰ مدیر این رشته تخصصی دکتر ایوو پانوف Ivo Panov بوده و بعد از انتخاب او به عنوان مدیر مرکز فرهنگ و زبان‌های شرقی، مدیریت این رشته تخصصی به دکتر سیرما کاستادینوا Sirma Kostadinova سپرده شده است.

علاوه بر دکتر ایوو پانوف و دکتر سیرما کاستادینوا، ایلیانا بوژوا Iliyana Bozhova و یانا هریستوا Yana Hristovaمدرسان تمام وقت مطالعات ایران هستند. اینا گارُوا Ina Garova، Petya Gaidarska، ایلونا ولیکُوا Ilona Velikova و من، مدرسان پاره وقت این رشته هستیم. علیرضا پورمحمد نیز به عنوان استاد مهمان تدریس می‌کند. از دیگر استادان پاره وقت ایرانی می‌توان به مهسا نورایی و زهرا مولایابار اشاره کرد.

برنامه آموزشی مقطع کارشناسی در این رشته تخصصی ۲۹ واحد اجباری و بیش از ۴۰ واحد اختیاری را شامل می‌شود. از سال تحصیلی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ کلاس‌ها در برنامه کارشناسی ارشد بین رشته‌ای «مطالعات اجتماعی و فرهنگی ایران و هند» نیز برقرار بوده‌اند.

در برنامه تحصیلی رشته تخصصی مطالعات ایران، علاوه بر اصول نظری آواشناسی فارسی، لغت‌شناسی، ریخت‌شناسی (مورفولوژی) و نحو، به طور گسترده، زبان فارسی نظری آموزش داده می‌شود. این دوره شامل ۱۴ ساعت در هفته در دو سال اول تحصیل و ۱۰ ساعت در هفته در دو سال دوم است. به دانشجویان سال‌های سوم و چهارم، زبان کردی به عنوان یک زبان دوم ایرانی، ۴ ساعت در هفته تدریس می‌شود.

امروز، فارغ التحصیلان رشته مطالعات ایران بیش از ۲۰۰ فارغ‌التحصیل ایرانی هستند که دانش و مهارتشان را در حوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی، تحقق می‌بخشند. امروز کارکنان این رشته تخصصی در شماری از موسسه‌های سراسری مرتبط با دیپلماسی، امنیت، فرهنگ، علم، گردشگری و تجارت، و نیز خارج از کشور، کار می‌کنند. سفیر فعلی جمهوری بلغارستان در ایران نیکولینا گنوا Nikolina Kuneva، یکی از بهترین فارغ‌التحصیلان مطالعات ایران است. همچنین Slavena Gergova ، سفیر بلغارستان در تونس، یکی از بهترین دانشجویان مطالعات ایران بوده است.

معرفی همراه با جزئیات این رشته تخصصی را می‌توان در مصاحبه با رئیس پیشین این رشته، ایوو پانوف در صفحه‌ای (بلاگی) با عنوان «پل فارسی برای دوستی» (The Persian Bridge of Friendship) پیدا کرد.

در ۲۷ سال گذشته، خروجی علمی مدرسان این رشته تخصصی بالغ بر بیش از ۵۰ کتاب ترجمه شده و ۲۰ کتاب اصلی بوده که ۴ تا از این کتاب‌ها در جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است. در نتیجه استعداد و تلاش‌های استادان و فارغ‌التحصیلان این رشته تخصصی، اشعار عمر خیام، ترجمه ایوو پانوف، گلستان سعدی، ترجمه خدیجه بربر Hatije Berber، شاهنامه فردوسی، ترجمه ایوو پانوف و علیرضا پورمحمد، در دسترس خوانندگان بلغارستانی قرار دارد. خوانندگان بلغارستانی همچنین با شاعران و نویسندگان ایرانی معاصر آشنایی دارند. برخی از معروف‌ترین عنوان‌های ترجمه شده عبارتند از: «مدیر مدرسه» جلال آل احمد، ترجمه مارتا سیمیچی وا، اشعار ملک‌الشعرای بهار، ترجمه Nikolina Kuneva و Dimitar Milov، منتخب داستان‌های کوتاه صادق هدایت به نام «سایه و روشن»، ترجمه لودمیلا یانوا که داستان‌های گلی ترقی، رویا شاپوریان، منیر روانی‌پور، فریبا وفی، محبوبه میرقدیری، زهرا خاتمی، شهرنوش پارسی پور مولوی و دیگر نویسندگان معاصر ایرانی را منتشر کرده است. او در سال ۲۰۱۴ رمان پرینوش صنیعی با عنوان «سهم من» را منتشر کرد.

یک سوال جالب این است که آیا ایران آماده ترویج تصویری صادقانه و پیچیده‌تر از خودش هست یا نه. به عنوان مثال، این کشور بر پایه تکنولوژی‌های مدرن توسعه‌یافته، تعداد زیادی متخصص در حوزه‌های علمی و مهندسی تربیت کرده است. این یکی از جنبه‌های جامعه ایران است که کمتر در کشور ما شناخته شده است در حال حاضر رشته تخصصی «مطالعات ایران» بخشی از دپارتمان شرق کلاسیک در مرکز فرهنگ و زبان‌های شرقیِ دانشکده زبانشناسی مدرن و کلاسیک است و دانشجویان را در ۳ مقطع تحصیلی آموزش می‌دهد؛ کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری.

همانطور که پیشتر اشاره کردم، در حال حاضر مدیر مرکز فرهنگ و زبان‌های شرقی، رئیس پیشین رشته تخصصی مطالعات ایران، یعنی دکتر ایوو پانوف است. او متخصص ادبیات کلاسیک فارسی است و بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر کرده است. او همچنین نویسنده چندین کتاب درباره عمر خیام و ادبیات کلاسیک فارسی است.

مرکز ایرانی- بلغاری مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی، توسط علیرضا پورمحمد مدیریت می‌شود. این مرکز حضور پررنگی در زمینه مطالعات ایران در بلغارستان دارد. هسته مرکزی این موسسه در سوفیا قرار دارد و همکاری‌های علمی در زمینه اروپای مرکزی و بالکان را ترویج می‌کند. این مرکز در ۱۰ سال گذشته، با همکاری رشته تخصصی مطالعات ایران و جامعه «دوستداران زبان و فرهنگ فارسی» در بلغارستان، مجموعه‌ای از کنفرانس‌های علمی بین‌المللی را سازماندهی کرده است.

سطح مطالعات ایران در میان بلغارها را به طور بین‌المللی با چند واقعیت می‌توان قضاوت کرد. استادان بلغارستانی، مشارکت‌کنندگان پذیرفته‌شده با گزارش‌هایی در مجامع علمی بین‌المللی هستند. دیکشنری دو جلدی بلغاری-فارسی، در سال ۲۰۱۴ جایزه بزرگ بین‌المللی کتاب سال ایران را در بخش مطالعات ایران دریافت کرد. این دیکشنری نتیجه ۲۰ سال کار تیمی متشکل از اوچه پشوا Evche Pesheva، عباس مهدوی و دکتر هاجر فیروزی با همکاری دکتر رضا مهراز است. این دیکشنری با سردبیری علمی دکتر ایوو پانوف نهایی شد. او برای این کار ۶ سال وقت صرف کرد.

و یک نکته دیگر. فقط این واقعیت که سوفیا مقر «مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای شرقی» است، اهمیت مطالعات ایرانی در بلغارستان را در سطح بین‌المللی نشان می‌دهد.

*ایران‌شناسان بلغارستانی چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهند؟ آیا فعالیت‌های آنها، دو کشور را از نظر فرهنگی به هم نزدیک‌تر کرده است؟

تا اینجا درباره برخی فعالیت‌های ایران‌شناسان بلغارستانی صحبت کردم. همانطور که گفتم، فارغ‌التحصیلان رشته تخصصی مطالعات ایران در شماری از نهادهای مرتبط با روابط دوجانبه کار می‌کنند. برخی از دیپلمات‌های بلغارستانی برجسته مانند سفیر جمهوری بلغارستان در جمهوری اسلامی ایران، Nikolina Kuneva و سفیر بلغارستان در تونس، Slavena Gergova، ایران‌شناسند. یکی از منتقدان سرشناس بلغارستانیِ ادبیات ایرانی، Marta Simidchieva است که در کانادا زندگی و تدریس می‌کند.

مثال خوبی از فعالیت، که درباره نزدیکی بین دو ملت آورده شده، کتاب دکتر هاجر فیروزی درباره واژه‌های وام گرفته شده از فارسی در زبان بلغاری است. این کتاب، موفقیت بزرگی در بازار کتاب بلغارستان به دست آورده است. اگر عبارت «کلمه‌های فارسی در زبان بلغاری» را در گوگل جست‌وجو کنید، تعداد زیادی پست، مصاحبه، نظر و گزارش درباره این موضوع یافت خواهید کرد. امروز جامعه بلغارستان شناخت بسیار بهتری نسبت به اشتراکات تاریخی بین مردم این کشور و ایران دارد.

علاوه بر این، اگر کسی در رسانه‌های ایرانی دنبال اطلاعاتی درباره بلغارستان بگردد- همان کاری که من گاهی انجام می‌دهم- احتمالاً اطلاعاتی درباره تعداد زیادی واژه فارسی پیدا می‌کند که در زبان بلغارستانی وجود دارد. فرضیه‌های مختلفی درباره تعداد واژه‌های فارسی موجود در زبان بلغارستانی وجود دارد. بر اساس برخی از این فرضیه‌ها، تعداد این واژه‌ها ۵۰۰ واژه است، بر اساس برخی دیگر، ۶۰۰ و برخی فرضیه‌های دیگر شمار این واژه‌ها را هزار و بیشتر می‌داند. تعیین تعداد دقیق واژه‌های وام گرفته شده، نیازمند کار طولانی مدت جدی توسط یک تیم تحقیقاتی جدی است و همین علاقه به واژه‌های فارسی در زبان بومی ما، نزدیکی مردم دو کشور را اثبات می‌کند. این نزدیکی، که فراتر از دلایل تجاری، ژئوپلتیکال یا سیاسی است، مربوط به انسان‌هاست.

به هر حال، باید یادآوری کنم که موقعیت بحرانی که بر ایران و روابط بین‌المللی ایران تاثیر می‌گذارد، به تحصیل ایرانیان در بلغارستان هم منتقل شده است و به دلایلی، در دانشگاه سوفیا، دانشجویان بیشتر روی مطالعات کره، ژاپن، چین یا مطالعات شرق تمرکز می‌کنند. معتقدم جامعه ما، که در سه چهار دهه گذشته، به سرعت در مسیر غرب‌گرایی حرکت کرده است، باید مفاهیم و ادراکاتی را توسعه دهد که به او کمک می‌کند تا ارتباطات با ایران را در سطح وسیع‌تری از فهم و اعتماد تقویت کند و در اینجا همکاران من در حال تلاش در این زمینه هستند.

مطالعات ایران در بلغارستان شاهد تغییر نسل‌ها بوده است و امروز بیشتر استادان، کمتر از ۴۰ سال دارند. قواعد جدیدی شکل گرفته و عرضه شده‌اند. اینکه استادان متوجه شوند که این رشته تخصصی باید فعالانه‌تر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی ارتقا یابد، نکته مهمی است. این دلیلی است که بخاطرش، وب‌سایت مطالعات ایران راه‌اندازی شد. این سایت فعالانه در حال همکاری با پیج من با عنوان «پل فارسی برای دوستی» است که هدفی مشابه این سایت دارد، یعنی ترویج تحقیقات مطالعات ایران در بلغارستان و منطقه. من فکر می‌کنم در مسیر درستی در حال حرکت هستیم. به این نتیجه رسیده‌ام که در طول زمان، با استفاده بیشتر از فناوری و کسب دانش و تجربه بیشتر، به اشتراک‌گذاری دانش متقابل بیشتری بین مردم دو کشور امکان‌پذیر خواهد بود و این، به روابط حسنه بین آنها منجر خواهد شد.

*فعالیت مرکز فرهنگی ایرانیان در بلغارستان را چگونه می‌بینید؟ با آنها ارتباطی دارید؟ ارزیابی شما از فعالیت‌های این مرکز چیست؟

مرکز فرهنگی ایرانیان در سوفیا از رشته تخصصی مطالعات ایران حمایت‌های مالی و معنوی می‌کند. در نتیجه این همکاری، رشته تخصصی مطالعات ایران در حال حاضر تجهیزات کافی برای فعالیت‌های دانشگاهی در اختیار دارد. مرکز فرهنگی ایرانیان فعالانه به استادان و دانشجویان در سفر به ایران و انتشار کتاب‌های ترجمه، دیکشنری‌ها و کتاب‌های اصلی کمک می‌کند. با کمک‌های این مرکز، جشن‌های مشترکی، سازماندهی شده و رویدادهای فرهنگی مختلف نظیر نمایشگاه‌ها، جشنواره‌های فیلم و دیدار با گروه‌های موسیقی ایرانی برگزار می‌شود.

قبلاً یک رستوران شگفت انگیز ایرانی در سوفیا بود که خوشمزه‌ترین غذاهای ایرانی را سرو می‌کرد. نوروزی، سفیر پیشین ایران، در موقعیت‌های مختلف استادان و دانشجویان ایرانی را به ملاقات‌های مهم در این رستوران دعوت می‌کرد و همه از فضا، دستپخت و مهمان‌نوازی ایرانی آنجا هیجان‌زده می‌شدند. متاسفانه به دلایل نامعلومی، این رستوران بسته شد برای آشنایی با دیگر شیوه‌های حمایت مرکز فرهنگی ایرانیان از تحقیقات ایرانی بلغارستانی‌ها، می‌توانید به گفت‌وگوی رادیو فرهنگ با آقای آزادی، رایزن فرهنگی پیشین مراجعه کنید. این واقعیت که من در سوفیا زندگی نمی‌کنم و در شهر روسه Rousse یعنی پنجمین شهر بزرگ بلغارستان اقامت دارم، من را امیدوار می‌کند که جغرافیای رویدادهای فرهنگی ایران در بلغارستان، فراتر از شهرهای بزرگ گسترده خواهد شد. از این موضوع خبر دارم که مرکز فرهنگی ایرانیان تمایل به برپایی روزهای سینمای ایران، بیرون از این کشور دارد. همچنین می‌دانم که در این زمینه بین سید محمد جواد رسولی، سفیر ایران در بلغارستان و شهردار روسه Pencho Milkov بحث‌هایی بوده است. امیدوارم این پروژه به واقعیت تبدیل شود. زیرا مردم خارج از سه شهر بزرگ مایل به شرکت کردن در رویدادهای فرهنگی ایران دارند. در این زمینه، همچنین با همکلاسی‌هایم در رشته مطالعات ایران در حال صحبت هستم، زیرا در دوره فعلی پاندمی کووید ۱۹ رویدادهای آنلاین بیشتر از همیشه می‌توانند و باید برگزار شوند. ما و ایرانی‌ها نیاز داریم درباره چگونگی رسیدن به نسل‌های جدیدی فکر کنیم که از طریق گوشی‌های هوشمند خود در شبکه‌های اجتماعی زندگی می‌کنند- چیزی که ما درباره‌اش نشنیده بودیم- و کسانی که دوست دارند به شیوه خود، در جهان بیرونی زندگی کنند. امروز کشورهایی مثل چین، ژاپن و کره جنوبی، با صدور فرهنگ غیرسنتی، کارتن‌ها، سریال‌های تلویزیونی و گروه‌های موسیقی‌شان، به راحتی نسل جوان را تحت تاثیر قرار می‌دهند. به نظر من، مرکز فرهنگی ایرانیان به درستی دریافته است که هنرهای تصویری مثل سینمای ایران، می‌تواند فرصتی عالی برای ترویج فرهنگ ایران در بلغارستان باشد.

*قدری درباره تصویر ایران در رسانه‌های بلغارستان برای ما توضیح دهید. بلغارستانی‌ها چه جزئیاتی درباره ایران می‌دانند و چه چیزی درباره ایران نمی‌دانند؟

به نظر من ایران در رسانه‌های بلغارستان با چند موضوع اصلی یعنی روابط خارجی، بحث هسته‌ای، بحث‌های مربوط به قدرت در خاورمیانه و جبهه مقاومت به تصویر کشیده شده است. من با برخی از تحلیلگران بلغارستانی مبتنی بر دوره ترامپ که تمایل دارند ایران را به عنوان یک قدرت شرور معرفی کنند، موافق نیستم. این گرایش نیروهایی را که مخالف تعامل بین کشورهای ما و منطقه هستند، به خدمت می‌گیرد.

ایران به عنوان کشوری با سنت‌های قدرتمند، با کنترل اجتماعی سختگیرانه و کشوری با مجازات مرگ شناخته می‌شود. علاوه بر این، رسانه‌های بلغارستانی و بین‌المللی در حال فاش کردن اطلاعاتی درباره موقعیت اقتصادی و بهداشتی دشوار مردم معمولی ایران در شرایط تحریم‌های سختگیرانه هستند. البته گرایش دیگری نیز وجود دارد، افراد مختلفی ایران را برای سیاست خارجی خاص خود تحسین می‌کنند.

موضوع قابل توجه دیگری مربوط به ایران با فرهنگی غنی این کشور مرتبط است، به ویژه سینمای ایران که در بسیاری از فستیوال‌های بین‌المللی بلغارستان مورد تحسین قرار گرفته است. به نظر من سینمای ایران به ویژه برای حلقه‌های روشنفکری و جوان‌ترهای بلغارستان تحسین برانگیز است، زیرا سینمای مدرنی است و با شیوه سطح بالای خود، این کشور را در عرصه بین‌الملل مطرح می‌کند.

من به صفحه فارسی خودم به عنوان گامی در جهت شناساندن بهتر ایران به بلغارستانی‌ها و رومانیایی‌ها-که همزبانان من هستند- نگاه می‌کنم. همچنین باور دارم که هرکسی که می‌خواهد بر تصویر عمومی از ایران و ارتباط با این کشور تاثیر بگذارد، باید تفکر بلندمدت داشته باشد همچنین ایران در بلغارستان، عمدتاً از طریق رسانه‌های آنلاین مثل یوتیوب یا سایت‌ها و وبلاگ‌ها، از طریق استوری‌ها، عکس‌ها و ویدئوهایی از سفرهای بلغارستانی‌ها به این کشور، معرفی می‌شود. همه این‌ها نشان می‌دهد که ایرانی‌ها بسیار مهمان‌نواز بوده و دوست دارند غریبه‌ها را مهمان سفره‌های خود کنند. من همچنین خاطرات بلغارستانی‌هایی را که در مناطق دورافتاده ایران بوده‌اند، خوانده‌ام. آنها احساس می‌کردند به بلغارستان دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ برگشته‌اند.

معتقدم هنوز مردم دو کشور همدیگر را به خوبی نمی‌شناسند. البته نباید آنها را به خاطر این مساله سرزنش کرد، زیرا این یک وضعیت بین‌المللی است. در ۳۰ سال گذشته، بلغارستانی‌ها در مسیر غربی شدن و اروپایی شدن حرکت کرده‌اند و برای سال‌ها از شرکای غیراروپایی خود غفلت کرده‌اند. بلغارستانی‌ها می‌دانند که ایران کشوری باستانی با فرهنگی غنی است. من می‌دانم که بسیاری از هموطنان من به اشتراکات فرهنگی و تاریخی ایران و بلغارستان علاقه دارند. در بلغارستان مقالاتی درباره ورزشکاران ایرانی یا ورزشکاران و مربیان بلغارستانی که در ایران هستند، منتشر می‌شود. همچنین گزارش‌هایی درباره کنسرت‌های موسیقی سنتی ایرانی در بلغارستان یا درباره فیلم‌سازان ایرانی و فیلم‌های ایرانی به نمایش درآمده در بلغارستان منتشر می‌شود. بلغارستانی‌ها قصه‌های هزار و یک‌شب را می‌شناسند، آنها شیفته تصاویر این قصه‌ها شده‌اند و تصویری مثبت و رمزآلود از خاورمیانه و شرق خلق کرده‌اند.

به باور من اینکه بلغارستانی‌ها در حال حاضر چه نگاهی به ایران دارند، چندان اهمیتی ندارد، زیرا تصویر، چیزی ایستا نبوده و پویاست. یک سوال جالب این است که آیا ایران آماده ترویج تصویری صادقانه و پیچیده‌تر از خودش هست یا نه. به عنوان مثال، این کشور بر پایه تکنولوژی‌های مدرن توسعه‌یافته، تعداد زیادی متخصص در حوزه‌های علمی و مهندسی تربیت کرده است. این یکی از جنبه‌های جامعه ایران است که کمتر در کشور ما شناخته شده است.

من به صفحه فارسی خودم به عنوان گامی در جهت شناساندن بهتر ایران به بلغارستانی‌ها و رومانیایی‌ها-که همزبانان من هستند- نگاه می‌کنم. همچنین باور دارم که هرکسی که می‌خواهد بر تصویر عمومی از ایران و ارتباط با این کشور تاثیر بگذارد، باید تفکر بلندمدت داشته باشد. ایرانی‌ها هم باید برای شناخت بهتر کشور ما تلاش کنند و این روند، آسان نیست زیرا بیان نیات خوب، آسان‌تر از فهمیدن آنهاست.

*برخی کلمات مشترک در زبان‌های فارسی و بلغاری وجود دارد. آیا مطالعاتی درباره این کلمه‌ها در زمان بلغارستانی انجام شده است؟ تحقیقات فارسی زبان درباره بلغارستان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در همین مصاحبه به کتاب هاجر فیروزی اشاره کردم. این کتاب بارها تجدید چاپ شده و در حال حاضر یکی از کتاب‌های کلاسیک درباره تعاملات فرهنگی ایران و بلغارستان است.

همچنین همکاران من جنبه‌های مختلف زبان فارسی را مطالعه کرده‌اند، از جمله مصاحبه سردبیر پرس درباره کتاب Sirma Kostadinova درباره قابلیت زبان فارسی در ساختن عبارت‌های استعاره‌ای با استفاده از اجزاء بدن. همچنینSirma Kostadinova پروژه‌ای با عنوان «استعاره در زبان فارسی نوین؛ خاستگاه، وضعیت فعلی و طبقه‌بندی» انجام داده است.

همچنین تحقیقی درباره خط مشی زبان ایرانی‌ها وجود دارد.

*در بلغارستان، رستوران ایرانی وجود دارد؟ فروشگاه کتاب ایرانی چطور؟

قبلاً یک رستوران شگفت انگیز ایرانی در سوفیا بود که خوشمزه‌ترین غذاهای ایرانی را سرو می‌کرد. دکتر عبدالله نوروزی، سفیر پیشین ایران، در موقعیت‌های مختلف استادان و دانشجویان ایرانی را به ملاقات‌های مهم در این رستوران دعوت می‌کرد و همه از فضا، دستپخت و مهمان‌نوازی ایرانی آنجا هیجان‌زده می‌شدند. متاسفانه به دلایل نامعلومی، این رستوران بسته شد.

Caritas یه عنوان یکی از انجیوی بزرگ، به تازگی برای ترویج کارآفرینی پناهندگان برنامه‌ریزی کرده که یکی از پروژه‌های حمایتی، درباره رستوران‌های ایرانی است.

در سوفیا یا دیگر شهرهای بلغارستان کتابفروشی ایرانی نداریم. اگر چنین مکانی راه‌اندازی شده و به صرفه اقتصادی برسد، عالی است.

خود من برخی مقالات و کتاب‌های فارسی و زبان‌های دیگر را از اینترنت دانلود می‌کنم. من از شخصیت کتاب‌دوست ایرانی‌ها خوشم می‌آید و معتقدم از طریق اینکه آپارتمان کوچک من پر است از کتاب‌هایی از دیگر زبان‌ها، که با دیگران هم آنها را به اشتراک می‌گذارم. ده‌ها عنوان از این کتاب‌ها به زبان فارسی هستند. این کتاب‌ها را در طول تنها سفرم به ایران که در سال‌های دانشجویی اتفاق افتاد، خریداری کردم.

*شما از مدیران سایت barricade هستید و در عین حال، رسانه سه زبانه‌ای به زبان‌های فارسی، بلغارستانی و رومانیایی را مدیریت می‌کنید. درباره تجربه خود از این سایت و این رسانه بگویید. با آنها چکار می‌کنید و چگونه این‌ها در نزدیک کردن فرهنگ‌ها به یکدیگر، به شما کمک می‌کند؟

همه این‌ها با یک صفحه اینترنتی بلغاری-رومانیایی به هر دو زبان آغاز شد که هدفش دیده شدن بهتر مقالات من فراتر از مرزهای بین دو کشور بود. در طول زمان، این صفحه در واقعیت تبدیل به «پل دوستی» شد، یعنی همان چیزی که نامیده می‌شود، زیرا شروع به نوشتن درباره مباحث مربوط به بلغارستان به زبان رومانیایی و درباره مسائل رومانی به زبان بلغارستانی کردم. این مقالات صادقانه و بدون غرض‌ورزی و کلیشه درباره عقاید بود. به تدریج بسیاری از مقالات این صفحه به زبان انگلیسی برگردانده شد. من این کار را با اشتیاق انجام دادم زیرا احساس می‌کردم روابط فرامرزی من را تقویت کرده است. این صفحه با استقبال و احترام بلغارستانی و رومانیایی‌ها روبه‌رو شد، اگرچه دو ملت تفاوت‌ها و بدبینی تاریخی نسبت به یکدیگر داشتند. بنابراین گروهی با دیدگاه‌های متفاوت دور و بر این صفحه شکل گرفت.

این صفحه با اهداف غیر اقتصادی ساخته شده است. مدت کوتاهی بعد از راه‌اندازی این صفحه در سال ۲۰۱۵ یک رسانه فرامرزی بلغارستانی با عنوان the barricade تاسیس شد و همان ابتدای کار، برای مدیریت وب‌سایت رومانیایی این رسانه، استخدام شدم. در طول زمان، من مدیر بخش چاپی و شبکه‌های اجتماعی این رسانه در بخش زبان‌های بلغاری و انگلیسی شدم. Barricade امروز جنبه‌های مختلفی دارد و فقط یک رسانه بلغاری نیست، بلکه رسانه‌ای رومانیایی و رسانه‌ای مربوط به اروپای شرقی و مرکزی با نویسندگان و مقالاتی از منطقه ما و فراتر از آن است.

Barricade مقالاتی با گرایش خاص چپ یا ترقی‌خواهانه منتشر می‌کند. البته این رسانه به روابط بین‌الملل و همکاری‌های فرامرزی نیز علاقه دارد و با توجه به اینکه یک بخش انگلیسی نیز دارد، قصد دارد اروپای مرکزی و شرقی را برای ساکنان خارج از این مناطق نیز توضیح دهد. هرچند در سال‌های اخیر مشکلاتی داشته و همچنان در تقلا برای ادامه حیات است، اما در عین حال توجه بین‌المللی زیادی به خود جلب کرده است. این رسانه به کیفیت اهمیت می‌دهد، محتوای اورجینال ارائه می‌کند و کشورهای منطقه ما را برای یکدیگر، قابل فهم‌تر می‌کند. و برخی اوقات، من مقالاتی درباره ایران در آن منتشر می‌کنم.

بر اساس این تجربه، بعد از اینکه من تحقیقات پی‌اچ‌دی خود در رشته ادبیات ایران را در دانشگاه سوفیا شروع کردم، رسانه‌ای را که درباره آن صحبت می‌کنید، در تابستان ۲۰۲۰ راه‌اندازی کردم که مقالاتی به زبان‌های انگلیسی، رومانیایی، بلغارستانی و گاهی زبان‌های دیگر مثل فارسی در آن وجود دارد. این سایت «پل ایرانی به سوی دوستی» نامیده می‌شود و چیزی شبیه برادر صفحه رومانیایی-بلغارستانی است.

این ابتکار دیگری است که موفقیت‌های فوری یا بزرگ را مدنظر ندارد. مهم این است که چنین چیزی وجود دارد. این اجازه می‌دهد ایرانیان و دیگر مردم اقصی نقاط جهان من و مسائلی که درباره آنها می‌نویسم را بشناسند و این مناطق برای یکدیگر قابل فهم‌تر شوند.

در این بخش از جهان که ما هستیم، دیوارهای شک و بدبینی زیادی نسبت به روابط بین‌المللی و بین فردی وجود دارد. من در پیام صفحه فارسی، می‌گویم که می‌خواهم کار تازه‌ای انجام دهم، نه فقط بازتولید تناقض‌های اصلی در این بخش جهان- بین غرب یا شرق یا بین برخی بیلیونرهای بین‌المللی که برای نفوذ در سطح جهان مبارزه می‌کنند و همه جهان، عرصه‌ای برای آنهاست. تا وقتی منابعی برای انجام چنین کارهایی دارم، به انجام آنها علاقه دارم و امیدوارم خوانندگان شما معنای آنها را درک کنند.