پرستاری تقویم نمیشناسد/ هنر نقاشی لبخند بر بوم دردها
سردبیر پرس – گروهاستانها- اعظم عبداللهی: روایت پرستاران از شغلی که انتخاب کردهاند، شنیدنی است اما این قصه زمانی شنیدنی میشود که آنها در مناطقی دور و با امکانات کمتر مسئولیت جان افرادی را به دوش میکشند که باید با کمتر امکاناتی بزرگترین کارها را انجام دهند. یکی از این پرستاران مرجان حسینی، پرستار نمونه […]
سردبیر پرس – گروهاستانها- اعظم عبداللهی: روایت پرستاران از شغلی که انتخاب کردهاند، شنیدنی است اما این قصه زمانی شنیدنی میشود که آنها در مناطقی دور و با امکانات کمتر مسئولیت جان افرادی را به دوش میکشند که باید با کمتر امکاناتی بزرگترین کارها را انجام دهند.
یکی از این پرستاران مرجان حسینی، پرستار نمونه استان اصفهان است که تجربهای ۲۲ ساله در خدمت به بیماران در بیمارستان شهید رجایی داران دارد، بانویی که ساعتها میایستد تا بتواند بیماری را از تخت بیمارستان رهانیده و با ترکیبی از سلامتی بدرقه خانهاش کند.
او که علاقه و عشق به انسانها را تنها دلیل انتخاب شغلش به عنوان پرستار میداند به خبرنگار سردبیر پرس میگوید: اگر باز هم به عقب برگردم پرستاری را انتخاب میکنم.
خانم حسینی که روی خوش به بیماران را ابتداییترین و اصلیترین رفتار یک پرستار دلسوز میداند، ادامه میدهد: من یک پرستار هستم و وظیفه دارم با صبوری، مهربانی و وجدان کاری به علم و دانشی که آموخته ام از بیمارم مراقبت کنم به درد دلهایشان گوش دهم و مرهمی شوم بر ناراحتیهایشان؛ وظیفه دارم در هر شرایطی لبخند را برایشان به ارمغان بیاورم زیرا که پرستاری هنر نقاشی لبخند بر بوم دردهاست.
او که تجربه کاری در بخشهای اورژانس داخلی، جراحی زنان، مامایی، ای سی یو، سی سی یو و دیالیز را دارد، در خصوص شیرینترین خاطرهاش میگوید: بهترین خاطرات من در دوران کاریام زمانی است که بیماران با پای خودشان و به سلامتی بیمارستان را ترک میکنند.
این پرستار اما در خصوص تلخترین خاطره کاریاش ادامه میدهد: بدترین خاطره دوران کاریام مرگ کودک دیالیزی بود که آرزوی رفتن به مدرسه را داشت و هر جلسه که برای انجام دیالیز وارد بخش میشد کتاب و دفترهایش را با خود میآورد و امید داشت که بعد از اتمام دیالیز و بهبودی به مدرسه برود که هیچ وقت با آرزویش نرسید.
خانم حسینی که تا پیش از حضورش در بیمارستان شهید رجایی در نقش پرستار در قامت مدیر مهدکودک خدمت میکرده، میافزاید: چندین سال مدیر مهدکودک بودم همیشه آرزو دارم کودکان را شاد و سلامت ببینم به همین دلیل هیچ وقت نتوانستم در بخشهای اطفال و نوزادان کار کنم و کودکان را در بستر بیماری ببینم.
او که پرستاری را با همه شیرینیهایش شغلی سخت توصیف میکند، میگوید: این شغل همه زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد، شیفتهایمان تعطیلات رسمی تقویم را نمیشناسند، سخت است شب تا صبح بر بالین مادر و نوزادش بیدار باشی که اتفاقی برای آنها نیفتد در حالی که فرزند خودت گاهاً در منزل بیمار و تب دار است و احتیاج به مادر و پرستار دارد.
این پرستار ادامه میدهد: دیگر سختیهای کار ما بیماریهای همهگیر نظیر کرونا است، این دوران سختترین روزهای کاریمان بود، از طرفی بخش کرونا در آن روزها به بخشهای دیگر بیمارستان اضافه شده بود و با توجه به اینکه تعدادی از همکاران خود درگیر کرونا شده بودند و با کمبود نیرو مواجه بودیم، اما با تلاش ریاست بیمارستان و کادر درمان و همکاری و تلاش بیوقفه همکاران با انجام وظیفه در بخشهای خود با آن پوشش و ماسکهایی که مردم حتی نمیتوانستند حتی چند دقیقه هم آنها را تحمل کنند توانستیم این بحران را پشت سر بگذاریم.
منبع : خبرگزاری مهر
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰