کلاهگیسهای «سیما» بازهم سوژه شد!/ این «شهاب» صعود دوباره دارد؟
سردبیر پرس -گروه هنر- عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد. در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، […]
سردبیر پرس -گروه هنر- عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی
بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه دوم بهمن ماه میتوانید با شماره ۷۰ بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
چهره هفته؛ شهاب حسینی
وقتی قرار شد شهاب حسینی در یک برنامه اینترنتی اجرا کند بسیاری به اعتبار شروع کاری این بازیگر ستاره سینمای ایران در دهههای پیش با مجری گری، خبر را به فال نیک گرفتند و تصورات برای درخشش شهاب وار او بالا رفت.
حتی حاشیههایی مثل شایعه رقم نیم میلیاردی هدیه مهمان برنامه که برای نوید محمدزاده رقم خورد اگرچه نقدهایی را به دنبال داشت باز هم بسیاری فکر کردند مواجهه دو بازیگر مطرح سینما که اساساً در این سالها در هیچ برنامه گفتگومحوری هم نبودهاند میتواند برخوردی از نوع نزدیک و جذابش باشد، پس میارزد. با این حال پخش اولین قسمت از برنامه حجمی از امیدها و انتظارها را ناامید کرد.
در همین پنج قسمتی هم که گذشت انتقادهای مختلفی از طرف رسانهها به برنامه مطرح شد و در همین ابتدا هم نقشه راه را تا قسمتهای بعدی مشخص کرد و میتوان پیش بینی کرد که ادامه این مسیر نمیتواند اتفاقات غافلگیرکننده یا محیرالعقولی را برای مخاطب رقم بزند.
شهاب حسینی که در انتخاب اولیه، برگ برنده برنامه اینترنتی محسوب میشد با پخش برنامه اتفاقاً خودش نوک پیکان همه انتقادات قرار گرفت؛ انتقاداتی که از زبان بدن وی در حین گفتن پلاتوها مثل حرکت مالیدن دست یا میمیک صورت و خندههای او گرفته تا پرسشها و تعامل وی با مهمان را شامل میشود.
در سالهای اخیر البته غیر از شهاب حسینی، بازیگران و هنرمندان مختلفی به عرصه اجرا و حضور در گفتگوهای اینترنتی روی آوردهاند که شاید برخی حتی به یاد هم نمانده باشند و مرور این برنامهها یک نکته را میتواند در بر داشته باشد که لزوماً ساخت برنامه در پلتفرمها و وی او دیها که به عنوان رقیبی همیشگی و سفت و سخت برای صداوسیما محسوب میشد همیشه هم نتایج موفقیت آمیزی در پی نخواهد داشت.
به ویژه که بسیاری بارها از ممیزیها یا کمبوهای بودجهای صداوسیما نالان شدهاند و خط قرمزها و نبود شناخت مدیر بالاسری یا بسیاری از معضلات متداول سازمانی را دلیل نبود جذابیت برنامهها دانستهاند. اما با نگاهی به نمونه فعلی این برنامههای اینترنتی چون «همرفیق» که حداقل میتوان گفت تا حدی همه این محدودیتها را کنار زده است باز هم با تجربهای اگر نگوییم شکست خورده اما بهشدت ناموفق مواجهیم.
پخش «همرفیق» حتی باعث شد تاکشوهایی مثل «دورهمی» و «خندوانه» برای مخاطبان یک درجه ارتقا یابد و جلب توجه کند که چگونه استاندارد برنامه سازی و گفتگو در این تاکشوها رعایت شده است.
به طور مثال یکی از نقدها به «دورهمی» در فصل اخیر این بوده است که مهمانانی در طراز برنامه دعوت نمیکند چراکه بیشتر مهمانان مدعو به تلویزیون نمیآیند و «همرفیق» هم در ۶ قسمتی که مهمانانش معرفی شدهاند شاید تنها دو نفر نوید محمدزاده و فاطمه معتمد آریا تلویزیونی نبودهاند و باقی حتی رفقای مهمانان نیز افراد غافلگیرکنندهای برای مخاطب نبودهاند و این نقد بیشتر به این برنامه وارد است.
مدل گفتگو و کنش و واکنش شهاب حسینی با مهمان و اینکه نتوانسته است کنشمند و هیجانانگیز حتی از خاطرات جالب و کنجکاوی برانگیز مهمان سوال جالبتری بیرون بکشد و اساساً اینکه برنامه را بدون محتوا و سوالات از قبل برنامهریزی شده پیش میبرد نقد دیگر این برنامه بوده است درحالیکه به طور مثال مهران مدیری با اطلاعات بیشتری نسبت به مهمان وارد گفتگو میشود و از کوچکترین و حتی سطحیترین پاسخ مهمانش شوخیای میسازد که میتواند مثل یک موتیف عمل کند و بارها مخاطب را با آن همراه میکند.
«همرفیق» اما در یک و نیم ساعت برنامه کمتر میتواند مخاطب را سرخوش و مفرح کند حتی حضور گروه موسیقی زنده در برنامه هم که در بسیاری از تاکشوهای دنیا به جذابیت بخشیهای بیشتر کمک میکند اینجا نتوانسته است موفق ظاهر شود. درست برعکس «خندوانه» که اگرچه در ساختار خط قرمزهای تلویزیونی گروه موسیقی او دیده نمیشود اما نقش مهمی در پس زمینه مفرح و انرژی بخش برنامه در آیتمها و در همراهی با رامبد جوان دارد.
برنامه سازی در پلتفرمها هر چقدر هم با ایدههای جذاب یا بکر مثل حضور مهمان با نزدیکترین رفیقش همراه باشد و هر چقدر هم به دور از خطوط قرمز تلویزیون و یا محدودیتهای مالی برگزار شود باز هم تنها یک تیم قوی و حرفهای برنامه ساز از کارگردان تا تهیه کننده و نویسنده است که میتواند اتاق فکر برنامه را بسازد و حتی ستارهای مثل شهاب حسینی هم در نبود اینها میتواند افول کند.
حاشیه هفته؛ سوالی که با دو سال تاخیردیده شد!
سوال محمدجعفر خسروی مجری برنامه «زنده باد زندگی» که از مهمان خود درباره لباسش میپرسد در هفته گذشته بارها در شبکههای اجتماعی چرخید و حمل بر بی احترامی و توهین به لباس کردی شد. ماجرا هم از این قرار است که فریبرز عزیزی که چندین بار در برنامههای تلویزیونی با لباس بومی حضور یافته است در این برنامه هم با همان لباس ظاهر میشود و مجری از او میپرسد «این لباس چوپانی چیست که پوشیدهاید؟» و او هم درباره لباس خود که متعلق به قوم کرد است توضیح میدهد.
این ویدئو حاشیههای مختلفی را طی یک هفته گذشته رقم زد و از مردم عادی گرفته تا برخی هنرمندان به آن واکنش نشان دادند. این واکنشها در ابعاد انتقادی به مجلس شورای اسلامی رسید و حتی در صحن علنی مجلس، بیانیههای تند و تیزی را هم در بر داشت.
بعد از آن گفتگویی توسط یکی از رسانهها با فریبرز عزیزی مهمانی که این حواشی برایش رقم خورده بود انجام شد که طی آن گفته بود بارها در برنامههای زنده تلویزیون حضور پیدا کرده است و هر بار هم با همین لباس و پوشش رفته است و هیچ گونه بی احترامی به او نشده است. او در این گفتگو توضیح میدهد که این ویدئو مربوط به ۲ سال پیش است و در همان برنامه هم به معرفی و پرزنت لباس خود پرداخته است و حالا به این ترتیب دیده شده است.
بعد از مشخص شدن اصل ماجرا، صداوسیما گفتگویی را هم با یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ترتیب داد و این بار روی قدیمی بودن ویدئو تاکید شد.
این حواشی یک بار دیگر نشان داد که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی چگونه میتواند با ظرفیت و قدرتی که دارد یک ویدئو چند ثانیهای را به بحران رسانهای تبدیل کند و یا هیجان جمعی را به واکنشهای رسمی رسانهای وادارد و همچنین فارغ از کم و کیف نحوه سوال یک مجری، قدیمی یا جدید بودن ویدئو، چقدر باید در برابر این قدرت پنهان شبکهها هوشمندانه عمل کرد تا ضریب بحرانی شدن ماجراها را کاهش داد.
نکته هفته؛ پرکاری کارگردان سریالهای ناتمام!
این هفته خبری رسید که قرار است سیروس مقدم سریال «جزیره» را در شبکه نمایش خانگی به تهیه کنندگی منوچهر محمدی بسازد. سیروس مقدم کارگردان سریالهای موفق و پربیننده تلویزیون است که امسال با حاشیههایی برای آخرین سریال تلویزیونی خود «پایتخت» مواجه شد.
حاشیههای این سریال آنقدر پررنگ بود که برخی فراموش کردند او در همه این ماهها سریال «خواب زده» را هم در شبکه نمایش خانگی به تولید رسانده است و هیچ حرف و حدیثی درباره این سریال در رسانهها یا توسط مردم مطرح نشد.
«خواب زده» که با نویسندگی سعید نعمت الله و کارگردانی سیروس مقدم ساخته شد آنقدر در سایه قرار گرفت که حتی به عنوان یک تجربه شکست خورده هم کمتر از آن یاد شد. با این حال این مجموعه در ۲۴ قسمت از طریق یکی از سرویسهای اینترنتی توزیع شد. ۲۴ قسمتی که با نوعی پایان باز به اتمام رسید و مخاطبان منتظر ادامه قسمتهای بعدی در فصل دوم سریال بودند که وعدهاش هم پیش از این داده شده بود.
به ویژه که خود اپلیکیشن پخش کننده سریال هم تا چند هفته بعد از قسمت پایانی پخش، مخاطبان را به انتظار برای دیدن فصل جدید وعده میداد و هنوز هم این سوال برخی از مخاطبان این سریال است که ادامه «خواب زده» چه خواهد شد؟ اما ظاهراً فعلاً خبری از فصل جدید این سریال نیست و سیروس مقدم بنا ندارد ادامه این تجربه ناموفق را بسازد!
احتمالاً آینده مبهم این سریال هم به سرنوشت «پایتخت ۶» گره خورده است که مقدم نوروز ۱۳۹۹ وعدهاش را داد و مخاطبان نوروز ۱۴۰۰ قرار است ۲ قسمت باقیمانده سریال را ببینند.
باید دید «جزیره» تجربه متفاوتتری برای سیروس مقدم رقم خواهد زد و آیا قصدی برای اتمام تجربه پیشین خود دارد یا خیر؟
بازتاب هفته؛ کلاه گیسهای جنجالی
جنجال اخیر بر سر کلاه گیس با یک توئیت آغاز شد. چندی پیش حسین شمقدری فرزند جواد شمقدری کارگردان سریال «روزهای ابدی» که این شبها با پرداختن به مقطعی از انقلاب از شبکه یک سیما پخش میشود به کلاه گیسهای به کار برده شده در این سریال اشاره کرد و نوشت: «بعد از انقلاب، کارگردانان باید زنان را با روسری نشون میدادند، حتی در خانه! همون موقع مساله رو با امام مطرح میکنند، شنیده شده پیشنهادی میاد که از کلاهگیس استفاده کنید. حالا جواد شمقدری (پدرم) در سریال «روزهای ابدی» از این راهکار استفاده میکنند»
این توئیت اما باعث شد بحث توقیف فیلم سینمایی «کاناپه» به کارگردانی کیانوش عیاری به دلیل استفاده از همین کلاه گیسها داغ شود و بازتاب مختلفی در توئیتر و رسانههای رسمی پیدا کرد که اگر کلاه گیس اشکالی ندارد چرا فیلم «کاناپه» همچنان در توقیف است؛ فیلمی که از سال ۹۵ تاکنون حدود چهار سال است که هنوز رنگ اکران ندیده است.
این بحث البته پیش از این یک بار دیگر و در زمان پخش سریال «گاندو» به کارگردانی جواد افشار پیش کشیده شد. البته ماجرای استفاده از کلاه گیس در خود تلویزیون هم با حاشیههایی همراه بوده است و هر بار سریالی از این کلاه گیسها استفاده کرده است با ممیزیهایی مواجه شده است. مثل سریال «نفس» ساخته جلیل سامان که چند سال پیش پخش شد و یا سریالهای قدیمیتری چون «سربداران» ساخته محمدعلی نجفی.
ادامه این بحث این هفته به تلویزیون رسید و در این مدیوم بازتاب پیدا کرد و برنامه «شبهای هنر» در اقدامی جالب توجه از کیانوش عیاری کارگردان «کاناپه» که به تازگی تولید سریال «۸۷ متر» را هم برای شبکه یک به پایان برده است دعوت کرد. عیاری در این گفتگو که بخشی از آن هم به ماجرای کلاه گیس و سریال شمقدری میرسد واکنشی همدلانه نشان داد و بیان کرد: «این روزها صحبتهایی است درباره سریال «روزهای ابدی» آقای شمقدری و مقایسه با فیلم من که من از این فضا به اینجا رسیدم که خوشحالم که آقای شمقدری این کار را کرد و با هر تعریفی، کاری که آقای شمقدری کرد یک گام رو به جلوست»
روزنامه هفت صبح هم پیش از این طی گزارشی به همه سریالهایی پرداخته بود که در نمایش کلاه گیس به چالش خورده بودند و از این اتفاق با عنوان «پایان طلسم کلاه گیس» یاد کرده بود و این سوال را مطرح کرد که «آیا سریال روزهای ابدی استثناست و یا قاعده تلویزیون عوض شده است» در پایان هم اینطور جمع بندی کرده بود که این اتفاق فرصت خوبی است تا یک مشکل قدیمی حل شود.
پیشنهاد هفته؛ چرخی در نمایشگاه کتاب با رادیو
در یک سالی که گذشت و پاندمی کرونا جامعه را رها کرد بسیاری از رویدادها و ایونت ها که پیش از این با جمعیت زیاد در سالنها و نمایشگاهها و مراسمهای مختلف برگزار میشدند مجازی شدند. برخی از این رویدادها که مردمیتر بودند و نیازی به گیشه و بلیت فروشی هم نداشتند از طریق شبکههای تلویزیونی پوشش داده شدند مثل برخی از جشنوارههای سینمایی.
حالا نمایشگاه کتاب که یکی از رویدادهای پرمخاطب است نیز به جمع این رویدادهای مجازی اضافه شده است و رادیو فرهنگ که بیشتر برنامههای مرتبط با کتاب و ادبیات را پوشش میدهد برنامهای با عنوان «رادیو کتاب» دارد که قرار است این نمایشگاه را پوشش دهد.
مجازی شدن رویدادها علاوه بر اینکه محدودیتی برای بسیاری ایجاد میکند اما حداقل ظرفیت ویژهای برای رادیو و تلویزیون است تا با هر یک از این فرصتها بر تعداد مخاطبان بیفزاید و اساساً حرکت به سمت نیازهای واقعی مخاطب است.
رادیو کتاب تا ۶ بهمن برنامه دارد و هر روز ساعت ۱۷ تا ۱۹ با ناشران و نویسندگان گفتوگو میکند و مخاطبان این برنامه را در اقصی نقاط ایران از تازههای نشر کتاب آگاه میسازد.
همچنین انعکاس فعالیت بخشهای اصلی و جنبی نخستین نمایشگاه مجازی کتاب، گفتوگو با نویسندگان و ناشران خارجی و داخلی، ناشران کودک، ناشران دانشگاهی، نمایندگان صنوف کتاب محورهای محتوایی برنامه «رادیوکتاب» است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰