سد النهضه اتیوپی و دو رویکرد نسبت به حکمرانی
به گزارش سردبیر پرس، اتیوپی روز چهارشنبه از آبگیری سد بزرگ النهضه که ساخت آن از سال ۲۰۱۱ بر روی رودخانه نیل آغاز شده بود، خبر داد. جایگاه راهبردی رودخانه تمدنساز نیل بر هیچکس پوشیده نیست. از هزاران سال پیش تابآوری اقتصادی دهها میلیون نفر در سه کشور سودان، مصر و اتیوپی به جریان این […]
به گزارش سردبیر پرس، اتیوپی روز چهارشنبه از آبگیری سد بزرگ النهضه که ساخت آن از سال ۲۰۱۱ بر روی رودخانه نیل آغاز شده بود، خبر داد. جایگاه راهبردی رودخانه تمدنساز نیل بر هیچکس پوشیده نیست. از هزاران سال پیش تابآوری اقتصادی دهها میلیون نفر در سه کشور سودان، مصر و اتیوپی به جریان این رودخانه وابستگی تام و تمام داشته است.
حال با شروع فرآیند آبگیری سد النهضه اتیوپی که به جای درخواست مصر برای ده ساله بودن آن، طی سه سال انجام خواهد شد، حیات اقتصادی و اجتماعی مصر با جمعیتی که پیشبینی میشود تا ۱۰ سال آینده به بیش از ۱۴۵ میلیون نفر برسد در خطر جدی قرار گرفته است. بهرهبرداری از سد النهضه موجب میگردد که قاهره سالیانه حجمی در حدود ۱۱ تا ۱۹ میلیارد متر مکعب از آب نیل و در پی آن، درآمد حدود ۲ میلیون کشاورز را از دست بدهد.
در نوشته پیشرو خواهیم کوشید به بخشی از بسترها و پیامدهای ساخت سد یادشده بپردازیم.
درک درست اولویتها؛ همپیوندی اقتصاد و سیاست
عملیات ساخت سد النهضه درست در سال شروع انقلابهای جهان عرب شروع شد. در هنگامهای که ناکارآمدی، وابستگی، فساد و خودکامگی رؤسای جمهور همیشگی کشورهای عربی مردمان این کشورها را به خیزش واداشته و رشتهای از بحرانهای به هم پیوسته را سبب شد، اتیوپیایی ها با درک درست اولویتهای حکمرانی و آیندهنگری به جای برگزیدن آشوب و ناامنی راه پیشرفت و توسعه اقتصادی را پی گرفتند.
هوشیاری و درک درست تاریخی فرمانروایان اتیوپی سبب شد تا آنها با نیمنگاهی به شرایط پیرامون و با آگاهی از در پیش بودن بحران آب در قاره آفریقا از فرصت پدید آمده ناشی از درگیری مصر و سودان در اختلافات داخلی بهره برده و حرکت خود را برای دسترسی به اهدافشان آغاز کنند.
سرنوشت متفاوت این سه کشور به روشنی نشان دهنده آن است که چگونه رهبران کشورها میتوانند با تشخیص درست شرایط تاریخی خود و در نظر گرفتن منافع ملی و رفاه شهروندان خویش راه بهروزی ملت خود را در پیش بگیرند و با اتحاد و ائتلافسازیهایِ مبتنی بر منافعِ دو سویه بلند مدتِ اقتصادی و سیاسی در جهانِ آنارشیکِ کنونی، گلیم خود را از آب بیرون بکشند. اتیوپی توانست با بهرهگیری از اشتیاق فراوان چین جهت حضور و نفوذ در آفریقا ضمن دریافت کمکهای مالی از این کشور برای ساخت سد النهضه، پشتیبانی سیاسی آن را هم در شورای امنیت به دست آورد.
قاهره به تحریک ریاض و ابوظبی وارد یک بازی از پیش شکست خورده شده که نه تنها بهرهای از آن نخواهد برد بلکه زیان هم خواهد کرد و فرصت مناسبی را در اختیار اتیوپی قرار میدهد تا در سایه اختلافات مصر با همسایگان و درگیر شدن هر چه بیشتر این کشور در بحرانهای فزاینده اقتصادی و سیاسی داخلی، به پیشبرد طرحهای خود بپردازدچین کمکی به مبلغ ۶۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ برای ساخت سد اهدا کرد. همچنین شرکتهای چینی قراردادهایی را در زمینه ساخت و بهرهبرداری از سد به ارزش بیش از ۱۵۰ میلیون دلار به امضا رساندند. چند ماه پیش نیز، پکن اعلام کرد که حدود ۲ میلیارد دلار در شبکه برق اتیوپی سرمایهگذاری کرده است.
این عدد و رقمها به روشنی نشان میدهد که در صورت ارجاع دوباره مساله سد النهضه به شورای امنیت موضع چین پشتیبانی از مصر نخواهد بود به ویژه که پکن به پیشبرد پروژهها و سرمایهگذاریهای خود در آفریقا از دروازه اتیوپی چشم دوخته است.
درگیریهای نیابتی؛ حاشیهنشینی اقتصاد
در حالی که طی حدود یک دهه اخیر مصر علاوه بر مشکلات فزاینده داخلی وارد درگیریهای نیابتی، بیهوده و هزینهزای منطقهای شده، اتیوپی با در پیش گرفتن یک سیاست خارجی منطقی و مبتنی بر منافع ملی و برآورده کردن نیازهای اقتصادیاش توانسته هرچه بیشتر به تحقق رویای دیرین خود یعنی تبدیل شدن به بزرگترین تولیدکننده برق در قاره آفریقا و در پی آن افزایش چشمگیر رشد اقتصادی نزدیک شود.
در گرماگرم رقابت مصر با ترکیه بر سر لیبی آن هم به نیابت و تحریک امارات و عربستان و خط و نشان کشیدن سیسی برای اردوغان بر سر حمله احتمالی به شهر سرت، چشمانداز فروپاشی اقتصادی مصر ۱۰۰ میلیون نفری از هر زمان دیگری بیشتر در افق پدیدار شده است.
قاهره به تحریک ریاض و ابوظبی وارد یک بازی از پیش شکست خورده شده که نه تنها بهرهای از آن نخواهد برد بلکه زیان هم خواهد کرد و فرصت مناسبی را در اختیار اتیوپی قرار میدهد تا در سایه اختلافات مصر با همسایگان و درگیر شدن هر چه بیشتر این کشور در بحرانهای فزاینده اقتصادی و سیاسی داخلی، به پیشبرد طرحهای خود بپردازد.
چند دهه حکمرانی ناکارآمد، نداشتن سیاست خارجی مستقل و بدون نظرداشت منافع ملی، نه تنها مصر را که روزگاری راهبر و کانون تحولات جهان عرب به شمار میرفت به کشوری درجه چندم و حاشیهای بدل ساخته که نیازمند کمکهای دیگران است، بلکه حیات تمدنی و امنیت غذایی مردمانش هم مورد تهدید قرار گرفته است.
نتیجهگیری
اینکه چگونه ملتها شکست میخورند تا حد زیادی به عملکرد خودشان بستگی دارد. نظام بینالملل، محیط منطقهای و فضای سیاسی درونی کشورها با یکدیگر پیوند متقابل داشته و تنها با درک درست روابط میان آنها و لحاظ شرایط تاریخی و بزنگاههای سرنوشتساز است که برخی ملتها رستگار و بسیاری دیگر سرافکنده و بازنده میشوند.
تبدیل حاشیه به متن، ورود بیمورد و بیمنطق به بازی بزرگان و به هدر دادن فرصتها و منابع بدون درنظر گرفتن هزینه-فایدههای سیاسی و اقتصادی و بلندپروازیهای خارج از توان و ظرفیت میتواند هر کشوری را با هر توش و توانی به دردسرهای بزرگ و گرفتاریهای سخت دچار کند که جبران آن با توجه به از دست رفتن فرصتهای تاریخیِ هر نسل به راحتی جبرانپذیر نیست.
چگونگی بهرهگیری سه کشور مصر، سودان و اتیوپی از فرصت طبیعی رودخانه نیل آینه تمامنمای آن اندیشهای است که در ذهن نخبگان این سه کشور جریان دارد و میدانیم از این دست مثالها دستکم در تاریخ معاصر کشورهای درحال توسعه جهان فراوان یافت میشود. آنجا که گروهی از کشورها با تشخیص بجا و اجماع بر سر منافع ملی راه شکوفایی و بهروزی را پی میگیرند و در برابر آنان گروهی دیگر با پرداختن به حاشیهها و درگیر شدن با آرزوهای محال به جاده ویرانی و سرشکستگی رهسپار میشوند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰