هزارتوی «تولید مشترک» در سینما/ هنوز هیچ توافقنامه رسمی نداریم!

سردبیر پرس -گروه هنر- نیوشا روزبان: سال‌هاست که سینمای ایران با حضور در جشنواره‌های بین‌المللی و معتبر توانسته جایگاه خود را در سینمای جهان پیدا کرده و هرسال با کسب موفقیت‌هایی در جشنواره‌های مختلف، توجه علاقه مندان به سینما را در سراسر دنیا به خود جلب کند. چنین موفقیت‌هایی می‌توانست در این سال‌ها گام بزرگی […]

سردبیر پرس -گروه هنر- نیوشا روزبان: سال‌هاست که سینمای ایران با حضور در جشنواره‌های بین‌المللی و معتبر توانسته جایگاه خود را در سینمای جهان پیدا کرده و هرسال با کسب موفقیت‌هایی در جشنواره‌های مختلف، توجه علاقه مندان به سینما را در سراسر دنیا به خود جلب کند.

چنین موفقیت‌هایی می‌توانست در این سال‌ها گام بزرگی در ایجاد اعتماد و علاقه در کمپانی‌های بزرگ تولید فیلم در سراسر جهان برای همکاری‌های بیشتر با سینمای ایران باشد، آن هم در شرایطی که معمولاً اکثر فیلم‌های سینمایی موفق در سراسر دنیا با همکاری و مشارکت کشورها و یا کمپانی‌های مختلف ساخته می‌شود. اما سینمای ایران تا چه اندازه در زمینه تولید مشترک با دیگر کشورها موفق عمل کرده و با چه چالش‌هایی در این زمینه مواجه است؟

در واقع سال‌ها است که اخباری درباره امضای توافقنامه میان بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان بازوی اجرایی سازمان سینمایی در امور بین‌الملل و نمایندگان سینمای دیگر کشورها منتشر می‌شود، اما هنوز خروجی قابل قبولی در این زمینه وجود ندارد و به‌سختی می‌توان از «تولید مشترک» در سینمای ایران سخن گفت.

همین مساله سبب شد تا با رائد فریدزاده معاون امور بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی درباره روند تولید مشترک در سینمای ایران و نتایجی که از امضای توافقنامه‌ها به دست آمده گفتگو کنیم، گفتگوی صریحی که حاوی نکات مهمی در زمینه چرایی ناکامی سینمای ایران در این حوزه طی چهاردهه گذشته است.

مشروح گفتگوی سردبیر پرس با معاون امور بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی را در ادامه می‌خوانید؛

* سال‌هاست که در سینما ایران بحث تولید مشترک مطرح و هر چند وقت یک‌بار نیز اخباری مبنی بر امضای توافقنامه میان بنیاد سینمایی فارابی با کشورهای مختلف منتشر می‌شود، اخباری که بیشتر در سطح همان امضا باقی مانده و دیگر خبری از تولید مشترک با کشور مقابل شنیده نمی‌شود؛ ماجرای این توافقنامه‌ها چیست و چرا هنوز به مرحله اجرا نرسیده‌ایم؟

تولید مشترک در سینمای ایران و مفهوم آن نیازمند یک تعریف درست است، به این معنا که نورافکن‌هایی اطراف میدان معنایی این مفهوم روشن کنید تا تقریباً زمین بازی که در مورد آن صحبت می‌کنید مشخص شود. پیش فرض مفهوم تولید مشترک این است که ۲ کشور، مؤسسه یا نهاد به صورت مشترک یک فیلم را تولید می‌کنند که در ظاهر بسیار آسان به نظر می‌آید. اما اصلاً اینگونه نیست و فرآیند بسیار طولانی برای آن باید طی شود تا محصولی به صورت مشترک تولید شود.

بسیاری از افراد زمانی که درباره تولید مشترک صحبت می‌کنند، معانی متفاوتی را از آن برداشت می‌کنند که می‌تواند یک معنای موسع داشته باشد، یعنی هر ارتباطی با خارج از آن کشور و حوزه جغرافیایی اتفاق بیفتد، می‌تواند به عنوان یک امر یا تولید مشترک لحاظ شود. مفهوم مضیقی نیز در این میان وجود دارد که براساس سرمایه‌گذاری و اهداف مشترک، یک فیلم به واسطه همکاری‌های متعدد تولید شود و هر کشوری براساس پروتکل‌ها قواعد و قوانین منعقد بین کشورهای دیگر می‌تواند محصولی را به عنوان محصول مشترک عرضه کند.

اینکه طی سال‌های گذشته چیزی به اسم تولید مشترک در سینمای ایران داشته و یا داریم، باید بگویم اگر بخواهیم به مفهوم مضیق بازگردیم یعنی قبل از اینکه تولیدی صورت گیرد، توافقنامه‌ای بین دو طرف امضا شود که شامل توافقنامه «اگریمنت» باشد، خیر. لازم است تاکید کنم که توافقنامه‌های «اگریمنت» با توافقنامه‌های «ام او یو» متفاوت است، در واقع «ام او یو» که بیشتر خبر امضای آن در رسانه‌ها منتشر می‌شود یک یادداشت تفاهم است و به عنوان توافقنامه «اگریمنت» به شمار نمی‌رود، یعنی تفاهم‌نامه‌های «ام او یو» به عنوان تفاهم‌نامه رسمی بین دو کشور به شمار نمی‌رود.

برای تفاهم‌نامه‌هایی که به «اگریمنت» شناخته می‌شود باید یک روند بسیار طولانی طی شود. یعنی دولت باید در بالاترین سطح، توافقی را امضا کند و آن محصول و فرآیندی که برای تولید ایجاد شده را به مثابه تولید داخل لحاظ کند. برای توافقی در چنین سطح با یک سری مسائل و مشکلات حقوقی مواجه هستیم که کار را سخت می‌کند، در واقع می‌توان گفت اگر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نماینده دولت در یک کشور دیگر تفاهم‌نامه‌ای را امضا کند در فرآیند قانونی ما هنوز به عنوان تفاهم‌نامه رسمی لحاظ نمی‌شود. یعنی باید ابتدا چنین امری در دولت تصویب شده، سپس از طرف رئیس جمهور به مجلس ابلاغ و مجلس شورای اسلامی آن را تأیید کند و بعد از تأیید شورای نگهبان دوباره به دولت ابلاغ شود. چنین فرآیندی که اگر همین حالا استارت آن زده شود نزدیک به ۵ سال طول می‌کشد تا به نتیجه برسد.

به همین دلیل است که یک تفاهم‌نامه مختص تولید مشترک و یا تفاهم‌نامه گسترده فرهنگی که در ذیل آن تولید مشترک لحاظ شده باشد تقریباً با هیچ کشوری نداریم. البته یک سری اقدامات از ۷ سال پیش صورت گرفته است که باید دید نتیجه آنچه می‌شود.

* پس می‌توان گفت تا امروز سینمای ایران در حوزه تولید مشترک از تفاهم‌نامه‌های «ام او یو» یا همان یادداشت تفاهم فراتر نرفته است، این نوع از یادداشت‌های تفاهم تا چه اندازه در تولیدات مشترک مؤثر بوده و چه کاربردی در این حوزه دارد؟

درواقع اگر نهاد سیاستگذار و یا اجرایی، بخواهد تنها منتظر امضای تفاهم‌نامه رسمی باشد، باید فرآیند طولانی را پشت سر بگذارد و ممکن است با گیرهای حقوقی، قانونی، مشکلات و معضلات بین‌المللی مواجه شود، البته این را هم نباید فراموش کرد که مراجع متعددی درباره این موضوع نظر می‌دهند چرا که نمی‌توان تفاهم‌نامه‌های همکاری را از اتفاق‌های دیگر بین دو کشور جدا کنیم و باید چنین اتفاقاتی را در یک بستر کلی لحاظ کرد، در واقع اگر بخواهیم منتظر چنین فرآیندی شویم، ممکن است تولیدی که قرار است صورت گیرد از دست برود. به همین دلیل برای حل این مشکلات روی تعریف گسترده‌تری از تولید مشترک توجه می‌کنیم، به این معنا که نهادهای تخصصی با یکدیگر یادداشت تفاهم امضا می‌کنند. به عنوان مثال سازمان سینمایی می‌تواند با متناظر خود در کشورهای دیگر یادداشت تفاهم یا همان «ام او یو» داشته باشند، بنیاد فارابی به عنوان نهاد ملی سینمای ایران می‌تواند با نهادهای متناظر خود در بسیاری از کشورها همکاری مشترک و به طور مشخص تفاهم‌نامه تولید مشترک داشته باشد با این معنا که درست است که ما از لحاظ قانونی هنوز در ذیل آن تفاهم‌نامه کلی نمی‌توانیم فعالیت کنیم، اما توافق می‌کنیم که اگر فیلمسازی، یا یک گروه فیلمبرداری یا یک موضوع مشترک قرار است بین ۲ کشور ساخته شود ما از آن‌ها به مثابه تولید مشترک حمایت می‌کنیم. این اتفاق کمی بستر را هموار می‌کند تا نه تنها نهادهای تخصصی در حوزه سینما در زمینه تولید مشترک فعال شوند، بلکه بخش خصوصی نیز بتواند در این حوزه ورود پیدا کند.

اینکه طی سالیان گذشته تفاهم نامه‌های بسیاری با هدف تولید مشترک با دیگر کشورها امضا شده و تنها در مرحله امضا باقی مانده است، شاید به این دلیل است که ما هنوز بخش خصوصی قدرتمندی که نگاهش فراتر از مرزهای داخلی باشد و صنعت سینما برای آن تنها در حوزه صنعت سینمای داخل تعریف نشود و نگاه آن به بازارهای جهانی باشد، نداریم اینکه شما می‌گوئید طی سالیان گذشته تفاهم نامه‌های بسیاری با هدف تولید مشترک با دیگر کشورها امضا شده و تنها در مرحله امضا باقی مانده است، شاید به این دلیل است که ما هنوز بخش خصوصی قدرتمندی که نگاهش فراتر از مرزهای داخلی باشد و صنعت سینما برای آن تنها در حوزه صنعت سینمای داخل تعریف نشود و نگاه آن به بازارهای جهانی باشد، نداریم. به همین دلیل نیاز داریم که اجزا تشکیل دهنده صنعت سینما حرفه‌ای باشند، یعنی تهیه کننده، پخش کننده، فیلمساز، فیلمبردار و … حرفه‌ای داشته باشیم که حداقل از استانداردهای جهانی برخوردار باشند.

تاکید می‌کنم بخشی از ایجاد شرایط مناسب برای تولید مشترک وظیفه دولت و نهاد ملی سینما (بنیاد سینمایی فارابی) است و بخش دیگر نیز حضور بخش خصوصی در این زمینه است. طی این سال‌ها زمینه سازی لازم صورت گرفته است اما این زمینه سازی به نوعی انتهای خط است و اگر می‌خواهید در حوزه تولید مشترک فعالیت پویایی داشته باشید باید از سرخط تولید که همان حرفه‌ای شدن است شروع کنید یعنی اجزای تشکیل دهنده صنعت سینما حرفه‌ای باشند و آدم‌هایی به اندازه کافی داشته باشید که در عرصه بین‌المللی فعالیت مشترک داشته باشند تا بتوان از این تفاهم نامه‌ها بهره برداری کرد.

* با توجه به توضیحاتی که ارائه کردید، «ام او یو» می‌تواند شرایطی را فراهم کند تا بخش خصوصی سینما وارد پروسه تولید مشترک شود. بستر و شرایط مناسب برای ورود بخش خصوصی برای تولید مشترک، تا چه اندازه از سوی بنیاد سینمایی فارابی فراهم شده و تا چه اندازه در این زمینه موفق عمل کرده است؟

۲ رویکرد را می‌توان در این مورد لحاظ کرد. آنچه که در کشورهای صاحب صنعت سینما وجود دارد این است که دولت وجه تسهیلگر دارد و زمینه و بستر لازم را فراهم می‌کند تا بخش خصوصی با کشور هدف وارد مذاکره شود و بعد از مقدمات اولیه، از نهاد ملی سینما درخواست حمایت کند. روش دیگر این است پروژه‌ای مورد نظر قرار می‌گیرد که از سوی یکی از نهادهای ملی کشورهای طرف مذاکره، پیشنهاد شده و هر دو نهاد به دنبال ایجاد شرایط مناسب برای تولید پروژه مشترک هستند که هردو تجربه کاملاً امکان‌پذیر بوده و ما نیز هر دو تجربه را پشت سر گذاشته‌ایم.

به عنوان مثال سه سال پیش تفاهم‌نامه‌ای را با رئیس مرکز ملی فیلم صربستان در جشنواره فیلم برلین امضا کردیم. البته لازم است این را هم یادآور شویم که صربستان یکی از قدیمی‌ترین کشورهای صاحب صنعت سینما در جهان و به ویژه در بلوک شرق است، از طرف دیگر این کشور عضوی از اتحادیه اروپایی است که برای سینما فاند سینما می‌دهد و با اکثر کشورهای اروپایی تفاهم نامه تولید مشترک دارد. یعنی زمانی که به هر دلیلی نمی‌توانیم با یک کشور تفاهم نامه مشترک و مستقیم داشته باشیم، می‌توانیم از یک واسطه مانند صربستان استفاده کنیم، به این معنا که با صربستان به توافق می‌رسید و براساس این توافقنامه درهایی برای ما باز می‌شود که با دیگر کشورها که صاحب صنعت سینما هستند و به دلایلی امکان انعقاد قرارداد مستقیم با آنها وجود ندارد، ارتباط برقرار کرده و از امکانات آنها استفاده کنیم. به همین دلیل چنین توافقنامه‌هایی را می‌توان یک ارتباط چند جانبه دانست.

با بررسی آثاری که در جشنواره‌های بین‌المللی حضور دارند، تقریباً هیچ فیلمی که تنها نماینده یک کشور باشد نمی‌بینید. یعنی در تیتراژ پایانی، نام تعدادی از کشورهای مختلف وجود دارد. فیلم سینمایی «درخت خاموش» به تهیه‌کنندگی علی نوری اسکویی مثال خوبی در این زمینه است، آقای اسکویی تهیه‌کننده ایرانی این فیلم بوده و کارگردان آن فایسال سویسال از ترکیه است، این پروژه تولید مشترک ایران و ترکیه است اما فاند کرواسی، آلمان، بوسنی و … را داشته است. درصد ما نسبت به دیگر کشورها در این پروژه درصد مقبولی بود، زمانی که این پروژه به عنوان تولید مشترک پیشنهاد شد با فیلمساز ترکی مواجه بودیم که ایران را با خوبی می‌شناخت و فیلم‌های خوبی نیز تولید کرده بود، بنیاد فارابی طرح مورد نظر را در شورای تخصصی خود بررسی کرد و در نهایت وارد تولید مشترک در این زمینه شد.

البته این را هم باید بگویم که به دلیل مشکلات موجود ما نمی‌توانیم مراودات مالی با دیگر کشورها داشته باشیم، اما زمانی که فیلمنامه ارائه می‌شود بخشی از آن را مثلاً پست پروداکشن را برعهده می‌گیریم و نسبت به سهم پست پروداکشنی که در ایران اتفاق می‌افتد سهم ما از فیلم مشخص می‌شود، در چنین شرایطی بنیاد سینمایی فارابی تهیه کننده ایرانی را مورد حمایت قرار می‌دهد و این تهیه کننده ایرانی است که وارد بحث با طرف خارجی می‌شود.

* اگر «درخت خاموش» را به عنوان مثال در تولید مشترک در نظر بگیریم، نقش بنیاد سینمایی فارابی به غیر از تأمین پست پروداکشن در چنین پروژه‌هایی چیست، آیا تهیه‌کننده ایرانی از قبل با طرف ترک به تفاهم رسیده و طرح را به عنوان یک پیشنهاد به فارابی ارائه کرده است؟

شاه کلید ورود به بازار جهانی تولید مشترک است، نمی‌توان گفت با دیگر کشورها هیچ تولیدی نداریم و عرصه را برای انجام مراودات باز نمی‌کنیم ولی به دنبال سهم از کشورهای دیگر هستیم، در واقع همانگونه که انتظار دارید باید در عرصه جهانی حضور داشته و در بازارهای جهانی سهمی را دریافت کنید، دیگران نیز به دنبال مشارکت در این بازی هستند و باید قواعد این بازی رعایت شود. این فرآیند و مسیری که باید طی شود با شاه بیت تولید مشترک محقق می‌شود، اگر چنین مسأله‌ای را قبول کنیم باید کل منظومه سینما را معطوف به این مساله ببینیم و آنجایی که نیاز به توانمندسازی است و برای اینکه به شکل حرفه‌ای صنعت سینما شکل گیرد تا بتواند در عرصه بین‌المللی مشارکت کند، شرایطش را فراهم کنیم. در همین راستا بنیاد سینمایی فارابی به شکل تخصصی کارگروه تولید مشترک را ایجاد کرده است و در ادامه فراخوانی نیز منتشر کردیم تا براساس آن کسانی که به دنبال تولید مشترک هستند، فیلمنامه و تفاهم‌نامه با شرکت خارجی و دیگر مدارک به کارگروه ارائه دهد.

به دلیل مشکلات موجود ما نمی‌توانیم مراودات مالی با دیگر کشورها داشته باشیم، اما زمانی که فیلمنامه ارائه می‌شود بخشی از آن را مثلاً پست پروداکشن را برعهده می‌گیریم و نسبت به سهم پست پروداکشنی که در ایران اتفاق می‌افتد سهم ما از فیلم مشخص می‌شود، در چنین شرایطی بنیاد سینمایی فارابی تهیه‌کننده ایرانی را مورد حمایت قرار می‌دهد و این تهیه کننده ایرانی است که وارد بحث با طرف خارجی می‌شود اینکه بنیاد سینمایی فارابی تا چه اندازه در روند تولید مشترک می‌تواند تأثیرگذار باشد، با یک مثال قابل تعریف است، فیلم «فاطمه» که پروژه تولید مشترک با ایران و صربستان است با دریافت توصیه‌نامه از سوی بنیاد سینمایی فارابی توانست فاند مورد نظر خود را دریافت کند. در واقع وقتی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان نهاد ملی یک چنین نامه‌ای را صادر می‌کند، یک وجاهتی برای این پروژه ایجاد می‌شود.

لازم است این را هم بگویم که در بنیاد فارابی محدودیت زمانی برای درخواست‌ها در نظر گرفته نشده و طی این مدت بالغ بر ۵۰ پروژه ارسال شده که بسیاری از این پروژه‌ها به دلیل نقص پرونده، نبود تهیه‌کننده جدی و یا تأمین نشدن سرمایه کنار گذاشته شد. تعدادی نیز مورد حمایت قرار گرفته و موضوع تعدادی نیز چندان مرتبط با ما نبوده و نمی‌توانستیم توجیه جدی برای مشارکت در آن داشته باشیم که از دستور کار خارج شد.

البته این پروژه‌ها بعداً به صورت خصوصی وارد عمل شده و بدون حمایت فارابی پروژه خود را پیش بردند. تمام این مسائل سبب شد تا ما کم کم بازی تولید مشترک را یاد بگیریم چرا که پیش از این نیز در سینمای ایران چیزی به عنوان تولید مشترک صورت نگرفته بود.

البته همکاری‌هایی بوده است به عنوان مثال در پروژه «راه ابریشم» خرید خدمات از یک کشور تایوانی داشته‌ایم که البته آن هم در سود و زیان فیلم سهیم نبوده است، این در حالی است که تولید مشترک یعنی سرمایه‌گذاری مشترک. نمونه جدیدتر «لایه‌های دروغ» بود. این پروژه شاید یکی از جدی ترین پروژه‌های تولید مشترک باشد که نهاد ملی فیلم فنلاند که اتفاقاً یکی از نهادهای قدرتمند تولید فیلم است و بودجه سالانه آن چیزی حدود ۲۵ میلیون دلار در سال تنها برای تولیدات مشترک است، همچنین «لایه‌های دروغ» پخش کننده آمریکایی دارد و شاید تنها فیلم ایرانی است که چنین شرایطی را داشته است.

* با توجه به توضیحاتی که ارائه کردید، بنیاد سینمایی فارابی شرایطی را فراهم می‌کند تا تولید مشترک صورت بگیرد یعنی روابط و لینک‌هایی را برای تهیه‌کننده یا کارگردان ایرانی ایجاد کند تا این تولیدات جلوی دوربین برود، اما آنچه شنیده می‌شود این است که تهیه‌کنندگان خودشان هماهنگی و قراردادها را آماده می‌کنند و بعد پیشنهاد همکاری به فارابی می‌دهند.

زمانی که یک تفاهم‌نامه امضا می‌شود، یک سری اطلاع‌رسانی‌ها صورت می‌گیرد. به‌عنوان مثال در راستای همکاری با فنلاند، نشستی در خانه سینما با حضور رئیس و مدیر بین‌الملل مرکز ملی فیلم فنلاند برگزار شد، درباره صربستان نیز همین اتفاق رخ داد. با اطلاع رسانی اعلام می‌کنیم که امکان همکاری برای تولید مشترک با این کشورها فراهم است و علاقه مندان می‌توانند طرح‌های خود را ارائه کرده و در صورت تأیید بنیاد فارابی، با طرف خارجی برای مشارکت گفتگو می‌کنیم. این روند برای طرف خارجی نیز صورت می‌گیرد، یعنی طرف صربستانی فیلمنامه‌ای را برای تولید مشترک ارائه می‌دهد و ما بعد از تأیید شرایط برای تولید را فراهم می‌کنیم که نمونه آن «زیستن در میان خدایان» یا همان «فاطمه» با همکاری کشورهایی چون صربستان، ایتالیا، کرواسی است.

البته قرار بود بنیاد سینمایی فارابی نیز در این پروژه حضور داشته باشد که به دلیل مشکلاتی که در زمینه تبادلات مالی وجود داشت، این اتفاق به صورت مستقیم رخ نداد، ما برای این پروژه بیش از ۲ سال جلسات مختلف برگزار کردیم. البته این را هم باید بگویم که قرار شد بنیاد سینمایی فارابی عوامل ایرانی در این پروژه را حمایت کند که در نهایت مصطفی احمدی به عنوان دستیار و مشاور کارگردان در پروژه حضور داشت، خانم قلم‌فرسایی طراح صحنه، فرشته حسینی بازیگر در این پروژه حضور داشتند، این پروژه قرار بود در ایران فیلمبرداری شود که به دلیل شرایط موجود و بودجه‌ای که نتوانستیم آن را تأمین کنیم این اتفاق رخ نداد.

لازم است که سینمای ایران بازی، قواعد و قوانین تولید مشترک را یاد بگیرد. باید بدانیم که برای یک تولید مشترک باید از همکاری یک حقوقدان در سطح بین‌الملل استفاده کنیم تا با مشکلاتی مانند پروژه آقای فتحی مواجه نشویم. یکی از مهمترین مشکلات ما در روند تولید مشترک بحث تراکنش مالی است و تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که تأمین کننده هر چیز غیر از مراودات مالی باشیم؛ مانند تأمین بازیگر، ساخت موسیقی، تصحیح رنگ و یا تدوین.

* زمانی که بنیاد فارابی به دلیل مشکلات مختلف نمی‌تواند به صورت مستقیم در حوزه تولید مشترک ورود پیدا کند، نقش بخش خصوصی در این زمینه پررنگ می‌شود.

گاهی یک پروژه سینمایی می‌تواند وجه ملی داشته باشد، به عنوان مثال پروژه اقبال لاهوری برای ایران و پاکستان و البته برای شبه قاره یک پروژه مهم است. به همین دلیل بنیاد سینمایی فارابی وارد این پروژه که می‌شود از آن پشتیبانی کامل می‌کند، ممکن است بخش خصوصی در این زمینه ورود پیدا کند اما آنکه مذاکرات لازم را با نهادهای مربوطه پاکستان انجام می‌دهد بنیاد سینمایی فارابی است. چرا که این پروژه شاید در اولویت بخش خصوصی قرار نگیرد و بیشتر یک پروژه مشترک منطقه‌ای به شمار می‌رود، پروژه‌ای در شأن دو ملت که قرار است در مورد یک شخصیت بنام تأثیرگذار باشد، چنین پروژه‌ای برای ما حائز اهمیت است و هزینه‌های لازم آن را تأمین می‌کنیم.

البته تا امروز چند فیلمنامه از سوی دو طرف نوشته شده که مورد قبول قرار نگرفته است. در حال حاضر یک کارگروه مشترک برای نگارش فیلمنامه در نظر گرفته شده است. عرصه تولید مشترک، عرصه فراگیری است و نیاز به آموزش برای بخش دولتی و خصوصی دارد و هم دوستان ما در بخش خصوصی این مسیر را طی کرده‌اند و ما نیز هرجایی که توانستیم چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم حامی آنها بوده‌ایم، حتی در صورتی که پروژه مورد نظر چندان در چارچوب حمایتی ما قرار نداشته باشد سعی می‌کنیم تا خدماتی چون نامه‌نگاری‌ها با سفارت ایران در کشور مورد نظر، دریافت ویزا و … را ارائه دهیم اما سرمایه‌گذار مستقیم نداشته‌ایم. هر آنچه که در تولید مشترک باشد و قرار است در ایران ساخته شود، حمایت می‌کنیم.

تا امروز حمایت‌های بسیاری را از پروژه‌های مختلف داشته‌ایم که ترجیح داده‌ایم آن را رسانه‌ای نکنیم چرا که اولویت اصلی ما تولید است، حتی اگر روی آن پروژه خاص سرمایه گذاری نکرده باشیم. ممکن است بنیاد فارابی روی برخی از پروژه‌ها سرمایه گذاری مستقیم کند و گاهی نیز چنین سرمایه گذاری صورت نگرفته باشد اما بی شک کمک‌های ویژه‌ای به آن پروژه برای تولید در کشورهای مختلف انجام داده است، کمااینکه تا امروز شرایط برای تولید پروژه‌ها در کشورهای مختلف از جمله ارمنستان، ترکیه، صربستان و حتی آلمان فراهم کرده‌ایم که البته تاکید می‌کنم زمینه سازی و تسهیل گری برای تولید چنین آثاری وظیفه یک نهاد ملی سینما مانند بنیاد سینمایی فارابی است.

بستن قراردادها و تفاهم‌نامه ها به نوعی زمینه ساز این است که بخش خصوصی بتواند از چنین فضایی بهره مند شود.

ادامه دارد…

منبع : مهر نیوز