مهدویان و چالش طبخ یک «شیشلیک» تند!/ بازار گفتگو در «فجر» گرم شد
سردبیر پرس – گروه هنر: «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که به مرور متن و حاشیه سیونهمین جشنواره فیلم فجر میپردازد. هر روز میتوانید با «مهر سیمرغ ۳۹» در جریان آخرین تحولات بزرگترین رویداد سینمایی کشور، در متفاوتترین دوره برگزاری قرار بگیرید. امروز سهشنبه ۱۴ بهمنماه و همزمان با سومین روز اکران فیلمهای […]
سردبیر پرس – گروه هنر: «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که به مرور متن و حاشیه سیونهمین جشنواره فیلم فجر میپردازد. هر روز میتوانید با «مهر سیمرغ ۳۹» در جریان آخرین تحولات بزرگترین رویداد سینمایی کشور، در متفاوتترین دوره برگزاری قرار بگیرید.
امروز سهشنبه ۱۴ بهمنماه و همزمان با سومین روز اکران فیلمهای سیونهمین جشنواره فیلم فجر، در سینمای رسانه و سینماهای مردمی با دومین شماره از «مهر سیمرغ ۳۹» همراه شوید.
چهره روز؛ محمد حسین مهدویان
کارگردان جوانی که با «ایستاده در غبار» در ویترین فجر کشف شد و در ادامه با «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخت و با «درخت گردو» جایگاه خود را بهعنوان فیلمسازی که نمیتوان به آثارش بیتفاوت بود تثبیت کرد، در ششمین تجربه کارگردانی خود، دست به یک ریسک تمام عیار زده است. «شیشلیک» بیش از هر چیز حالا محمد حسین مهدویان را در معرض تند و تیزترین داوریها قرار میدهد. داوریهایی که نمونههای بارزی از آن را همان روز گذشته و در نشست رسانهای این فیلم شاهد بودیم. آنجا که یکی از حاضران در نشست در سوالش او را یک «شیشلیکخور حرفهای» خطاب کرد تا کنایهای به تأثیر تغییر سرمایهگذاران فیلمها بر محتوای آثارش بزند!
محمدحسین مهدویان البته در واکنش به این کنایه، صراحتاً از کارنامهاش دفاع کرد و گفت: «به تک تک فیلمهایم علاقه دارم، فیلمهای مهمی بودهاند هر کدام در سینما دیده شدهاند از هرکدام از فیلمهایم انرژی میگیریم یاد گرفتهام این اظهار نظرها تلاش مذبوحانه برای کشاندن ترمز من و گرفتن انرژی من است اما من ناراحت نمیشوم.»
با این همه اما «شیشلیک» فیلمی بهشدت مستعد برای شکلگیری یک دو قطبی، شدیدتر از تجربههای قبلی مهدویان در بستر جشنواره فجر است. فیلمی که خوانش نمادین روایت و داستان آن میتواند سوءتفاهمهای جدی درباره انگیزه خالقانش ایجاد کند و در عین حال از منظر جذابیتهای سینمایی و گیشه، پتانسیل بالایی برای همراه ساختن مخاطبان عام با خود دارد و همین ویژگیها میتواند جبهه موافقان و مخالفان فیلم را تقویت کند. کمااینکه منتقد معتبری همچون مجید اسلامی در اظهارنظری در فضای مجازی این فیلم مهدویان را «کاندیدای مهمی برای عنوان بدترین فیلم تاریخ سینما» لقب داده و خسرو نقیبی دیگر منتقد سینمایی هم با نگاهی متفاوت آن را «یک کمدی سیاه خوب است، با یک فهرست بلندبالا از حسرتها» توصیف کرده است.
مهدویان که در گام نخست فیلمسازی خود به واسطه همکاری با سازمان «اوج» برای ساخت «ایستاده در غبار» در معرض اتهام سفارشیسازی قرار داشت، در ادامه مسیر با ساخت فیلمهای «ماجرای نیمروز»، «لاتاری» و «رد خون» علاقمندان خاص خود را پیدا کرد. سال گذشته اما همکاری او با یک برند اقتصادی بزرگ برای ساخت «درخت گردو» طیفی از علاقمندان همیشگیاش را منتقد او کرد و حالا با ساخت «شیشلیک» با سرمایهگذاری همان برند اقتصادی، جریان تغییر موضع علاقمندان و منتقدان سینمای مهدویان تقویت هم میشود.
درباره فیلم تندوتیز «شیشلیک» گفتنی کم نیست، بهخصوص که نقاط ضعف محتوایی فیلم بیش از مهدویان متأثر از فضای ذهنی امیرمهدی ژوله در مقام فیلمنامهنویس است و شاید به همین دلیل خروجیاش چندان به مذاق علاقمندان دنیایی که پیش از این مهدویان در همراهی با فیلمنامهنویس مشترک آثار قبلیاش یعنی ابراهیم امینی خلق کرده بود، خوش نیامده است.
مهدویان بیش از همیشه در این دوره از جشنواره فیلم فجر در معرض قضاوت قرار خواهد گرفت و باید دید در مواجهه با این دوقطبی، او که این روزها مشغول کارگردانی اولین سریال خانگی خود در منطقه شمال کشور است، آیا تغییری در ادامه مسیرش خواهد داد یا خیر؟
فیلم روز؛ ستارهبازی
حالا میشود از هاتف علیمردانی به عنوان یک فیلمساز اجتماعی یاد کرد، او این بار همه دغدغههایش را برداشته و روایتگر «ستارهبازی» در آمریکا شده، فیلمی که تمام فرایند ساختش در آمریکا سپری شده و کارگردانش به گفته خودش برای روایتی بهتر در طول ساخت، حتی دو بار به این کشور سفر کرده است.
این روزها که سونامی مهاجرت از موضوعات روز در جامعه محسوب میشود و از نگاه برخی آمریکا احتمالاً اولین مقصد هر مهاجری است؛ مهاجرانی که برای زندگی بهتر تمام آمالشان را در این کشور جستجو میکنند؛ دست گذاشتن روی سرنوشت تلخ یکی از همین مهاجران و جویندگان آمال و آرزوها در «جایی دیگر» انتخابی قابل تحسین برای ساخت فیلم «ستارهبازی» بوده است.
مسأله «ستارهبازی» اما دغدغه مشترک همه کشورهاست؛ اعتیاد را میتوان چالش جدی هر کشوری دانست که هرچه برایش تلاش میکنند کمتر به نتیجه میرسند که این هم از سودآور بودن ترانزیت مواد مخدر نشات میگیرد.
«ستاره بازی» اما روایتگر خانوادهای است که برای زندگی بهتر به آمریکا مهاجرت میکنند اما هدیه این مهاجرت خانوادهای از هم پاشیده و فرزندی گرفتار شده به اعتیاد است، فیلمی که ایدهای جدی در دل خود دارد، اما در پرورش آن گامی پیش نمیگذارد.
هاتف علیمردانی اما با وجود دو سفر به آمریکا نتوانسته در پرداخت موفق باشد به طوری که روز گذشته بعد از نمایشش سوالی که در ذهن ایجاد میشد این بود حالا که در این دوره هیات انتخابی وجود نداشت تا بشود هزینه انتخابها را روی دوش آنها انداخت واقعاً این فیلم در کدام بخش نامزد دریافت جایزه شده است؟
حاشیه روز؛ نشستهای رسانهای خلوت اما گرم
یکی از بخشهای جذاب جشنواره فیلم فجر در دورههای مختلف برای اصحاب رسانهها، نشستهای خبری و گفتگوی رودررو با عوامل فیلمها بوده و هست. این فرصت در جشنواره متفاوت سیونهم صورت خاصتری هم پیدا کرده است. رعایت سفت و سخت پروتکلهای بهداشتی حضور اصحاب رسانه در این نشستها را که در سالن اصلی مرکز همایشهای برج میلاد و در حد فاصل اکران فیلمها برگزار میشود، به حداقل ممکن رسانده و عوامل فیلمها هم تحت ملاحظات خاص و غالباً بهصورت محدود امکان حضور در نشست را پیدا میکنند.
با این همه اما تا همین جا نشستهای رسانهای فیلمها توانسته بازار بازتابهای رسانهای جشنواره را گرم نگه دارد. اظهارات پرویز پرستویی در روز نخست جشنواره به بهانه رونمایی از «بیهمه چیز» و نشست تیم تولید «شیشلیک» در دومین روز جشنواره، بازتاب قابل توجهی در فضای رسانهای داشت. حضور آنلاین محمدحسین مهدویان در نشست خبری فیلم «شیشلیک» هم ظرفیت تازهای بود که احتمالاً میتواند برخی نشستهای مهم جشنواره در روزهای باقی مانده از جشنواره را سروشکل متفاوتتری بدهد.
اجرای نشستهای رسانهای هم یکی از چالشهای مهم جشنواره تا به اینجا بوده است. تعیین سقف زمانی نیم ساعته برای نشستها و همزمان تلاش برای طرح کلیه سوالات مکتوب ارائه شده از سوی اصحاب رسانه از عوامل فیلمها مدیریت این نشستها را بهشدت دشوار کرده و همین مسئله هم تا به اینجا و طی دو روز ابتدایی زمینهساز برخی حواشی و دلخوریها میان مجریان برگزاری نشستها و نمایندگان برخی رسانهها شده است.
پیشنهاد ویژه؛ ابلق
دغدغه اصلیاش «قصهگویی» است؛ چه زمانی که قلم به دست داشت و داستان و رمان مینوشت، چه حالا که دوربین به دست گرفته فیلمسازی را تجربه میکند. نرگس آبیار بیتردید مهمترین فیلمساز زن سینمای ایران در دهه ۹۰ محسوب میشود. فیلمسازی برخاسته از دنیای ادبیات و کلمه، که با همین پشتوانه کارگردانی را با یک فیلم اقتباسی آغاز کرد.
«اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» هرچند فیلمی چندان خوش اقبال در جلب رضایت منتقدان و مخاطبان نبود اما نقطه تولد یک فیلمساز جسور در سینمای ایران شده است. «شیار ۱۴۳» سکوی پرتاب آبیار به عرصههای خطیرتر و جدیتر فیلمسازی بود. فیلمی تحسینشده که نشان از ورود کارگردانی بلندپرواز به میدان سینمای ایران داشت.
هرچند «نفس» هم نشانههایی از این بلندپروازی در دل خود داشت اما آنچه نرگس آبیار را برای سختگیرترین علاقمندان سینمای ایران تبدیل به فیلمسازی غیرقابل چشمپوشی کرد، «شبی که ماه کامل شد» بود. فیلمی سخت، بزرگ و جسورانه با موضوعی ملتهب.
آبیار همچون فیلمهای قبلی کارنامهاش، «ابلق» را هم در سکوت خبری ساخته است. فیلمی که زوج بازیگر اصلی فیلم قبلی او یعنی الناز شاکردوست و هوتن شکیبا در آن نقشآفرینی کردهاند و بهرام رادان هم از دیگر بازیگران مطرح آن است.
فیلم سینمایی «ابلق» بهواسطه داستان تلخ اجتماعیاش تجربهای متفاوت در کارنامه آبیار محسوب میشود. این فیلم امروز در سانس اول در سالن اصحاب رسانه رونمایی میشود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰