عکسهای خراب هوایی و ابهام در مواضع دشمن/ وقتی عراق اشتباه نکرد
سردبیر پرس، فرهنگ و اندیشه- زهرا زمانی: بعد از ظهر روز دوشنبه ۲۱ تیر ماه ۱۳۶۱ در محل قرارگاه مرکزی کربلا آخرین جلسهی هماهنگی طرح عملیات و مانور با شرکت محسن رضایی، سرهنگ علی صیاد شیرازی و دیگر فرمانده هان قرارگاههای عمل کننده تشکیل شد، در این جلسه که به طور جداگانه با فرمانده هان […]
سردبیر پرس، فرهنگ و اندیشه- زهرا زمانی: بعد از ظهر روز دوشنبه ۲۱ تیر ماه ۱۳۶۱ در محل قرارگاه مرکزی کربلا آخرین جلسهی هماهنگی طرح عملیات و مانور با شرکت محسن رضایی، سرهنگ علی صیاد شیرازی و دیگر فرمانده هان قرارگاههای عمل کننده تشکیل شد، در این جلسه که به طور جداگانه با فرمانده هان هر یک از این قرارگاههای عملیاتی برگزار شد فرمانده هان قرارگاههای عملیاتی قدس، فتح و فجر درباره آخرین وضعیت نیروهای تحت امر خود، مانور یگانها و راه کارهای عملیاتی توضیح دادند. تغییرات سریع در وضعیت زمین منطقه به دست دشمن- که هر روزه و با شتاب صورت میگیرد.همچنین کمبود نیرو، تانک و برخی اقلام مهمات، از جمله مشکلاتی بود که فرماندهان قرارگاههای عملیاتی، کم و بیش به آن اشاره کردند.
*چرا مواضع دشمن شناسایی نشد؟
در این جلسه قرار بود آخرین تحولات در مواضع پدافندی سپاه سوم دشمن از روی عکسهای هوایی- که یکی از هواپیماهای خودی گرفته- بررسی شود، اما در بین جلسه خبر آوردند که متاسفانه عکسهای هوایی خراب شده است! با این اتفاق، آخرین تحولات مواضع دشمن در ابهام باقی ماند. در این جلسه، سرهنگ صیاد شیرازی ضمن بیان این مطلب که این جلسه آخرین نشست است، توصیههای لازم را جهت اجرای عملیات طبق برنامههای تنظیم شده گوشزد کرد. محسن رضایی هم گفت: … یک هفته پیش فکر نمیکردیم که امروز آخرین جلسه ما باشد، اما تحولاتی که دشمن در طول ۴۸ ساعت گذشته در مواضع پدافندی منطقه به وجود آورده است، ما را به این نتیجه میرساند که به امید خدا و با توجهات حضرت ولی عصر (عج) فردا شب عملیات رمضان را شروع کنیم و همه فرماندهان باید در این فرصت کم باقی مانده، همه کارها را انجام بدهند و تا فردا بعدازظهر همه امکانات باید آماده باشد و امشب میادین مین باید پاکسازی گردد و گذرگاهها باز شود. آنچه که ما را وادار میکند تا زمان عملیات را جلوتر بیندازیم، استفاده دشمن از تاکتیک آب است. دشمن با استفاده از تلمبههای بسیار قوی و آب کانال پرورش ماهی و شط العرب و مسطح بودن زمین، آب را در این منطقه رها کرده و آب، هم به شمال منطقه سمت شمال پاسگاه بوبیان و هم به سمت جنوب منطقه سمت شلمچه در حال حرکت است. ما هر چه دیرتر بجنیم، وضع ناراحت کننده تر میشود و باید با مشکلات بیشتری این عملیات را به پیش ببریم. محسن رضایی با استناد به گفتههای عباس شاملو؛ فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه در جلسه پیرامون وضع گیری و اقدامات ناهماهنگ برخی عناصر یگان ارتشی ادغامی با این تیپ و دامن زدن به جو ابهام درباره ضرورت استمرار دفاع در خاک دشمن افزود: … سرنوشت جنگ دارای نقطه است، یعنی ما تا الان در زمین خودمان میجنگیدیم، الان مجبوریم که برویم در زمین دشمن بجنگیم.
قرار بود آخرین تحولات در مواضع پدافندی سپاه سوم دشمن از روی عکسهای هوایی- که یکی از هواپیماهای خودی گرفته- بررسی شود، اما در بین جلسه خبر آوردند که متاسفانه عکسهای هوایی خراب شده است! با این اتفاق، آخرین تحولات مواضع دشمن در ابهام باقی ماند
*بزرگترین پیشروی تاریخ جنگ
در ساعت ۲۱:۳۰ شامگاه سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۶۱ با ابلاغ رمز مقدس” بسم الله قاصم الجبارین یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی” از سوی فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به قرارگاههای چهارگانه قدس، فجر، فتح و نصر، رزمندگان اسلام به سنگرهای دشمن یورش بردند و بدین ترتیب، مرحله نخست عملیات رمضان آغاز گردید. رزمندهها از سه جهت به نیروهای عراقی در شرق بصره حمله کردند. در محور جنوبی عملیات، دشمن آب را رها کرده بود و پیش روی انجام نشد. در محور شمالی هم موانع زیاد بود و پیشروی کند شد. اما در محور میانی حدود ۱۵ کیلومتر تا کانال ماهی جلو رفتند که چنین پیشروی آن هم در یک مرحله، از بزرگترین پیشرویهای تاریخ جنگ بود. بیشترین تلفات عراق در کانال ماهی بود. فرصت و امکانات کافی برای ایجاد استحکامات دفاعی نبود. عراقیها هرچه زرهی و آتش داشتند روی کانال متمرکز کردند؛ شبیه مرحله اول عملیات بیتالمقدس که به جاده اهواز- خرمشهر حمله کردند، اما این بار ایرانیها به هیچ وجه انتظار چنین عملیات قدرتمندانهای را از لشکر شکست خورده عراق نداشتند و نیروهای ایران از کانال عقب آمدند. آقای هاشمی چهار روز پس از آغاز عملیات در دفتر خاطراتش نوشت: روشن میشود کار به این آسانی نیست و دشمن در خاک خودش با انگیزهی بیشتری دفاع میکند.
*وقتی عراق اشتباه نکرد
در عملیات رمضان، عراق هیچکدام از اشتباهات قبلیاش را تکرار نکرد و همین مساله ایرانیها را کاملاً غافلگیر کرد. پس از چند روز پیروزی پی در پی، رزمندههای ایران با مفهوم تلخ شکست و عقب نشینی آشنا شدند. ایرانیها به سرعت مرحله دیگری را طراحی کردند و دوباره به شرق بصره حمله کردند. عراقیها در دفاع با سرعتی عجیب پیش رفته و زمینهایشان را بر اساس طرحهای پیچیده مهندسی مانع گذاری کرده و مرحله دوم عملیات با شکست به پایان رسید. ایرانیها ضربهای خورده بودند که احتمالش را نمیدادند و با این ضربه نتوانستند توان خودشان را به کار بگیرند. غلامعلی رشید، از فرماندهان سپاه در دفترچه یادداشتهایش از آن روز نوشته است: فشار دشمن عامل اساسی نبود که ما عقب نشینی کردیم، مجموعهای از توهم، ضعف و از هم پاشیدگی بود.
اصرار بر پیشروی
پیش بینیهای ایران غلط از آب درآمده بود، اما آنها دست بردار نبودند. فرماندهان در مرداد مرحله سوم عملیات را طراحی و اجرا کردند. در این مرحله تیمهای شکار تانک آن قدر تانکهای ارتش عراق را شکار کردند که در هیچ عملیاتی سابقه نداشت و بعدها هم تکرار نشد، اما تانکهای عراقی تمام نمیشدند. هر کدام را میزدی برایش جایگزین داشتند.
نیروهای ایران دو مرحله دیگر را هم طراحی و اجرا کردند، اما موفقیتی جز انهدام نیروهای دشمن نصیب شان نشد. فرماندهانی که فقط انتظار پیروزی داشتند و تصور نمیکردند دو ماه پس از بیتالمقدس به چنین سد محکمی بخورند، شوکه شدند و شرایط جنگ پیچیده شد. صدام که تا قبل از عملیات رمضان در موضع ضعف قرار گرفته بود، دوباره قدرت گرفت و اعلام کرد: نبرد خرمشهر شرایط نظامی و سیاسی خودش را داشت و این باعث شد که ایرانیها به اشتباه بیافتند.
در عملیات رمضان صحنههای تلخ و سخت زیاد بود. عدهای رفتند مجروح شبهای قبل را بیاورند. وقتی برگشتند گریه میکردند. میگفتند همه شهید شدهاند. پرسیدیم تیر خلاص بهشان زده بودند؟ گفتند نه، از تشنگی شهید شده بودند. طبق دستور برمیگشتیم عقب. بعضی از بچههایی را که روی زمین افتاده بودند میشناختم. رفتم بالای سرشان. زخمی نبودند. تکان هم نمیخوردند. سرم را روی سینههایشان که گذاشتم میشنیدم که قلب شان آرام میزند. لبهایشان خشک خشک بود. در گرمای بالای ۵۰ درجه که می جنگ، تیر و ترکش لازم نیست. چند ساعت به تو آب نرسد کارت تمام است. شبیه این صحنهها در عملیات قبلی هم بود اما این بار شکست و عقب نشینی، سختی و تلخی خاطرات را بیشتر کرده بود.
فرماندهان در مرداد مرحله سوم عملیات را طراحی و اجرا کردند. در این مرحله تیمهای شکار تانک آن قدر تانکهای ارتش عراق را شکار کردند که در هیچ عملیاتی سابقه نداشت و بعدها هم تکرار نشد، اما تانکهای عراقی تمام نمیشدند. هر کدام میزدی برایش جایگزین داشتند
ضربه رمضان آنقدر سنگین بود که تا ماهها فرمانده سپاه تلاش میکرد آثار آن را از فرمانده هان بزداید و آنها را توجیه کند. از سوی دیگر، فرمانده هان فقط برای پیروزی در عملیات رمضان برنامه داشتند و بعد از رمضان جلسات متفاوتی برگزار کردند تا راههای جدیدی بیابند. در جلسات پیشنهادهای متفاوت و مختلفی ارائه میشد. کسی میگفت از اروند بگذریم، گروهی میگفتند در هور عملیات کنیم، عدهای هم معتقد بودند از جبهه غرب به سمت بغداد پیش برویم.
مثلثیها
یکی از موانع اصلی پیشروی رزمندگان در عملیات رمضان خاکریزهای مثلثی شکل بود؛ یک مثلث بزرگ که ضلع پایینی آن ۲۲۵۰ متر بود و هر یک از ساقهایش ۱۹۰۰ متر، در هر مثلث سه مثلث متوسط بود و میان هر یک از این سه مثلث، سه مثلث دیگر. فرمانده هان قبل عملیات در عکس هوایی آنها را شناخته بودند، اما تصور نمیکردند رویارویی با آنها تا این حد سخت باشد.
در مرحله پنجم عملیات رمضان یک منطقه مستطیل شکل انتخاب شد. راسهای جلویی مستطیل، ابتدای مثلث اول و انتهای مثلث سوم بود. این مرحله با هدف گرفتن یک منطقه مناسب برای طراحی عملیات بعدی بود. طرح این بود که نیروهای مهندسی با دو خاکریز دو جداره، دو ضلع بزرگ مستطیل را پوشش دهند. ضلع جنوبی هم با خاکریزهایی که راس مثلثها را به هم وصل میکرد پوشش داده میشد. خاکریزهای دوجداره زیر آتش شدید عراق زده شدند. در حین عملیات ناگهان نیروها از قسمتی که انتظارش را نداشتند مورد هجوم تانکها و نیروهای عراقی قرار گرفتند. معلوم شد نیروهای مهندسی از بس آتش بس شدید بوده، راس خاکریز شمالی را به جای آنکه به مثلث سوم وصل کنند به مثلث چهارم وصل کردهاند. عراقیها هم از این شکاف نفوذ کردند و عملیات را خنثی کردند.
اختلاف در جبهه ایران
شکست عملیات رمضان آنقدر تلخ بود، که سختترین روزهای فرماندهان جنگ را رقم زد. محسن رضایی جلسه فرمانده هان سپاه را با این جملهها آغاز کرد: دیشب یکی از شبهای بسیار نگران کننده عمرم بود. هنگامی که شرح غمانگیز عجز فرماندهان تیپ را شنیدم، احساس کردم که دوستان و همکارانم با مشکلاتی روبهرو شدهاند که باید آنها را حل کرد. عزیزان اگر قصد ماندن دارید، بیایید با هم سوگند یاد کنیم و جلو برویم. مگر چه شده که بروز یک مشکل این قدر زود عصبانی شدهاید؟
اما برخی فرماندهان میگفتند مشکل در جای دیگری است. حسین خرازی از فرماندهان سپاه میگفت: این مساله که عنوان میشود برخی از برادران نمیخواهند بجنگند باید بگویم این گونه نیست. برای نمونه، دیروز یک گردان از رزمندگان محله خود ما به من گفتند ما تازه آمدهایم و آموزش هم ندیدیم. بگذارید دست کم دو سه روز آموزش ببینیم، بعد هر کجا خواستید، میرویم. اما اگر تکلیف این باشد که هم اکنون خود را برای عملیات آماده کنیم، همین حالا هم آماده هستیم.
بحثهای بعدی فرماندهها سپاه با هم دور از این فضا نبود و مشکل مهمتر اختلاف محسن رضایی و صیاد شیرازی بود. آنها در بحثها به نتیجه نمیرسیدند و هر کدام اشکالات گروه دیگر را تذکر میداد؛ اختلافاتی که در ادامه روند جنگ تاثیرگذار شد.
منبع: تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰