سالی که مش صفر و نقاش کویرها را برد/هزار اقاقیا در چشم تو هیچ بود
سردبیر پرس-گروه هنر-آزاده فضلی؛ «خاک زمین جز به هنر پاک نیست / و این هنر امروز در این خاک نیست»؛ یکی از آه و افسوسهای خبرنگاری هنری، انتشار خبر درگذشت چهرهها و مفاخر هنری است، همچنان که سال ۱۴۰۲ نیز از این قاعده طبیعی مستثنی نبود و متأسفانه تعدادی از چهرهها و هنرمندان در این […]
سردبیر پرس-گروه هنر-آزاده فضلی؛ «خاک زمین جز به هنر پاک نیست / و این هنر امروز در این خاک نیست»؛ یکی از آه و افسوسهای خبرنگاری هنری، انتشار خبر درگذشت چهرهها و مفاخر هنری است، همچنان که سال ۱۴۰۲ نیز از این قاعده طبیعی مستثنی نبود و متأسفانه تعدادی از چهرهها و هنرمندان در این سال ما را تنها گذاشتند. قطعاً این هنرمندان و مفاخر هنری کشور نامی نیک از خود بر جای گذاشتند که با یاد کردن آنها، هم خیری به روح آنها میرسد هم با تماشای آثار بر جای مانده از آنها، روان مخاطبان شاد میشود و در واقع مصداقی از این قطعه شعر سعدی است: «نامی ز ما بماند و اجزای ما تمام / در زیر خاک با غم و حسرت نهان شود».
در گزارش پیشرو، به بازخوانی اخبار ناگوار از سفر ابدی هنرمندان تجسمی در سال ۱۴۰۲ میپردازیم.
۲۶ فروردین؛ درگذشت محمد هژبر ابراهیمی پیشکسوت مجسمهساز کرمانی
محمد هژبر ابراهیمی هنرمند پیشکسوت مجسمهساز ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ به دلیل تبعات بیماری ناشی از کرونا در کرمان درگذشت. پیکر او از مقابل موزه هنرهای معاصر کرمان به سمت قطعه هنرمندان شهر کرمان تشییع و به خاک سپرده شد.
محمد هژبر ابراهیمی متولد ۱۳۰۵ پاریز و فارغالتحصیل رشته مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۸ بود. وی از کودکی شاگرد علیاکبر صنعتی بود و نقش مؤثری نیز در برپایی موزه «آثار استاد صنعتی» در میدان توپخانه تهران و همچنین موزه صنعتی کرمان داشتهاست. وی، مجسمه عیسی ماهانی را با فایبرگلاس و به طول ۴ متر ساختهاست که در پارک مشاهیر کرمان نصب شدهاست. این مجسمه آخرین مجسمه شهری این هنرمند بهشمار میرود. تندیس امیرکبیر در رفسنجان، تندیس صنایع دستی در کرمان، تندیس نبرد گاوها در جزیره ناژوان زایندهرود اصفهان و تندیس فردوسی در دانشگاه اصفهان تنها برخی از آثار برجسته اوست. از دیگر فعالیتهای این هنرمند میتوان به برگزاری چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در تهران، اصفهان و رفسنجان اشاره کرد.
یکی از آثار شاخص این هنرمند مجسمه ساز، مجسمه فلزی «اسپریچو» (گویش کرمانی پرستو) است که آن زندهیاد در نخستین سمپوزیوم مجسمهسازی کرمان آن را ساخت و در حال حاضر در یکی از خیابانهای کرمان نصب است.
هژبر ابراهیمی یکی از مجسمهسازان برآمده از مکتب کرمان به حساب میآید که سهم بهسزایی در رواج مجسمهسازی ایران داشته است. او که از اعضای قدیمی انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران بود، معتقد است که هنر مانند گوشت و پوست باید با وجود هنرمند آمیخته شود و برای هنر پایانی نمیتوان فرض کرد. با همین نگاه عاشق آثارش است و آسیب دیدن هر یک از آنها برایش دردناک است.
از زندهیاد هژبر ابراهیمی، فیلم مستندی با عنوان «هژبر کرمانی» در سال ۱۳۹۱ به نویسندگی و کارگردانی مجید فدایی ساخته شده است.
۲۷ فروردین؛ درگذشت سهراب مرزبان گرافیست
سهراب مرزبان هنرمند نقاش و از اعضای انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران یکشنبه شب ۲۷ فروردین ماه درگذشت.
سهراب مرزبان متولد ۱۳۳۵ و از هنرمندانی بود که دورههای متفاوتی را در نقاشی تجربه و آثار متنوعی خلق کرد. مجموعه اخیر نقاشیهای وی نماهای دور و نزدیک طبیعت بود. او در مجموعه نقاشیهای طبیعت خود، به دنبال زیبایی در جزییات بود. مرزبان سالهایی را در خارج از ایران در مالزی و اتریش زندگی کرد و مدتی بعد به ایران بازگشت و به نقاشی و طراحی گرافیک پرداخت.
او، هنرمندی بود که از یک سو از پیشکسوتان گرافیک ایران است و از سوی دیگر با نقاشیخطها و کالیگرافیهایش شناخته می شد. کارهای او در کشورهای بسیاری به نمایش درآمده و در خارج از ایران هنرمندی نامآشنا در نقاشیخط و کالیگرافی محسوب میشود.
۱۴ اردیبهشت؛ درگذشت هنرمندی که «معراج» و «ظهر عاشورا» را خلق کرد
احمد خلیلیفرد هنرمند باسابقه نقاشی که مدتی در بستر بیماری بود، صبح پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ماه دار فانی را وداع گفت.
زندهیاد احمد خلیلیفرد متولد ۱۳۳۹ سنندج، دارنده مدرک کارشناسی نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا، کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیأت علمی دانشگاه سوره بود.
او به واسطه برپایی کارگاههایی در کشورهای روسیه، لبنان، ایتالیا، آفریقا، چین و همچنین حضور در ۲ دوره ترینال داکا مرکز بنگلادش به چهره و مدرسی شناختهشده در سطح بینالمللی تبدیل شد. ورکشاپش در دانشگاه شولوخوف روسیه که با ارایه یک اثر که برگرفته از عروج سلطان محمد بود به قدری از سوی هنرجویان خارجی مورد توجه قرار گرفت که اعجاب همگان را برانگیخت. وی بر این باور بود که نقاشی برای این همیشه جذاب است که یک نقاش با رنگ، روغن و بوم بتواند هر آن چیزی را که وجود ندارد، به وجود بیاورد.
خلیلی فرد نقاشی بود که ردی از احساس و نوستالژی در آثارش مشهود بود و شاید به همین دلیل هم بود که تابلوهایش در بینالها مخاطبان زیادی حضور داشت و ردی از آثارش بر سینه دیوارهای تهران ماندگار شد. او اعتقاد به فیگوراتیو و موضوع در نقاشی داشت و با رجوع به خاطرات گذشته به حال فکر میکرد و نتیجه را در آینده میدید و بر همین اساس هم گذشته و حال و آینده با هم در آثارش متجلی میشد.
او نقاشیهای خود را نشأت گرفته از نگارگری ایرانی و مکتب آرت نوو معرفی میکرد و توانسته بود سال ۲۰۰۲ در برج لدوفنس پاریس مدال برنز و ۲ دیپلم افتخار را برای پرداخت هنریاش به موضوعات فرازمینی کسب کند. وی همچنین نشان درجه یک هنری را نیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد و توانست در سال ۱۳۸۷ جایزه و دیپلم افتخار هنر مقاومت را از آن خود کند.
خلیلیفرد که از جمله هنرمندان متعهد و انقلابی حوزه هنرهای تجسمی بود با خلق آثاری چون «معراج» و «ظهر عاشورا»، ارادت خود به حضرت سیدالشهدا (ع) را با زبان هنر اثبات کرد. موضوعات آثار او عارفانه، حماسی، عاشقانه و تغزلی است و در میان آثار انبوهی که خلق کرد، به مقاومت مردم کوبانی در مقابل نیروی تروریستی داعش نیز اشاره کرده است که تابلوی زنی با پرنده سفید در یک دست و تفنگی در دست دیگر یکی از همین نقاشیهاست.
۷ خرداد؛ درگذشت استادی که هنرش از مرزها فراتر رفت
محمدمهدی هراتی هنرمند پیشکسوت و عضو گروه هنرهای سنتی و صنایع دستی فرهنگستان هنر ۴ خرداد ماه دار فانی را وداع گفت.
محمدمهدی هراتی استاد پیشکسوت و خلاق هنرهای تجسمی متولد دهه ۱۳۲۰ در قوچان بود. وی پس از تحصیلات مقدماتی به تهران آمد و تا مقطع دکتری نقاشی و هنرهای سنتی در دانشگاه تهران تحصیل کرد. او حدود نیم قرن در رشتههای مختلف هنرهای تجسمی، از طراحی، نقاشی سیاهقلم، رنگروغن، آبرنگ، قطاعی و لایهچینی، نگارگری، رنگسازی سنتی، نقاشی روی چوب و قلمدان، نقاشی روی شیشه، سرامیک و چرم، نقاشی با رنگهای لعابی روی کاشی و سرامیک گرفته تا خوشنویسی خطوط کهن، به ابداع و ارایه هنر خود مشغول بود.
هراتی بیش از ۵۰ کتاب در حوزههای مختلف پژوهش و آموزش هنر به رشته تحریر درآورده است. یکی از ویژگیهای بارز استاد هراتی این است که هنر را از از پدر خود آموخته و به فرزندان خود نیز راه و روش فعالیت در حوزه هنر را نشان داده است و به همین مناسبت، خاندان هراتی در سلک خاندانهای هنری قرار میگیرند.
زنده یاد هراتی تا پیش از درگذشت در فرهنگستان هنر در «گروه هنرهای سنتی» و در گروههای برنامهریزی هنرهای ایرانی دانشگاهها عضویت داشت. مدتی هم مسؤولیت و مدیریت گروههای هنرهای تجسمی و نقاشی و هیأت علمی دانشگاه سوره را برعهده داشت.
۶ تیر؛ درگذشت جمیله وفاکیش در سکوت خبری
جمیله وفاکیش هنرمند نقاش روز سهشنبه ۶ تیر ماه در یکی از بیمارستانهای دماوند دارفانی را وداع گفت و در سکوت خبری به خاک سپرده شد.
جمیله وفاکیش متولد ۱۳۳۱ در تهران بود و در رشته نقاشی هنرستان هنرهای زیبا و دانشکده هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر کنونی) تحصیل کرد.
وفاکیش سبک نقاشی منحصر به خودش را داشت. وی در بازنمایی، سبک و ساختار زیباییشناسانه خودش را داشت. با نقاشی مدرن کاملاً آشنا بود و آن را به کار میگرفت. همراهی تخیل بی انتهای او کارش را در زمره نقاشان «رئالیسم جادویی» قرار میدهد. او به حیوانات توجهی ویژه داشت و وقت زیادی صرف پرستاری از گربهها میکرد. این توجهش به حیوانات در آثارش نیز مشهود است. در آثار نقاشی جمیله وفاکیش، همچنین وجه و حالتی اساطیری نیز دیده میشود که این خصلت و سبک ویژهاش او را در زمره نقاشان پست مدرن قرار میدهد.
۲۰ تیر؛ درگذشت احمدرضا احمدی نقاش و شاعر شمعدانیها
احمدرضا احمدی شاعر و نویسنده کشورمان پس از تحمل مدتها بیماری سه شنبه ۲۰ تیر درگذشت.
احمدرضا احمدی متولد ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۱۹ در شهر کرمان بود و سالها در حوزه، ادبیات، شعر، نویسندگی و سینما فعالیت کرد. او در زمینه شعر، موسیقی، ویراستاری و ادبیات کودک و نوجوان نیز فعالیتهای بسیاری داشت. این شاعر شناخته شده مؤسس و پایهگذار موج شعر نو و پیشگام سورئالیسم در ادبیات کودکان بود. یکی از درخشانترین آثار او «سفر در شب» کتابی است که به موضوعهای اجتماعی، صلح، همزیستی، تحمل و همکاری اشاره میکند. از دیگر آثار او نیز میتوان به «از بارانی که دیر بارید»، «میوهها طعم تکراری دارند»، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»، «روزی برای تو خواهم گفت» و «هزار پله به دریا مانده است» اشاره کرد.
احمدرضا احمدی نمایشگاههای نقاشی انفرادی و جمعی زیادی را در گالریهای مختلف برگزار کرده است. دومین نمایشگاه انفرادی آثار نقاشی احمدی با عنوان «لکهای از عمر بر دیوار بود» شهریور سال ۱۴۰۰ در گالری اُ برپا شد. نمایشگاه نقاشی «هزار اقاقیا در چشم تو هیچ بود» نیز اولین نمایشگاه انفرادی او بود که سال ۱۳۹۸ در گالری کاما برگزار و با استقبال خوبی مواجه شد.
۲۶ مرداد؛ روزی که نقاش دشتها و کویرها درگذشت!
جلال شباهنگی هنرمند پیشکسوت طراح گرافیک، نقاش و مجسمه ساز در سن ۸۸ سالگی و پس از مدتی بیماری درگذشت. جلال شباهنگی سابقه بیش از ۳۰ سال تدریس در عرصه آموزش نقاشی در ایران و جهان را داشت.
زندهیاد شباهنگی مدرک کارشناسی تبلیغات گرافیکی و مدرک کارشناسی ارشد طراحی گرافیک و نقاشی معاصر خود را از دانشگاه سن خوزه کالیفرنیا دریافت کرده بود. وی همچنین استاد و دانشیار دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و عضو شورای تحصیلات تکمیلی گروه هنرهای تجسمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. زندهیاد شباهنگی عضو پیوسته فرهنگستان هنر و عضو و نماینده دانشگاه تهران در طرح و برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در بخش هنر بود.
این استاد پیشکسوت گرافیک و نقاشی همچنین سازنده احجام شیشهای Glass Blowing در ایران و مورانو ایتالیا بود. از آثار تألیفی وی میتوان به «نقاشیهای جلال شباهنگی» با مقدمه مرتضی ممیز، «صور خیال»، «خلاقیت در رنگ» و «اصول طراحی سه بعدی» اشاره کرد. دشتها، کویرها، گل و مرغها و حجمهای شیشهای از مجموعه آثار مشهور این هنرمند فقید است.
۲۸ شهریور؛ درگذشت عمو نادر عکاس در سکوت خبری
نادر شبانی آذر معروف به «عمو نادر» از عکاسان پیشکسوت عرصه پرتره روز سه شنبه ۲۸ شهریور ماه در سن هفتاد و سه سالگی دارفانی را وداع گفت.
نادر شبانی را که عکاسان به دلیل کسوت هنریاش «عمو نادر» خطاب میکردند، متولد اول فروردین ۱۳۲۹ تهران بود. او با قامتی بلند و سبیلهای پرپشت و البته نگاه نافذ هنرمندی شیرین سخن و گم گشته در گذشتههای دور و نزدیک بود که در عکاسخانه قدیمی به نام «شیما» در خیابان وزرا از جوانی تا بازنشستگی مشغول فعالیت بود و این مُهری است بر سَند عاطفی بودن این هنرمند ارزنده عرصه عکاسی.
او اواخر شهریور ۱۴۰۲ برای یک عمل جراحی ساده در بیمارستان بستری شد، اما هنگام عمل سکته کرد و پس از انتقال به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان با سکته دوم دچار بیهوشی شد.
این هنرمند ارزنده عرصه عکاسی پس از چند روز کما، سرانجام روز ۲۸ شهریور دار فانی را وداع و در قطعه ۶۹ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
۲۹ شهریور؛ درگذشت یدالله درخشانی هنرمند باسابقه نقاش
یدالله درخشانی به دلیل عفونت ریه در بیمارستان ایرانشهر بستری بود و ۲۹ شهریور ماه در همین بیمارستان چشم از جهان فرو بست.
یدالله، رضا، مجید و حبیب درخشانی چهار برادری هستند که از مفاخر ملی و بینالمللی منطقه سنگسر استان سمنان محسوب میشوند. از این چهار برادر، مجید در حال حاضر در عرصه موسیقی فعالیت دارد. یدالله درخشانی، متولد سال ۱۳۱۷ در مهدیشهر بود که در خانوادهای هنرمند پرورش یافت و همزمان با تحصیل در رشته نقاشی و تدریس این هنر به کودکان و نوجوانان، استاد اول بسیاری از نقاشان صاحب نام استان سمنان و کشور شد. وی علاوه بر آموزش، خالق آثار فاخر و برتر کشور در رشته نقاشی با گرایشهای مختلف بود.
یدالله درخشانی که از جوانی به هنر علاقهمند شد، نقاشی را نزد جعفر پتگر آموخت. سپس وارد دانشکدههای هنرهای زیبا شد. او بیشتر زندگی خود را به آموزش نقاشی و هنر میپرداخت و دههها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول آموزش بود. از شاگردان سرشناس وی میتوان به رضا درخشانی (برادرش)، مسعود سعدالدین، احمد امیننظر و محمدعلی بنیاسدی اشاره کرد.
وی به طور محدود به شهرسازی و معماری میادین و ساختمانها نیز میپرداخت. مهمترین ویژگی معماری او استفاده از اشکال هندسی و چهارگوش است که به نوعی یادآور معماری هندسی بناهای ایرانی اسلامی و همچنین تاکیدی بر اصول تعادل و تنوع در ترکیب رنگها و اشکال هندسی هستند.
۲۳ مهر؛ نادر ترکمن نقاش کهنالگوها درگذشت
نادر ترکمن هنرمند نقاشی که نقاشیهایش تداعی کننده سفری دور و دراز در کهن الگوها بود، بر اثر سرطان معده در تهران دار فانی را وداع گفت.
زندهیاد ترکمن متولد ۱۳۴۰ در تهران، تحصیلات مقدماتی خود را در هنرستان هنرهای زیبای تهران (۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷) گذراند و تحصیل دانشگاهی را در دانشگاه ایالتی نبراسکا (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴) طی کرد.
وی اولین نمایشگاه انفرادی خود را سال ۱۳۷۴ در گالری گلستان برگزار کرد و پس از آن، در سال ۱۳۷۶ دومین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری منصوره حسینی روی دیوار برد. آخرین نمایشگاه این هنرمند نیز سال ۱۳۹۶ در گالری سهراب برگزار شد. او آثار خود را، در نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری در واشینگتن و تهران به نمایش گذاشت.
نادر ترکمن در زندگی خود همواره در پی کشف ایدهها و معناهای تازه بود و این خصلت را از طریق جست وجوی عینی در ناخودآگاه پی میگرفت. خودش میگفت در نقاشیهایش سعی کرده از «پایانهای متقارن» فاصله بگیرد؛ با این حال بر این باور بود که در هندسه، یک نیروی متقارن ذاتی وجود دارد که مبارزه با آن دشوار است.
۲۹ آبان؛ درگذشت مش صفر نقاشان ایرانی
منوچهر صفرزاده معروف به «مش صفر» ۲۹ آبان ماه در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
صفرزاده هنرمند نقاش پیشکسوت، یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان هنر مدرن ایران متولد سال ۱۳۲۲ در تهران، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبا تهران و هنرکده هنرهای تزیینی بود. او فارعالتحصیل سال ۱۳۴۰، از شاگردان هانیبال الخاص در هنرستان بود که بعداً همکار او شد و آثاری ارزشمند با درونمایه مشابه به ویژه در بحبوحه انقلاب خلق کردند.
وی خود را مشصفر مینامید و به موازات جریانات مهم هنر مدرن ایران از جمله جنبش سقاخانه زیست هنری کرده بود اما همیشه در تلاش بود خود را جزو هیچ کدام از جریانات هنر مدرن ایران به حساب نیاورد.
نگاه اکسپرسیو صفرزاده به رنگ و فرم، آثار وی را متمایز کرده و کشف سهل و ممتنع محتوای فرمال آثار او باعث شده مخاطبان گوناگونی داشته باشد، زندهیاد صفرزاده در زمره مهمترین نقاشان فیگوراتیو ایران محسوب میشود که آثاری درخشان و ماندگار از خود به یادگار گذاشت.
این هنرمند فقید معتقد بود که بیش از پنجاه سال از عمر خود را صرف نقاشی کرده و حجم بالای آثار و نمایشگاههایش گواه این مدعاست؛ «طراحی مثل شعر است و نقاشی مثل رمان.»
۹ آذر؛ درگذشت محمدرضا جودت از بنیانگذاران معماری مدرن ایران
محمدرضا جودت هنرمند معمار پیشکسوت ایرانی که از بنیانگذاران معماری مدرن ایران بود، در سن ۸۴ سالگی درگذشت.
محمدرضا جودت ۱۳۱۸ در اردبیل متولد شد. پس از گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان در سال ۱۳۴۰ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رشته نقاشی را ناتمام رها کرد و در رشته معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با مدرک فوقلیسانس فارغالتحصیل شد. وی عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، مدیرعامل شرکت مهندس مشاور جودت و همکاران، عضو هیات امنای انجمن مفاخر معماری ایران و از موسسان تالار ایران (قندریز) بود.
طراحی و مدیریت پروژههای گوناگونی از جمله طراحی معماری دانشکدههای پزشکی و پیراپزشکی سمنان و سنندج و سالن آمفیتئاتر بندرعباس را در کارنامه خود دارد. تالیف کتابهای بررسی هنری اجتماعی امپرسیونیسم، معماری قدیم و جدید ژاپن و ترجمه کتابهایی چون «ریشههای معماری مدرن»، «معماری دیکانستراکشن»، «معماری و دیکانستراکتیویست»، «پایان هنر»، «زهدانهای معماری»، «تو معماری را ترسیم میکنی ولی من آن را میسازم» از جمله آثار این معمار فقید است.
۲۰ بهمن؛ ایرج تنظیفی بنیانگذار مجسمهسازی با مس درگذشت
ایرج تنظیفی هنرمند پیشکسوت نقاش و مجسمهسازی معاصر ایران که بنیانگذار استفاده از فلز مس و مسگری ایرانی در هنر مجسمه سازی مدرن کشور به شمار میرود، ۲۰ بهمن ماه درگذشت.
ایرج تنظیفی متولد ۱۳۱۷ شهر گرگان بود و تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رسانده بود. این هنرمند از همان زمان تحصیل با شرکت در مسابقات هنری و کسب مقام اول توانست استعداد خود را به همگان نشان دهد.
وی در سالهای دهه ۵۰ با برپایی نمایشگاههای متعدد نقاشی به عنوان یکی از هنرمندان برجسته کشور نام خود را مطرح کرد. او در این سالها با شیوه نقاشی سوررئالیستی و نوعی بیان تلخ اعتراضی اجتماعی یکی از هنرمندان شاخص متعهد کشور شد.
این هنرمند در سالهای پایانی دهه ۵۰ با فراگیری صنعت مسگری ایرانی و توجه به ارزشهای نهان آن، اقدام به خلق مجسمههای مدرن با استفاده از فرمهای رایج در ابزارهای عامیانه ایرانی مانند لگنها و مجمعهای مسی کرد. تنظیفی همچنین در دهه ۶۰ شمسی مروج نقاشی هایپر رئالیستی در ایران شد.
وی از دهه هفتاد تاکنون علاوه بر هنر مجسمه سازی، مجموعهای از آثار نقاشی با الهام از جنگ تحمیلی و تاثیرات روانی آن خلق کرد. این مجموعه با نام «انسان جنگ، استخوان سنگ» خلق شده است و تابلوهایی با تکنیک رنگ برجسته بر روی تخته هستند. این آثار از زبان سمبولیک ویژه و منحصر به فردی برخوردار هستند.
سردبیر پرس در روزهای پایانی سال که با ایام عزیز ماه رمضان نیز مصادف شده است، برای همه هنرمندان رخت بر بسته از دنیا طلب مغفرت و غفران الهی دارد.
منبع : مهر نیوز
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰