لزوم داشتن زاویه دید دقیق نسبت به پدیده هنر اسلامی

به گزارش سردبیر پرس به نقل از واحد ارتباطات و رسانه اداره‌کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ، محمد خراسانی‌زاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران که به عنوان یکی از سخنرانان یادواره پژوهشی «مقاومت؛ هنر، معماری و رسانه» در دانشگاه سوره حضور یافته بود، خود ضمن گرامیداشت هفته بزرگداشت مقام زن […]

به گزارش سردبیر پرس به نقل از واحد ارتباطات و رسانه اداره‌کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ، محمد خراسانی‌زاده مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران که به عنوان یکی از سخنرانان یادواره پژوهشی «مقاومت؛ هنر، معماری و رسانه» در دانشگاه سوره حضور یافته بود، خود ضمن گرامیداشت هفته بزرگداشت مقام زن گفت: امیدوارم درک درستی از مقام بانوان داشته باشیم. بانوان، مام فرهنگ هستند. آن‌چه باید به نسل‌های بعد منتقل شود، آن‌چه در حوزه تربیت نسل‌های آینده مطرح است و آن‌چه در رسوب فرهنگ جامعه می‌ماند، به واسطه بانوان شکل می‌گیرد. امیدوارم شأن بانوان را به خوبی درک کنیم.
لزوم داشتن زاویه دید دقیق نسبت به پدیده هنر اسلامی
وی همچنین با گرامی‌داشت یاد و خاطره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای گلگون‌کفن عملیات تروریستی کرمان گفت: در این زمان اندک می‌خواهم طرح بحثی از زاویه‌ای متفاوت نسبت به مبحث «بررسی جامعه‌پردازانه آموزه‌های دینی و هنر اسلامی» داشته باشم. چراکه ما گاهی اوقات درباره جزییات هنر اسلامی از جمله حکمت هنر اسلامی حرف‌های زیادی زده‌ایم و مقالات در این زمینه کم نیستند اما به نظر می‌رسد آن‌چه جای بحث دارد این است که آیا با عینک درستی به موضوع پرداخته‌ایم یا نه؟ آیا زاویه نگاه ما به پدیده هنر اسلامی، زاویه دقیقی است یا خیر؟ مساله من در این قسمت است؛ این‌که در تعبیر هنر اسلامی، آیا به درستی به واژه اسلام توجه کرده‌ایم یا نه؟ و این‌که اساسا درباره کدام اسلام صحبت می‌کنیم؟ برای مثال، ممکن است کسی در جمع ما بگوید امام راحل عظیم‌الشأن، یک ادیب ساده‌زیست بود. حتما همه این را می‌پذیریم، چراکه دیوان امام (ره) موجود و ساده‌زیستی ایشان زبان‌زد است اما آیا این توصیف، همه شخصیت امام (ره) را دربرمی‌گیرد و در معرفی امام (ره) باید صرفا به همین ترکیب بسنده کرد؟ قطعا خیر. زیرا می‌توانیم حداقل ۱۰۰ ادیب ساده‌زیست دیگر هم در کنار ایشان فهرست کنیم. پس نقطه تمایز کجاست؟ کدام امام است که باعث می‌شود یک دنیا به شخصیت او علاقه‌مند شود؟ طرفداران حق این‌چنین به سمتش بیایند و طرفداران باطل از او دل‌خور باشند و علیه‌اش‌ اقدام کنند؟ این وجه از شخصیت امام (ره) فراتر از یک ادیب ساده‌زیست است. پس ما به تعریف کامل‌تری نیاز داریم.
وی بیان کرد: خلاصه اینکه دریافتی که امروز در جامعه ما نسبت به اسلام وجود دارد به همین میزان کاریکاتوری است. اصلا اسلامی که در انقلاب اسلامی شکل گرفت، این اسلام نیست. مثلا اگر ما روزه‌دار باشیم، نمازمان را بخوانیم، خوب و خوش‌اخلاق باشیم، برای مسلمان بودن‌مان کفایت می‌کند؟ حتما کفایت نمی‌کند. اگر ما تمام عمرمان را روزه‌دار باشیم و همه شب‌ها را به عبادت برخیزیم اما آه مظلومی را بشنویم و به آن پاسخی ندهیم، اصلا مسلمانی‌مان زیر سوال می‌رود. این تعریف دقیق اسلام است. بنابراین ما باید میان این دوگونه از اسلام، تفاوت قایل شویم. اسلام مبتنی بر فرد که اسلامی منفعل، بی‌خاصیت، بی‌تفاوت و غیرکنش‌گر است یا اسلام فعال، کنش‌گر و ظلم‌ستیز که برای امروز و لحظه‌ لحظه ما حرف دارد؟ شاید از این منظر بتوانم تعبیر انقلاب اسلامی را چنین تفسیر کنم که پس از گذشت قرن‌ها از حضور فیزیکی ائمه (ع) در جامعه، انقلاب اسلامی، انقلابی را در مفهوم اسلامی بودن ایجاد کرد و اسلام را از یک نگاه کلیسایی منفعل به یک اسلام اجتماعی جامعه‌پردازانه تغییر داد.
هنرِ صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی
خراسانی‌زاده به جمله‌ای از امام راح (ره) درباره هنر اشاره کرد و گفت: امام خمینی (ره) می‌فرمایند «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی، اسلام ائمه هدی (ع)، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‌خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد و در یک کلمه، اسلام آمریکایی باشد». امام (ره) کمی جلوتر ذیل همین پیام می‌فرمایند: «هنر در مدرسه عشق، نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. هنر در عرفان اسلامی، ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخ‌کامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله‌بار مسوولیت و امانت‌شان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردم‌شان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتب‌شان به حیات جاویدان خویش رسیده‌اند». این دقیقا همان نگاه متفاوتی است که از آن سخن می‌گوییم.
اسلامی که در بدنه جامعه شکل بگیرد می‌تواند خود را در آثار هنری هم نشان دهد
وی تصریح کرد: آن‌چه که باعث می‌شود معادلات تاریخ به هم بخورد، همین اسلام واقعی و اسلام نابی است که در کلام حضرت امام (ره) تبلور یافته است.
سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران با طرح این پرسش که «آیا با این نگاه می‌شود آثار هنری را مورد بازنگری قرار داد و دریافت که در طول تاریخ، چنین رویکردی رقم خورده است؟»، در بخش دیگری از سخنانش گفت: از این‌که گاهی هنرمند بر مبنای پدیده شخصی خود عمل می‌کند و گاهی بر مبنای الگوواره ذهنی جامعه‌اش؛ مساله مهم این‌جاست آن اسلامی که توانسته در بدنه جامعه خویش شکل بگیرد و در فرهنگ عامیانه مردم نضج و نفوذ کرده باشد، می‌تواند خود را در آثار هنری هم نشان دهد.
جمهوری اسلامی حرم است زیرا در آن ولایت وجود دارد
مدیرکل هنرهای تجسمی یادآور شد: نکته مهمی که می‌خواهم روی آن تاکید کنم این است که کاش بتوانیم چشم‌هایمان را بشوییم و بار دیگر نگاه کنیم. شاید از همین منظر است که حاج قاسم به عنوان شخصیتی که در معادلات تاریخ جدید جهان اثرگذار است، در وصیت‌نامه‌ خود بیان می‌دارد که جمهوری اسلامی حرم است. این شهید والامقام در وصیت‌نامه‌شان می‌نویسند: «امروز قرارگاه حسین ابن علی (ع) ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌ماند. اگر دشمن این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند. نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی. برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است. رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی معصوم(ع). خوب می‌دانیم منزه‌ترین عالم دین که جهان را تکان داد، اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی (ره) بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد. لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنی اعتقاد عقلی دارید، بدانید باید به دور از هرگونه اختلاف برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول‌الله (ص) است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله الحرام و مدینه حرم رسول‌الله (ص) و نجف و کربلا و کاظمین و سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند. قرآن آسیب می‌بیند.»
خراسانی‌زاده در پایان یادآور شد: این‌که جمهوری اسلامی می‌تواند حرم باشد، به این دلیل است که ولایت وجود دارد و ولایت به شکلی دقیق، تنظیم‌کننده نگاه اسلام نابی است که در مقابل انفعال، بی‌تفاوتی و بی‌خاصیتی می‌ایستد.

منبع : مهر نیوز