چالش‌های یادگیری دانش‌آموزان در روزگار کرونا و سلطه تکنولوژی

سردبیر پرس_گروه جامعه: این روزها که کرونا هم آموزش و هم پرورش رسمی را تحت تأثیر قرار داده است، بیش از گذشته پرداختن به مساله یادگیری اهمیت پیدا می‌کند. واقعیت این است که یکی از دردسرهای همیشگی والدین و معلم‌ها ایجاد رغبت در دانش آموزان برای بالا بردن سطح یادگیری آنها بوده غافل از اینکه […]

سردبیر پرس_گروه جامعه: این روزها که کرونا هم آموزش و هم پرورش رسمی را تحت تأثیر قرار داده است، بیش از گذشته پرداختن به مساله یادگیری اهمیت پیدا می‌کند. واقعیت این است که یکی از دردسرهای همیشگی والدین و معلم‌ها ایجاد رغبت در دانش آموزان برای بالا بردن سطح یادگیری آنها بوده غافل از اینکه علاوه بر اینکه ایجاد رغبت تحصیلی خود یک عامل فردی است، عوامل محیطی که می‌تواند روی آن اثرگذار باشد نیز علیرغم گستردگی که دارد اما با ظرافت‌هایی قابل احصا است.

حالا که کرونا آموزش‌ها را حدود یک سالی است غیرحضوری کرده است شاید این «رغبت» بیشتر تحت تأثیر قرار گرفته باشد و کم نباشند والدینی که باید دنبال فرزندانشان بدوند تا تکالیف خود را انجام دهند یا بازخوردی از آنچه آموخته‌اند ارائه دهند.

طرح خوانا که در ۵ درصد مدارس ابتدایی کشور در حال اجراست، به دنبال ارزشیابی سنتی نیست بلکه انتظار می‌رود مهارت‌های نوشتن، خواندن، صحبت کردن و گوش کردن را که از اهداف این طرح است، در رفتار دانش آموزان محقق شود در این میان آموزش و پرورش هم سعی دارد طرح‌هایی را اجرا کند و مورد استقبال قرار دهد که بتواند به رغبت بخشی در دانش آموزان بیانجامد. طرح‌هایی که بتواند به افزایش یادگیری در پایه‌های یادگیری که خواندن و نوشتن است بیانجامد مثل بسته تحولی خوانا که قرار است با اجرای این طرح در جامعه آموزش ابتدایی، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در آزمون بین‌المللی سواد خواندن و نوشتن ارتقا می‌یابد و دانش آموزان ایرانی به جایگاه واقعی خود در سطح جهانی دست پیدا کنند.

به گفته رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی طرح خوانا که در ۵ درصد مدارس ابتدایی کشور در حال اجراست، به دنبال ارزشیابی سنتی نیست بلکه انتظار می‌رود مهارت‌های نوشتن، خواندن، صحبت کردن و گوش کردن را که از اهداف این طرح است، در رفتار دانش آموزان محقق شود و تربیت دانش آموزانی با اعتماد به نفس بالا از نتایج اجرای این طرح باشد.

پیشتر نیز طرح بازی و یادگیری در دوره ابتدایی مطرح شد و حتی در مدارسی اتاق‌های قصه و بازی راه اندازی شد که عملاً در سال تحصیلی گذشته و سال تحصیلی که در آن قرار داریم این طرح به دلایل متعدد از جمله دوری دانش آموزان از مدارس به فراموشی سپرده شد که شاید یک غفلت در این میان این بود که آموزش‌های لازم به والدین برای ورود به بحث آموزش بازی و یادگیری ارائه نشده بود تا در این وانفسایی که عمده بار آموزش به عهده والدین است، از آن کمک بگیرند.

صبح امروز نیز طرح ملی استفاده از خودنویس از کلاس سوم ابتدایی در سیستم آموزشی ایران با ایده پردازی و اجرای حامد نیک پی ارائه شد. پیش از این در مطلبی که می‌توانید «اینجا ‏» بخوانید با حامد نیک پی که ۱۷ سال سابقه معلمی در رشته ریاضی و دارای دکترای ریاضی محض است، پیرامون این طرح گفتگو کردیم و در همان مجال وی تاکید کرد: ‎استفاده از نوشت افزار مناسب در مدارس، ‎ ‎موجب افزایش رغبت دانش آموزان به انجام تکالیف و ‏همچنین تحصیل می‌شود. در این طرح‎ اثبات خواهیم کرد که استفاده از خودنویس در سیستم آموزش ی ایران از ‏کلاس سوم ابتدایی، نقش بسیار زیادی در ارتقا کیفیت آموزشی ایفا خواهد کرد.‏

وی گفت: ‏به‬ طور حتم اگر دانش آموزان و دانشجویان در نوشتن از ابزارهایی استفاده کنند که برای ‏آنان لذت‌بخش باشد، آنگاه آنان رغبت بیشتری به نوشتن خواهند داشت‎.‎‏ استفاده از ‏نوشت افزار مناسب برای دانش آموزان سبب خواهد شد که در هنگام ‏نوشتن دقت بیشتری کنند‎‏ و این باعث خواهد شد که آنها به درس و آموزش راغب تر ‏شوند که این تأثیر بسیار بالایی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان خواهد ‏داشت، و در ادامه‎ ‬‎موجب خواهد شد که تحصیل برای آنان از درجه اهمیت بالاتری ‏برخوردار خواهد گردد و جایگاه آموزش در جامعه افزایش یابد‎‬‬‎.

تأثیرات تکنولوژی بر یادگیری دانش آموزان

واقعیت این است که این روزها به دلایل متعدد از جمله سرعتی که تکنولوژی به ما تحمیل کرده و همچنین روی آوردن بیشتر به سمت تایپ تا نوشتن روی کاغذ حتی از سوی دانش آموزان، بدخطی شیوع بیشتری دارد. در این حدود یک سالی که ارتباط دانش آموزان در فضای مجازی بیشتر شده نیز می‌توان حدس زد که اوضاع بدتر هم خواهد شد. این در حالی است که ایرانیان از دیرباز بر خط خوش تاکید فراوان داشتند و پدر و مادرهای دانش آموزان امروز می‌توانند صفحات خط نستعلیق در کتاب‌های درسی و آموزش آن را به یاد بیاوردند. حتی داشتن خط خوش تا جایی در فرهنگ ما امری ستایش شده است که حتی در برخی مشاغل بدخطی افراد زبانزد می‌شود.

این روزها به دلایل متعدد از جمله سرعتی که تکنولوژی به ما تحمیل کرده و همچنین روی آوردن بیشتر به سمت تایپ تا نوشتن روی کاغذ حتی از سوی دانش آموزان، بدخطی شیوع بیشتری دارد. در این حدود یک سالی که ارتباط دانش آموزان در فضای مجازی بیشتر شده نیز می‌توان حدس زد که اوضاع بدتر هم خواهد شد اما اینکه تا چه میزان داشتن خط خوش در یادگیری مؤثر است یا چه میزان تکنولوژی مخل یادگیری (حداقل یادگیری خواندن و نوشتن) است، نیاز به اجرای کاری پژوهشی و علمی دارد تا میزان اثر بخشی خط خوش بر میزان یادگیری سنجیده شود و حتی طرح بسته تحولی خوانا و اثرگذاری آن در فرایند یادگیری نیز باید در پژوهش‌های کاربردی احصا شود،؛ اما همه اینها نشان می‌دهد که در فرایند یادگیری به جز محرک‌های اصلی همواره محرک‌های جانبی نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم اثرگذار است، اثر گذاری این موارد هم دور از انتظار نیست. شاید به طور مثال استفاده از خودنویس از کلاس سوم ابتدایی بتواند همان کارایی را داشته باشد که گنجاندن دروس مشق نستعلیق در کتاب‌های قدیم داشت؛ لحظه‌هایی تمرکز بر فرم آنچه می‌نویسیم و نه محتوای آن!

سخنی برای والدینی که در تنگنای آموزش مجازی گیر افتاده‌اند!

بد نیست اولیا و معلمانی که این روزها در تنگنای آموزش‌های غیرحضوری گیر افتاده‌اند این را در نظر بگیرند که یادگیری فرایندی پیچیده‌ای است. به گفته هرگنهان در کتاب مقدمه‌ای بر نظریه‌های یادگیری، یادگیری در حقیقت دارای مفهوم بسیار گسترده‌ای است که در قالب‌های دگرگونی، عادت‌شکنی، ایجاد علاقه، نگرش‌های نو، درک ارزش، ذوق و سلیقه و پیش داوری پدیدار می‌شود. شیوه ترکیب و کاربرد معلومات در استدلال، تفکر، حل مسئله، احساس عمیق انسانی، خودشناسی و دگرگونی‌هایی که در کل شخصیت به وجود می‌آیند همه از یادگیری مایه می‌گیرند.

با این حساب بعید و دور از ذهن نیست که این طرح و طرح‌های مشابه، ایجاد علاقه و نگرش‌های نو و ذوق و سلیقه را در فرایند یادگیری وارد کنند و در نهایت به دگرگونی‌هایی در فرایند یادگیری و یاد دهی بیانجامد و چه بسا لازم است معلمان خوش ذوق بیشتری به ابزارهای کمکی یادگیری بیاندیشند.

هر چند هنوز تعریف جامع و یکدستی که برای همه روانشناسان با نظریه‌های مختلف در حوزه یادگیری وجود ندارد اما بسیاری از روانشناسان و پرورش دهندگان در آموزش و پرورش معتقدند که یادگیری تغییری است که بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار پدید می‌آید و آنچه در این میان مهم است واژه تغییر است، زیرا رفتار فرد در زمانی که چیزی نیاموخته یا آن را آموخته، تفاوت دارد و باز هم این مهم مورد تاکید است که ظرفیت افراد برای اینکه بتوانند یک پاسخ را پایدار کند مهم است تا در نهایت بتواند به چیزی به اسم حل مسئله بینجامد. باز هم هرگنهان معتقد است وقتی شاگردی چیزی را می‌آموزد، این فقط رفتارش نیست که تغییر می‌کند، بلکه استعداد پاسخ دادن او در اوضاع و احوال آینده نیز تغییر خواهد کرد و اینجاست که موضوع پایداری در یادگیری مطرح می‌شود.

مروری بر عوامل فردی مؤثر در یادگیری

دکتر ناصرالدین کاظمی حقیقی متخصص امور یادگیری و تیزهوشی و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار سردبیر پرس در خصوص اینکه چه عوامل فردی در فرآیند یادگیری مؤثر است؟ گفت: ما ۵ عامل فردی و ۱۰ تا ۱۱ عامل محیطی را می‌توانیم در فرآیند یادگیری برشماریم. عوامل فردی به عواملی می‌گوئیم که صرفاً به خود دانش‌آموز و استعدادهای او باز می‌گردد و عوامل محیطی همه آن چیزهایی به غیر از دانش اموز است. مثل مدرسه، خانه، آموزش و پرورش، روش یادگیری و… و.

وی درباره اولین عامل یادگیری اظهار داشت: رغبت و انگیزه درونی اولین و مهمترین عامل یادگیری است. اینکه چقدر یک کودک و نوجوان نسبت به یادگیری انگیزه درونی نشان می‌دهد به خصوص درباره یادگیری تحصیلی. ما کنجکاوی‌هایی که عمومی نیست را به عنوان رغبت برای یادگیری کلی در نظر می‌گیریم اما رغبت تحصیلی متفاوت است. اینکه چقدر بچه‌ها گرایش ذاتی به سمت یادگیری و سپس یادگیری تحصیلی دارند، مهم است و باید بدون مشوق‌های محیطی این انگیزه را دانش‌آموز احساس کند.

کاظمی حقیقی افزود: دومین بحث استعداد و توانایی یادگیری دانش‌آموز است که در مبنای کلی ما آن را هوش تحصیلی و توانایی یادگیری خاص می‌نامیم. قبل از اینکه از بچه‌ها انتظار داشته باشیم در درس و تکلیف پیشرفت کنند باید ببینیم چقدر ظرفیت عمومی یادگیری دارند که همان بحث قدیمی هوش است و به طور خاص چقدر توانایی یادگیری درسی و تحصیلی دارند یعنی هوش تحصیلی.

متخصص امور یادگیری و تیزهوشی سومین عامل مهم در یادگیری را معلومات دانش‌آموز اعلام کرد و گفت: بچه‌ها به میزانی که اطلاعات اولیه دارند در هر مبحث پیشرفت نشان می‌دهند. به همین دلیل است که بچه‌هایی که در شرایطی به سر می‌برند که در بیرون از مدرسه یادگیری عمومی برایشان در دسترس است، یادگیری درسی شأن تسهیل می‌شود.

بچه‌ها از ۱۱ سالگی دیدگاهی نسبت به تحصیل دارند و ممکن است سوالاتی مطرح کنند که چرا باید درس بخوانم یا به مدرسه بروم. اینها به تصور و باورهای فردی او بازمی گردد. نظر به عقیده‌ای که فرد دارد تا حد زیادی در یادگیری درسی اثرگذار است. در دبیرستان و دانشگاه اثرگذاری بیشتری دارد. بالاخص این ویژگی که پیشرفت تحصیلی است، خودباوری تحصیلی نقش تعیین کننده‌ای در آن دارد

وی بیان کرد: نگرش تحصیلی عامل چهارم است که البته این عامل به فراخور سن افراد متفاوت می‌شود. بچه‌ها از ۱۱ سالگی دیدگاهی نسبت به تحصیل دارند و ممکن است سوالاتی مطرح کنند که چرا باید درس بخوانم یا به مدرسه بروم. اینها به تصور و باورهای فردی او بازمی گردد. نظر به عقیده‌ای که فرد دارد تا حد زیادی در یادگیری درسی اثرگذار است. در دبیرستان و دانشگاه اثرگذاری بیشتری دارد. بالاخص این ویژگی که پیشرفت تحصیلی است، خودباوری تحصیلی نقش تعیین کننده‌ای در آن دارد. اینکه من تا چه اندازه از عهده درس‌ها بر می‌آیم به اعتماد به نفس دانش‌آموز کمک می‌کند و بازدهی یادگیری را بالا می‌برد. ممکن است دانش آموزی در درس خاصی این خودباوری را داشته باشد و یک موقع هست که این خودباوری در فرد به طور کلی نمایان می‌شود یعنی اینکه من از عرضه خواندن ۶ درس همزمان بر می‌آیم. این دیدگاه در ظرفیت یادگیری فرد مؤثر است.

کاظمی حقیقی افزود: آخرین عامل مهم فردی نیز که مدارس کمتر به آن توجه می‌کنند، این است که دانش‌آموز روش یادگیری هر درس را بداند. روش یادگیری نقش روشن کننده‌ای در فرآیند یادگیری دارد. عموماً آموزگاران ما این بخش را به آزمون و خطای خود دانش آموزان واگذار می‌کنند که مثلاً درس فارسی یا ریاضی را چطور بخوانند.

متخصص امور یادگیری و تیزهوشی در پاسخ به این سوال که اگر والدینی با دانش آموزانی روبرو شوند که واقعاً این پرسش را مطرح کنند که چرا باید درس بخوانند و به مدرسه بروند، بهترین پاسخ آنان چیست؟ خاطرنشان کرد: زمانی بچه‌ها از عهده درس بر می‌آیند و مشکل هوش تحصیلی ندارند اما این سوال را مطرح می‌کنند. بخشی از آنها به انگیزه ربط دارد. مثلاً کسی که هوش تجربی و تحلیلی دارد ممکن است بگوید من یادگیری را دوست دارم اما ظرف مدرسه با سطح و ظرفیتی که من دارم در تجانس نیست. در واقع می‌گوید به مدرسه نمی‌خواهم بروم نه اینکه تحصیل نکنم. یک موقع هست سوال این است که اصلاً چرا باید تحصیل کنم. من از طرق دیگری به یادگیری می‌رسم.

وی در ادامه با اشاره به اینکه پاندمی کرونا در جهان موضوع آموزش حضوری را یک تغییر بنیادین داد، تصریح کرد: واقعیت این است که نوجوانان ما به خصوص با وضعیت جدیدی روبرو شدند و آن این است که به صورت غیرحضوری می‌توانند مفاهیم و مفروضات را یاد بگیرند و در کل دنیا آموزش حضوری زیر سوال رفته است. این تغییر در ساختار فرهنگی و آموزش و پرورش دنیا رخ داده است و باید دقت کنیم که کرونا برای آموزش و پرورش یک بحران نبود بلکه تغییر بنیادینی ایجاد کرده است که شیوه‌های رسمی و حضوری و کلاسیک را در تمام مقاطع تحصیلی زیر سوال می‌برد. بنابراین باید برای حضور با مواد و متریال دیگری آنها را بطلبیم و مدرسه به سمت فلسفه اجتماعی خودش حرکت کند تا ضرورت حضور مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی مطرح شود تا جایی که صرفاً مفروضه‌هایی ارائه می‌دهد. بچه‌ها خصوصاً به سن نوجوانی که می رسند مهمترین انگیزه شأن برای حضور در مدرسه، روابط همسالان است نه محتویات و باید بر این موارد تأکید شود. این وضعیت برزخی آموزش و پرورش در دنیا یک تهدید جدی است.

واقعیت این است که نوجوانان ما به خصوص با وضعیت جدیدی روبرو شدند و آن این است که به صورت غیرحضوری می‌توانند مفاهیم و مفروضات را یاد بگیرند و در کل دنیا آموزش حضوری زیر سوال رفته است. این تغییر در ساختار فرهنگی و آموزش و پرورش دنیا رخ داده است و باید دقت کنیم که کرونا برای آموزش و پرورش یک بحران نبود بلکه تغییر بنیادینی ایجاد کرده است که شیوه‌های رسمی و حضوری و کلاسیک را در تمام مقاطع تحصیلی زیر سوال می‌برد

کاظمی حقیقی بازگشت به بحث عوامل تعیین کننده در یادگیری در خصوص اینکه آیا تأکید بر هنر، خلاقیت و … می‌تواند عوامل فردی را تحت تأثیر قرار دهد و نقش تعیین کننده‌ای در یادگیری ایفا کند؟ گفت: بله؛ هر کدام از عوامل محیطی به یک عامل فردی وصل می‌شود. مثلاً اگر می‌گوئیم بچه‌ها خط خوش بنویسند و یا خط نستعلیق کار کنند یعنی علاوه بر اینکه می‌خواهیم نوشتن را یاد بگیرند، می‌گوئیم یک آموزه در هویت فرهنگی آنان ایجاد کنیم که خود همین خودباوری را افزایش می‌دهد و جنبه هویتی پیدا می‌کند. دانش‌آموز فکر می‌کند یک تاریخی دارد و همین بر نگرش تحصیلی او اثر می‌گذارد. در واقع با تقویت هویت فرهنگی، خودباوری تحصیلی افزایش پیدا می‌کند اما دقت کنید که بسته به استعدادهای مختلف بچه‌ها و هوش‌های چندگانه ممکن است جواب این سوال متفاوت باشد. در بچه‌هایی که هوش تحصیلی بالا دارند عامل خط خوش یک تقویت است که سازگاری هم بالا می‌رود و انگیزه بیرونی تقویت ایجاد می‌شود. مثلاً فکر می‌کنند که پدر و مادر و اطرافیانشان به خاطر خط خوش آنها را تشویق خواهند کرد و… اما بچه‌های با هوش تجربی ممکن است چندان اهمیتی برای نوشتن قائل نباشند و حتی نوعی ناخوانا نویسی را در آنها ببینیم که به خاطر سرعت اندیشه شأن و اینکه می‌خواهند سریع جملات و مفاهیم را منتقل کنند، ایجاد می‌شود. در نهایت می‌خواهم بگویم بچه‌هایی که به خوشنویسی به عنوان فعالیت هنری نگاه می‌کنند یک لذت درونی از این مسئله خواهند برد که به یادگیری خواهد انجامید.

در یک نتیجه‌گیری می‌توان گفت، آموزش و پرورش بیش از گذشته نیازمند رفتن به سمت راه‌های خلاقانه برای رشد و پرورش عوامل فردی در میان دانش آموزان است و مهم‌تر این است که اولیا را به صورت مؤثر تری در طرح‌های خود وارد کند و بستر تحقق آنها به جای مدرسه، مدرسه و خانه در نظر بگیرد.

حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این زمینه گفته است: هرچند آموزش مجازی فرصت‌های جدیدی را پیش روی معلمان، دانش آموزان و خانواده‌ها قرار داده است، لکن چالش‌هایی هم در پی دارد از جمله عدم امکان حمایت برخی از خانواده‌ها به دلیل سواد ناکافی و نمایان شدن بیش از پیش نابرابری شرایط دانش آموزان اشاره کرد. ما باید از مسئول آموزش بودن به مسئول یادگیری شدن تغییر نگرش دهیم و میزان یادگیری دانش آموزان را رصد کنیم و برای آن دسته از این عزیزان که یادگیری به شکل مطلوب محقق نشده است برنامه داشته باشیم. انتظار ما از معلمان و آموزگاران این است که با ارائه راهکارهای بهینه و عملی برای این پایش، ما را در رفع مشکلات و چالش‌های موجود یاری نمایند.

وی تاکید کرده است که معلمان مسئول یادگیری دانش آموزان هستند و نه فقط آموزش به آنها. این مهم نشان می‌دهد که امروزه بیش از هر زمان دیگری به عنصر خلاقیت در آموزش نیازمندیم و امید این است که طرح‌های مؤثر در یادگیری در هر سطحی از سوی معلمان ارائه و پیگیری شود.